Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
runoff coefficient
ضریب جریان سطحی
Other Matches
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
coefficient of discharge
ضریب جریان
reactive factor
ضریب جریان هرز
reynolds number
مهمترین ضریب بدون دیمانسیون در نمایش اشل جریان سیال
surficial swellings
بادکردگی سطحی زمین در اثریخ زدن اب زیر سطحی خاک
modulus of elasticity
ضریب ارتجاعی ضریب فنری ضریب جهندگی
marking current
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
availability factor
ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
attenuation factor
ضریب فرسایش انرژی موج ضریب افت قدرت امواج
convergence factor
ضریب تقارب نصف النهارات ضریب انحراف شبکه
design stress resultant
تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
leakage current
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
probability factor
ضریب احتمال وقوع ضریب احتمالات
reduction coefficient
ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
charactristics
مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
biquinary notation
دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
partition coefficient
ضریب توزیع ضریب تقسیم
factor of safety
ضریب تامین ضریب اطمینان
gini coefficient
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
topsoil
خاک سطحی خاک سطحی را برداشتن
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
scale factor
ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverting
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
current
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
ampere
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
counter current
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current
جریان القاء شده جریان تحریک
slices
ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
ballistic coefficient
ضریب زاویه بالیستیکی ضریب تاثیر بالیستیکی
slice
ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
reynold's number
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
three phase current
جریان سه فاز جریان دوار
parasitic current
جریان نشتی جریان خارجی
current compensation
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
current flow
سیلان جریان فلوی جریان
gresham's law
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
low level
سطحی
surface water
اب سطحی
sketchiest
سطحی
planar
سطحی
surface
سطحی
shallowest
کم اب سطحی
shallower
کم اب سطحی
shallow
کم اب سطحی
sketchier
سطحی
sketchy
سطحی
decahedral
ده سطحی
skin deep
سطحی
superficial
سطحی
shallow foundation
پی سطحی
superficiality
سطحی
sketchily
سطحی
acrotic
سطحی
surfaces
سطحی
skin-deep
<idiom>
سطحی
shallows
کم اب سطحی
surfaced
سطحی
vortex ring state
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
piers
پایه و سطحی
free moisture
رطوبت سطحی
evaporation
تبخیر سطحی
surface creep
خزیدن سطحی
surface reverbration
برگشتهای سطحی
area load
بار سطحی
surface detection
اکتشاف سطحی
bounding mine
مین سطحی
adhesion
جاذبه سطحی
sheet washing
فرسایش سطحی
ground swell
موج سطحی
surface charge
بار سطحی
split-level
چند سطحی
impact burst
ترکش سطحی
topdress
سطحی ریختن
top soil
خاک سطحی
surface contact rectifier
یکسوکننده سطحی
blanket grouting
تزریق سطحی
hexahedron
جسم شش سطحی
surface burst
ترکش سطحی
pentahedral
پنج سطحی
heptahedral
هفت سطحی
suface wind
باد سطحی
surface treatment
روکش سطحی
horizontal curve
پیچ سطحی
surface corrosion
خوردگی سطحی
hexahedral
مکعب شش سطحی
surface width
عرض سطحی
surface treatment
عملیات سطحی
one level memory
حافظه یک سطحی
pier
پایه و سطحی
surface burning
احتراق سطحی
superficially
بطور سطحی
adsorbent
جاذب سطحی
adsorption
جذب سطحی
sorption
جذب سطحی
statical moment
لنگر سطحی
adsorption
کشش سطحی
surfaces
سطحی جلادادن
surface tensity
کشش سطحی
interfacial force
کشش سطحی
surfaced
سطحی جلادادن
surface
سطحی جلادادن
surface inflow
اب سطحی ورودی
multi level
چند سطحی
surface tension
کشش سطحی
surface targets
هدفهای سطحی
multilevel
چند سطحی
surface soil
خاک سطحی
smattering
دانش سطحی
surface outflow
اب سطحی خروجی
interfacial tension
کشش سطحی
trihedral
سه روی سه سطحی
surface ornament
تزیینات سطحی
surface moisture
رطوبت سطحی
surface leakage
نشت سطحی
surface irrigation
ابیاری سطحی
dodecahedron
دوازده سطحی
epilimnion
اب لایه سطحی
surface evaporation
تبخیر سطحی
extensive agriculture
کشاورزی سطحی
surface treatment
اندود سطحی
polyhedral
چند سطحی
surface erosion
فرسایش سطحی
surface dressing
پوشش سطحی
skin effect
اثر سطحی
surface drains
زهکشهای سطحی
floating mine
مین سطحی
dodecahedral
دوازده سطحی
surface treatment
اسفالت سطحی
n level logic
منطق N سطحی
singe
سوختگی سطحی
extensive cultivation
زراعت سطحی
formal logic
قضاوت سطحی
low level winds
بادهای سطحی
singes
سوختگی سطحی
singeing
سوختگی سطحی
two level store
انباره دو سطحی
singed
سوختگی سطحی
surface detection
راداراکتشافی سطحی
flesh wound
زخم سطحی
density of surface charge
چگالی بار سطحی
skim
بطور سطحی خواندن
skimmed
بطور سطحی خواندن
skims
بطور سطحی خواندن
hard face
سخت کردن سطحی
superficiality
دانش سطحی بیمایگی
singe
بطور سطحی سوختن
multilevel sort
ترتیب چند سطحی
surface integral
انتگرال سطحی
[ریاضی]
Band-Aids
چارهی سطحی و موقتی
Band-Aid
چارهی سطحی و موقتی
singeing
بطور سطحی سوختن
singed
بطور سطحی سوختن
adhesion
کشش سطحی دوسیدگی
adhesion
کشش سطحی پیوستگی
scorch
بطور سطحی سوختن
surface decarburization
کربن گیری سطحی
puppy love
عشق سطحی و زودرس
singes
بطور سطحی سوختن
subsurface navigation
ناوبری زیر سطحی
sciolistic
دارای اطلاعات سطحی
to skim ones the news
به اخبارنگاهی سطحی کردن
surface fusion welding
جوشکاری ذوبی سطحی
adhesion force
نیروی کشش سطحی
adsorb
جذب سطحی کردن
scorches
بطور سطحی سوختن
topdress
بطور سطحی پاشیدن
antisurface
ضد عناصر سطحی شناوردشمن
magnetic surface charge
بار سطحی مغناطیسی
hydrology
بررسی ابهای سطحی
hokum
نمایش سطحی وبد
capital widening
افزایش سطحی سرمایه
crazing
ترک برداری سطحی
carburize
سخت گرداندن سطحی
case harden
سخت گردانی سطحی
hard surfacing
سخت گردانی سطحی
case hardening
سخت گردانی سطحی
octahedron
جسم هشت سطحی
in a perfunctory manner
بطور سرسری یا سطحی
heptahedron
جسم هفت سطحی
hard surface
سخت کردن سطحی
skim sweeping
پاک کردن سطحی مینها
hard facing alloy
الیاژ سخت گردانی سطحی
subaerial
واقع در قسمت سطحی خاک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com