English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
load factor ضریب بارگیری
Other Matches
preload loading بارگیری اولیه یا بارگیری قبل از بارگیری اصلی
unit loading بارگیری کردن یکانها برای حمل و نقل بارگیری یکان
wet storage بارگیری روی عرشه کشتی درروی دریا بارگیری دریایی
back haul بارگیری در بازگشت از یک ماموریت بارگیری دوسره باربرگشت
combat loading بارگیری رزمی هواپیما بارگیری جنگی
embarkation order دستورالعمل بارگیری یا سوارشدن دستور بارگیری
endurance loading بارگیری با حداکثر فرفیت بارگیری کامل
modulus of elasticity ضریب ارتجاعی ضریب فنری ضریب جهندگی
attenuation factor ضریب فرسایش انرژی موج ضریب افت قدرت امواج
availability factor ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
convergence factor ضریب تقارب نصف النهارات ضریب انحراف شبکه
design stress resultant تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
probability factor ضریب احتمال وقوع ضریب احتمالات
reduction coefficient ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
charactristics مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
biquinary notation دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
partition coefficient ضریب توزیع ضریب تقسیم
factor of safety ضریب تامین ضریب اطمینان
gini coefficient شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
casualty staging unit یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
staging unit یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
scale factor ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
ballistic coefficient ضریب زاویه بالیستیکی ضریب تاثیر بالیستیکی
slice ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
slices ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
material handling bridge پل بارگیری
charging بارگیری
shipping بارگیری
loading bridge پل بارگیری
loading بارگیری
well deck پل بارگیری
burdening بارگیری
stowage بارگیری
embarkation area محوطه بارگیری
loading apron نوار بارگیری
cargo net تور بارگیری
loading bucket سطل بارگیری
charging car واگن بارگیری
charging berth اسکله بارگیری
loading chart جدول بارگیری
loading diagram دیاگرام بارگیری
ammunition loading line خط بارگیری مهمات
loading facilities وسایل بارگیری
loads فرفیت بارگیری
loads بارگیری کردن
loads بارگیری مهمات
load فرفیت بارگیری
load بارگیری کردن
load lines علایم بارگیری
commercial loading بارگیری تجارتی
line charging current جریان بارگیری خط
bulk loading بارگیری در مخازن
embarkation table جدول بارگیری
download بارگیری پایین
bucket charging بارگیری با سطل
accumulator charge بارگیری اکومولاتور
charging wharf اسکله بارگیری
frequency loading بارگیری فرکانسی
charging crane جرثقیل بارگیری
carburizing pot فرف بارگیری
deadweight تناژ بارگیری
line charging capacity فرفیت بارگیری خط
quays سکوی بارگیری
quay سکوی بارگیری
pallets کفه بارگیری
pallet کفه بارگیری
load بارگیری مهمات
pallete کفه بارگیری
loading site محل بارگیری
apron محوطه بارگیری
loading station ایستگاه بارگیری
roll on/roll off بارگیری- تخلیه
pre loading بارگیری اولیه
roll-on/roll-off بارگیری- تخلیه
on berth ناوحاضربه بارگیری
loading table جدول بارگیری
loading time زمان بارگیری
point of loading نقطه بارگیری
magnetic loading بارگیری مغناطیسی
pack saddle زین بارگیری
plimsol mark علایم بارگیری
plimsol mark مارک بارگیری
pick up and delivery بارگیری و تحویل
stow بارگیری کردن
stowed بارگیری کردن
stowing بارگیری کردن
loading فرفیت بارگیری
stowage بارگیری و باراندازی
loading scale مقیاس بارگیری
loading point نقطه بارگیری
well deck عرشه بارگیری
Loading and unloading. بارگیری وتخلیه
loading site سکوی بارگیری
laden بارگیری شده
aprons محوطه بارگیری
stows بارگیری کردن
loading rack سکوی بارگیری
commercial loading بارگیری کالای تجارتی
actual obligated space محل یا جا در بارگیری دریایی
bulk loading بارگیری مخزن به طور یک جا
tactical loading بارگیری رزمی یا جنگی
staging unit یکان بارگیری کننده
cargo plan طرح بارگیری ناو
cargo port دریچه بارگیری ناو
shiping agent کارگزار بارگیری کشتی
charge and discharge محل بارگیری و باراندازی
stevedoring charges هزینههای بارگیری وباراندازی
charging side محل بارگیری کوره
bulk load method روش بارگیری با بارقوال
commodity loading بارگیری کالاهای مختلف
stevedore متصدی بارگیری و تخلیه
stevedore بارگیری وباراندازی کردن
initial program load بارگیری برنامه اغازی
ingot charging crane جراثقال بارگیری شمش
stevedores متصدی بارگیری و تخلیه
loading plan طرح بارگیری خودرو
embarkation table جدول قابلیت بارگیری
loading chart طرح بارگیری هواپیما
stevedores بارگیری وباراندازی کردن
horizontal loading بارگیری افقی کشتیها
loading space فضای قابل بارگیری
loading list لیست بارگیری خودرو
loading بارگیری مهمات درهواپیما
capacity load حداکثر فرفیت بارگیری ناو
loading ramp راهروی شیب دار بارگیری
drayage هزینه بارگیری وبار اندازی
bulk load method روش استفاده از بارگیری قوال
The ship is loading. کشتی درحال بارگیری است
bridge plate پل بین سکوی بارگیری وخودرو
lighterage هزینه بارگیری وباراندازی ازکشتی
shiping agent حق العمل کار بارگیری کشتی
p&d delivery and up pick بارگیری و تحویل
despatch money جایزه بارگیری یا تخلیه سریع
palletetisation درکفه بارگیری قرار دادن
embarkation order ترتیب سوار شدن یا بارگیری
mutilation table جدول راهنمای بارگیری خودروها
maximum load rating قابلیت بارگیری نامی حداکثر
fio بدون هزینه تخلیه و بارگیری
free in and out بدون هزینه تخلیه و بارگیری
lading بارگیری عمل بار کردن
railway end پل سکوی بارگیری راه اهن
reloadable control storage انباره با کنترل بارگیری مجدد
roll on roll off روش بارگیری مستقیم ناو
lay day روز بارگیری وباراندازی کشتی
lay day ایام بارگیری و باراندازی کشتی
lift on بارگیری کشتی توسط جرثقیل
laydays ایام بارگیری و باراندازی کشتی
stevedores متصدی بارگیری و حمل و نقل
stevedore متصدی یانافر بارگیری وباراندازی
port شراب شیرین بارگیری کردن
stevedores متصدی یانافر بارگیری وباراندازی
base loading بارگیری انجام شده در پایگاه
accessorial services خدمات بارگیری و تخلیه بار
stevedore متصدی بارگیری و حمل و نقل
pickup zone منطقه بارگیری و بار کردن وسایل
dispatch money جایزه یا انعام بارگیری یاتخلیه سریع
drayage چهارچرخه یاگاری مخصوص بارگیری وباراندازی
mutilation table جدول بارگیری پیش بینی شده
portcall درخواست حمل وسایل به بندربرای بارگیری
loading بارگیری کردن سوارشدن به خودرو یاهواپیما
despatch money پاداش جهت بارگیری یاتخلیه سریع
entrucking table جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
prestowage plan طرح پیش بینی باربندی و بارگیری وسایل
lighterage هزینه بارگیری و باراندازی از کشتی توسط دوبه
portcapacity فرفیت بندر از نظر بارگیری یاتخلیه بار
embarkation element یکان مخصوص کمک به بارگیری یا سوار شدن
ipl Load Program Initail بارگیری اغازی برنامه
actual placement قرار دادن بار در محل تخلیه و بارگیری
block stowage loading بارگیری وسایل هم مقصد دریک قسمت از وسیله ترابری
embarkation team تیم یا قسمت مخصوص کمک به سوار شدن یا بارگیری
constructive placement تعیین محل برای بارگیری یاتخلیه مناسب کشتیها
load line خط دورکشتی که وقتی کشتی کاملا بارگیری شداب تا انجا میرسد
turnaround cycle مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی
stowage plan طرح بارگیری ناو یا هواپیمایا چیدن بارها در هواپیما یاناو
long shoreman گماشته بارگیری و بار خالی کنی در بندریا ماهی گیری در کرانه
primage اضافه کرایهای که به خاطر مراقبت در بارگیری و تخلیه به ناخدای کشتی داده میشود
demurrage بیکار و معطل نگهداشتن کشتی بیش از مدتی که جهت بارگیری یا تخلیه یا طی مسافت مبداء به مقصد لازم است
factor ضریب
coefficients ضریب
modules ضریب
module ضریب
ratios ضریب
ratio ضریب
phi coefficient ضریب فی
modulus ضریب
factors ضریب
coefficient ضریب
hydraulic conductivity ضریب ابگذری
elasticity modulus ضریب کشسانی
reduction ratio ضریب تقلیل
reflection factor ضریب بازتابی
extinction coefficient ضریب جذب
impermeability factor ضریب نفوذناپذیری
reflection coefficient ضریب بازتابش
reflectance ضریب بازتابی
elasticity coefficient ضریب کشش
image attenuation coefficient ضریب میرایی
elastic modulus ضریب کشسانی
elastic modulus ضریب ارتجاعی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com