Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
s factor
ضریب اس در قوانین تیرتوپخانه
Other Matches
Roman law
مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
conflict of lows
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
articles of war
قوانین جنگی قوانین داد رسی نظامی
modulus of elasticity
ضریب ارتجاعی ضریب فنری ضریب جهندگی
twelve tables
الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
availability factor
ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
attenuation factor
ضریب فرسایش انرژی موج ضریب افت قدرت امواج
convergence factor
ضریب تقارب نصف النهارات ضریب انحراف شبکه
design stress resultant
تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
probability factor
ضریب احتمال وقوع ضریب احتمالات
reduction coefficient
ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
charactristics
مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
biquinary notation
دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
partition coefficient
ضریب توزیع ضریب تقسیم
factor of safety
ضریب تامین ضریب اطمینان
gini coefficient
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
scale factor
ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
slices
ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
slice
ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
ballistic coefficient
ضریب زاویه بالیستیکی ضریب تاثیر بالیستیکی
pandect
قوانین
regulations
قوانین
murphy's laws
قوانین مورفی
code
مجموعه قوانین
korte's laws
قوانین کرت
written laws
قوانین مدون
promulgation of the laws
انتشار قوانین
permissive legislation
قوانین مخیره
newton's laws of motion
قوانین نیوتون
codex
مجموعه قوانین
codification
تدوین قوانین
statue law
قانون یا قوانین
admiralty law
قوانین دریایی
statute book
قوانین موضوعه
administrative law
قوانین اداری
rules of the roads
قوانین راه
zipf's laws
قوانین زیف
rules of engagement
قوانین درگیری
rules of chess
قوانین شطرنج
rules committee
کمیته قوانین
remedial statutes
قوانین اصلاحی
succession law
قوانین وراثت
gunnery
قوانین تیراندازی
codification
وضع قوانین
radiation laws
قوانین تابش
rules of the roads
قوانین دریانوردی
labor laws
قوانین کار
conflict of laws
تعارض قوانین
forest laws
قوانین جنگل
doctorine
قوانین اصلی
hovering acts
قوانین ضد قاچاق
conflict of lows
تعارض قوانین
gas laws
قوانین گازها
hague rules
قوانین لاهه
inland rules
قوانین داخلی
kepler laws
قوانین کپلر
interpertation of laws
تفسیر قوانین
joule's laws
قوانین ژول
kepler's laws
قوانین کپلر
maritime law
قوانین دریایی
infraction of rules
نقض قوانین
company law
قوانین شرکت
competition rules
قوانین رقابت
explanation of laws
شرح قوانین
mendelian laws
قوانین مندل
sanctioned laws
قوانین یا مقررات مصوبه
gunnery
قوانین تیر توپخانه
child labor laws
قوانین کار کودکان
rules of football
قوانین یا قواعد فوتبال
newton's laws of motion
قوانین حرکت نیوتن
laws versus tendencies
قوانین در مقابل تمایلات
under these rules
بموجب این قوانین
newton's laws of motion
قوانین حرکت نیوتون
punitive article
قوانین جزایی ارتش
military justice
قوانین جزایی ارتش
law enforcement
اجرای قوانین
[حقوقی]
physical
که قوانین نرخ بیت
company law
قوانین مربوط به شرکتها
codification
جمع وتدوین قوانین
codification
گرد اوری قوانین
rules of procedure
قوانین مربوط به روش جاری
encodes
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
coastel low
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
enterprise
اقدام به اجرای قوانین کردن
enterprises
اقدام به اجرای قوانین کردن
encode
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
adjective laws
قوانین مربوط باصول محاکمات
littoral law
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
copyrights
محدود شده با قوانین کپی
De Morgan's laws
قوانین دومورگان
[ریاضی]
[منطق]
messages
قوانین از پیش تعریف شده که کد
copyright
محدود شده با قوانین کپی
De Morgan's laws
قوانین دومورگان
[ریاضی]
[منطق]
valid
درست , طبق مجموعهای قوانین
provision
قوانین سورسات رساندن مقررداشتن
message
قوانین از پیش تعریف شده که کد
laws of motion of capitalism
قوانین حرکت سرمایه داری
grammars
قوانین استفاده صحیح از زمان
grammar
قوانین استفاده صحیح از زمان
formulae
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
formulas
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
the rules of protocol
قوانین قرارداد
[صورت جلسه کنفرانس]
Talmud
مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
terminal ballistics
قوانین حرکت گلوله درنزدیک هدف
draconian
قوانین حقوقی سخت وبی رحمانه
the code of justinian
مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
formula
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
conform
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conformed
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conforming
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conforms
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
leges
صورت جمع کلمه lexبمعنی قوانین
highway dispatch
مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها
representative government
حکومتی که وضع قوانین ان بانمایندگان ملت باشد
fixed point notation =
قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
mixed laws
قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
LCP
قوانین بیان ارسال داده روی کانال
rules of road
قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
extend
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
link
قوانین بیان ارسال داده روی کانال
inferences
کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
casuistry
حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
extends
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
inference
کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
extending
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
format
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
formats
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
illegal
آنچه قانونی نیست یا مخالف قانون و قوانین باشد
Gun laws need to be revisited.
قوانین تفنگ نیاز به بازبینی
[تجدید نظر]
دارند.
transferring
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
transfers
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
syntax
قوانین گرامری اعمال شده به یک زبان برنامه نویسی
validating
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validates
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validated
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
marquis queensberry rules
مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
validate
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
legal
عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
riparian law
قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
rigorist
کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
transfer
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
precedence
قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی
operation
عملی منط قی روی تعداد عملوند مربوط به قوانین جبربول
table of precedence
صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
transformational rules
مجموعه قوانین اعمال شده به داده که باید به صورت کد در بیایند
liberty civil
ازادیی که محدود باشد بوضع قوانین برای اسایش مردم
r.s.c
قوانین مربوط به دادگاه یادیوان عالی معادل supremecourt of rules
boolean operation
عمل منط قی روی چند عملوند با استفاده از قوانین جبر بول
unallowable digit
ترکیب غیر قانونی بیتهای کلمه طبق قوانین از پیش تعیین شده
blue laws
قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
illegal
ترکیب نادست بیتها در کلمه کامپیوتری طبق قوانین ز پیش تنظیم شده
blue law
قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
layout
1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
layouts
1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
generator
ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند
revenue cutter
کشتی مسلح دولتی که برای جلوگیری ازقاچاق واجرای قوانین مالیاتی بکار رود
protocols
سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
generators
ای که برنامههای جدید طبق قوانین یا مشخصات ای که کاربر تنظیم کرده است تولید میکند
protocol
سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
sheriff
نماینده رسمی دولت در یک ناحیه که ماموراجرای قوانین و انجام امورقضایی و نظارت بر انتخابات است
trade restrictions
جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
sheriffs
نماینده رسمی دولت در یک ناحیه که ماموراجرای قوانین و انجام امورقضایی و نظارت بر انتخابات است
syntax
مرحلهای در کامپایل که در آن عبارتها بررسی می شوند برای اینکه آیا از قوانین پیروی می کنند یا خیر
fair trade laws
قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت
forbid
ترکیب بیت در یک کلمه کامپیوتر که طبق قوانین برنامه نویس یا طرح سیستم مجاز نیست
forbids
ترکیب بیت در یک کلمه کامپیوتر که طبق قوانین برنامه نویس یا طرح سیستم مجاز نیست
boolean algebra
قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
declaratory statute
هدف ازتصویب این نوع قانون برطرف کردن شک و تردیدی است که در مورد بعضی قوانین بروز میکند
knowledge
وسایل و قوانین خبره را درباره یک موضوع مشخص اعمال میکند روی داده کاربر برای کمک به حل مشکل
layers
لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
layer
لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
text
برنامهای که فایل متن را طبق قوانین از پیش تعیین شده مرتب میکند مثل پهنای خط و اندازه صفحه
texts
برنامهای که فایل متن را طبق قوانین از پیش تعیین شده مرتب میکند مثل پهنای خط و اندازه صفحه
coefficients
ضریب
modulus
ضریب
coefficient
ضریب
factor
ضریب
factors
ضریب
phi coefficient
ضریب فی
module
ضریب
modules
ضریب
ratios
ضریب
ratio
ضریب
luminous efficiency
ضریب روشنایی
magnification ratio
ضریب تقویت
luminosity factor
ضریب درخشندگی
hydraulic conductivity
ضریب ابگذری
loss factor
ضریب اتلاف
load factor
ضریب بارگیری
impact factor
ضریب ضربه
image attenuation coefficient
ضریب میرایی
image propagation factor
ضریب انتقال
impact coefficient
ضریب ضربه
magnification ratio
ضریب بزرگنمایی
elasticity modulus
ضریب کشسانی
mixing coefficient
ضریب اختلاط
enhancement factor
ضریب تشدید
kill factor
ضریب تلفات
eta coefficient
ضریب اتا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com