Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
item discrimination index
ضریب افتراق پرسش
Other Matches
interrogatively
بشکل پرسش بطور پرسش
modulus of elasticity
ضریب ارتجاعی ضریب فنری ضریب جهندگی
differentiation
افتراق
discrimination
افتراق
dissociation
افتراق
segregation
افتراق
razor edge
محل افتراق
discrimination box
جعبه افتراق
stimulus discrimination
افتراق محرک
discriminating range
دامنه افتراق
discriminability
افتراق پذیری
discriminandum
نشانه افتراق
discrimination index
شاخص افتراق
discriminating power
توان افتراق
sensory discrimination
افتراق حسی
semantic differential scale
مقیاس افتراق معنایی
availability factor
ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
attenuation factor
ضریب فرسایش انرژی موج ضریب افت قدرت امواج
convergence factor
ضریب تقارب نصف النهارات ضریب انحراف شبکه
design stress resultant
تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
probability factor
ضریب احتمال وقوع ضریب احتمالات
reduction coefficient
ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
charactristics
مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
biquinary notation
دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
partition coefficient
ضریب توزیع ضریب تقسیم
factor of safety
ضریب تامین ضریب اطمینان
gini coefficient
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
scale factor
ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
slices
ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
ballistic coefficient
ضریب زاویه بالیستیکی ضریب تاثیر بالیستیکی
slice
ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
question
پرسش
questions
پرسش
test item
پرسش
questioned
پرسش
item
پرسش
items
پرسش
query
پرسش
queried
پرسش
queries
پرسش
querying
پرسش
poser
پرسش دشوار
indirect question
پرسش غیرمستقیم
question
تردید پرسش
oblique question
پرسش غیرمستقیم
interogation mark
نشان پرسش
questioned
تردید پرسش
point of interrogation
نشان پرسش
in an interrogatory tone
با لحن پرسش
inquiry
پرسش بازجویی
inquiries
پرسش بازجویی
interrogatively
ازراه پرسش
poseurs
پرسش دشوار
questioningly
پرسش کنان
floorer
پرسش سخت
posers
پرسش دشوار
interrogarive pronoun
ضمیر پرسش
item analysis
تحلیل پرسش
catechist
ازراه پرسش
poseur
پرسش دشوار
questtioningly
پرسش کنل
questionary
پرسش نامه
catechize
از راه پرسش
interrogators
پرسش کننده
interrogator
پرسش کننده
cross-examinations
پرسش و مقابله
leadingquestion
پرسش راهنما
cross-examination
پرسش و مقابله
item validity
اعتبار پرسش
item selection
پرسش گزینی
questions
تردید پرسش
item difficulty
دشواری پرسش
catechise
از راه پرسش
question marks
پرسش نشان
debriefed
پرسش کردن
question mark
پرسش نشان
debrief
پرسش کردن
cross-examine
پرسش کردن از
cross-examined
پرسش کردن از
cross-examines
پرسش کردن از
debriefs
پرسش کردن
cross-examining
پرسش کردن از
leap frog test
آزمایش پرسش قورباغه
catechize
از راه پرسش یاددادن
open ended question
پرسش باز پاسخ
multiple choice item
پرسش چند گزینهای
catechisms
پرسش نامه مذهبی
status enquiry
پرسش نامه وضعیت
interrogator responsor
دستگاه پرسش- پاسخ
to overwhelm with questions
غرق پرسش کردن
inquiry system
سیستم پرسش- پاسخ
circularize
پرسش نامه فرستادن
this very question
دقیقا همین پرسش
catechise
از راه پرسش یاددادن
leading questions
پرسش راهنمایی کننده
leading question
پرسش راهنمایی کننده
catechism
پرسش نامه مذهبی
inquiries
پرسش بازجویی رسیدگی
quiz
شوخی پرسش و ازمون
quizzes
شوخی پرسش و ازمون
inquiry
پرسش بازجویی رسیدگی
in qviries r. to the accident
پرسش هایی درباره آن رویداد
enquires
پرسش کردن جویا شدن
inquisitorial
مقرون به سخت گیری در پرسش
inquire
پرسش کردن جویا شدن
inquired
پرسش کردن جویا شدن
multiple-choice
وابسته به پرسش چند پاسخی
resolveme this
این پرسش را پاسخ دهید
inquires
پرسش کردن جویا شدن
status enquiry
پرسش درخصوص وضعیت مشتری
enquired
پرسش کردن جویا شدن
She did not ask about this.
او
[زن]
دراین باره پرسش نکرد.
to p any one with question
کسی را از پرسش زیاد بستوه اوردن
this act provoked my inquiry
این کار موجب پرسش من است
to p angone with questions
با پرسش زیاد کسی را بستوه اوردن
to pry into a person affairs
فضولانه در باره کسی پرسش کردن
... if you don't mind my asking
... اگر پرسش من
[برای تو]
ایرادی ندارد
interrogate
مورد پرسش یا بازرسی قراردادن استنطاق کردن از
interrogating
مورد پرسش یا بازرسی قراردادن استنطاق کردن از
interrogates
مورد پرسش یا بازرسی قراردادن استنطاق کردن از
interrogated
مورد پرسش یا بازرسی قراردادن استنطاق کردن از
catechetical
مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
catechetics
فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی
relational database management system
پرسش پایگاه داده ها که حاوی عملگرهارابط های است
jump instruction
پرسش شرطی در صورتی که پرچم یا ثبات صفر باشند
opened
به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
opens
به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
open
به جای اینکه یک پرسش به آدرس تابع انجام شود
maieutics
فن زنده کردن فکر نهایی شخص بوسیله پرسش وپاسخ
a penny for your thoughts
<idiom>
[طریقه ای پرسش در مورد اینکه طرف مقابل به چی فکر می کند؟]
Excepting
[With the exception of]
two students, no one could answer the last question correctly.
به غیر از دو دانش آموز هیچ کس نتوانست آخرین پرسش را درست پاسخ بدهد.
image
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
images
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
queried
که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
query
که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
queries
که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
querying
که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
dogmatism
دگماتیسم روش فکری که به موجب ان "دگمها" یا سنن و سوابق مسلمه باید بدون پرسش وکورکورانه مورد تبعیت قرارگیرند
coefficients
ضریب
phi coefficient
ضریب فی
coefficient
ضریب
modules
ضریب
factors
ضریب
module
ضریب
modulus
ضریب
ratio
ضریب
ratios
ضریب
factor
ضریب
elasticity coefficient
ضریب کشش
elastic modulus
ضریب بر جهندگی
economy factor
ضریب اقتصادی
elastic modulus
ضریب ارتجاعی
modulus of elasticity
ضریب ارتجاعی
kill factor
ضریب کشندگی
kill factor
ضریب تلفات
luminosity factor
ضریب درخشندگی
lag coefficient
ضریب تاخیر
lagragne multiplier
ضریب لاگرانژ
loss factor
ضریب اتلاف
luminous efficiency
ضریب روشنایی
load factor
ضریب بارگیری
load factor
ضریب نیرو
magnification ratio
ضریب تقویت
load factor
ضریب بار
magnification ratio
ضریب بزرگنمایی
liquidity ratio
ضریب نقدینگی
lift coefficient
ضریب برا
mixing coefficient
ضریب اختلاط
elastic modulus
ضریب کشسانی
elasticity modulus
ضریب کشسانی
enhancement factor
ضریب تشدید
friction coefficient
ضریب اصطکاک
friction factor
ضریب اصطکاک
fusion coefficient
ضریب فوزیون
gravimetric factor
ضریب وزنی
gini coefficient
ضریب جینی
impermeability factor
ضریب نفوذناپذیری
impedance factor
ضریب ناگذرایی
impact factor
ضریب برخورد
impact factor
ضریب تشدید
impact factor
ضریب ضربه
impact coefficient
ضریب ضربه
imaginary figure
ضریب موهومی
internal transmittance
ضریب انتقال
image propagation factor
ضریب انتقال
image attenuation coefficient
ضریب میرایی
form factor
ضریب شکل
float factor
ضریب شناوری
error term
ضریب خطا
coefficient of roughness
ضریب زبری
eta coefficient
ضریب اتا
expansion coefficient
ضریب انبساط
factor of safety
ضریب اطمینان
inductance
ضریب القاء
interefernce factor
ضریب پارازیت
integral action factor
ضریب انتگرال
influence value
ضریب تاثیر
infiltration coefficient
ضریب تراوش
infiltration coefficient
ضریب نفوذناپذیری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com