English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
coefficient of utility ضریب مصرف
Other Matches
modulus of elasticity ضریب ارتجاعی ضریب فنری ضریب جهندگی
average propensity to consume میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
diminishing utility اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
consumer logistics امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
attenuation factor ضریب فرسایش انرژی موج ضریب افت قدرت امواج
availability factor ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
convergence factor ضریب تقارب نصف النهارات ضریب انحراف شبکه
design stress resultant تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
probability factor ضریب احتمال وقوع ضریب احتمالات
reduction coefficient ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
power consumer مصرف انرژی مصرف توان
charactristics مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
margin propensity to consume تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
biquinary notation دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
factor of safety ضریب تامین ضریب اطمینان
partition coefficient ضریب توزیع ضریب تقسیم
gini coefficient شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
scale factor ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
slices ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
slice ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
ballistic coefficient ضریب زاویه بالیستیکی ضریب تاثیر بالیستیکی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
pigou effect اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
consumerism مصرف
consumption possibility line حد مصرف
wastes بی مصرف
aggregate consumption مصرف کل
expenditure مصرف
comsumption مصرف
disposal مصرف
unemployed بی مصرف
sodden بی مصرف
overall consumption مصرف کل
waste بی مصرف
extravagant مصرف
waster مصرف
wasters مصرف
expense مصرف
consumption مصرف
good for nothing بی مصرف
usages مصرف
usage مصرف
wasteful مصرف
offtake مصرف
otiose بی مصرف
income consumption curve مصرف
of no a بی مصرف
capital consumption مصرف سرمایه
usage rate نرخ مصرف
utilizable <adj.> قابل مصرف
autonomous consumption مصرف مستقل
use up مصرف کردن
shelf life تاریخ مصرف
throwaway یکبار مصرف
bootless بی مصرف بی علاج
consumerism مصرف گرایی
using استعمال مصرف
applicable <adj.> قابل مصرف
usable <adj.> مصرف کردنی
utilizable <adj.> مصرف کردنی
utilisable [British] <adj.> مصرف کردنی
useful <adj.> مصرف کردنی
applicable <adj.> مصرف کردنی
utilisable [British] <adj.> قابل مصرف
useful <adj.> قابل مصرف
usable <adj.> قابل مصرف
suitable <adj.> قابل مصرف
suitable <adj.> مصرف کردنی
inconsumable مصرف نکردنی
energy consumption مصرف انرژی
mass consumption مصرف انبوه
mass consumption مصرف کلان
maximum power demand مصرف حداکثر
domestic consumption مصرف خانگی
national consumption مصرف ملی
idle stock موجودی بی مصرف
optional consumption مصرف اختیاری
partial substitution جانشینی مصرف
peak load بحبوحه مصرف
per capita consumption مصرف سرانه
per capita water consumption مصرف سرانه اب
permanent consumption مصرف دائمی
excise tax مالیات بر مصرف
expenditure credit اعتبار مصرف
home use entry اعلامیه مصرف
home consumption مصرف داخلی
home consumption مصرف خانگی
high mass consumption مصرف انبوه
induced consumption مصرف القائی
induced consumption مصرف تشویقی
gasoline consumption مصرف بنزین
industrial consumption مصرف صنعتی
fuel consumption مصرف سوخت
internal consumption مصرف داخلی
internal power مصرف داخلی
irrigation consumption مصرف ابیاری
power consumer مصرف برق
power consumption مصرف قدرت
consumption theory نظریه مصرف
productive consumption مصرف مولد
propensity to consume گرایش به مصرف
propensity to consume تمایل به مصرف
put away مصرف کردن
rate of consumption نرخ مصرف
ready for use اماده مصرف
ready use اماده مصرف
rival consumption مصرف رقابتی
throw away چیز بی مصرف
to use up مصرف کردن
transitory consumption مصرف گذرا
transitory consumption مصرف انتقالی
private consumption مصرف خصوصی
conspicious consumption مصرف تجملی
consumption schedule جدول مصرف
consumption rate اهنگ مصرف
consumption rate میزان مصرف
consumption rate نواخت مصرف
consumption possibility line خط امکانات مصرف
power consumption مصرف برق
consumption function تابع مصرف
consumer brand کالای پر مصرف
consumable مصرف شدنی
present consumption مصرف جاری
present consumption مصرف حال
conspicuious consumption مصرف تجملی
unproductive consumption مصرف بیهوده
utilization مصرف بکاربری
utilization مورد مصرف
utilisation [British] مورد مصرف
disposable مصرف شدنی
using مورد مصرف
utilizations موارد مصرف
rags بی مصرف شدن
rag بی مصرف شدن
usage مورد مصرف
utilisations موارد مصرف
usages موارد مصرف
consumes مصرف کردن
dismantled بی مصرف کردن
exhausted مصرف شده
consumed مصرف کردن
spend مصرف کردن
consume مصرف کردن
dismantling بی مصرف کردن
dismantles بی مصرف کردن
spends مصرف کردن
dismantle بی مصرف کردن
expendable مصرف پذیر
abusing سوء مصرف
abuses سوء مصرف
abused سوء مصرف
abuse سوء مصرف
use استعمال مصرف
consumers مصرف کننده
users مصرف کننده
eats مصرف کردن
eat مصرف کردن
user مصرف کننده
recive مصرف کنید
TAN [Transaction authentication number] رمز یکبار مصرف
expenditure میزان مصرف
uses استعمال مصرف
consumer مصرف کننده
exploitation [utilization] مورد مصرف
age of mass consumption عصر مصرف انبوه
consumerism حمایت از مصرف کننده
representative consumer مصرف کننده نمونه
gewgaws چیز قشنگ بی مصرف
reactive volt ampere hour meter کنتور مصرف کور
gewgaw چیز قشنگ بی مصرف
consumable supplies اماد مصرف شدنی
product usage rate میزان مصرف محصول
secondary consumers مصرف کنندگان دومین
primary consumers مصرف کنندگان نخستین
service cable کابل مصرف کننده
price consumption curve منحنی قیمت مصرف
dud بی مصرف گلوله معیوب
metre کنتور مصرف سنج
gimcrack قشنگ و بی مصرف عروسک
disposal مصرف درمعرض گذاری
rational consumer مصرف کننده عقلائی
consumer behaviour رفتار مصرف کننده
consumer choice انتخاب مصرف کننده
dissaving مصرف بیش از درامد
maximum demand pointer عقربه مصرف حداکثر
materials utilisation control کنترل مصرف مواد
marginal propensity to consume میل نهائی به مصرف
macronutrient عنصر غذایی پر مصرف
low marginal propensity to cunsume تمایل ارام به مصرف
logplate صفحه صورت مصرف
excess meter کنتور مصرف اضافی
expendable property اماد مصرف شدنی
law of diminishing atility قانون مصرف نزولی
gew gaw اشیاء قشنگ بی مصرف
indirect consumption مصرف غیر مستقیم
uses مصرف استفاده کردن
uses بکاربردن مصرف کردن
home use entry اعلامیه مصرف شخصی
nonrival consumption مصرف غیر رقابتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com