Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
coefficient of relative efficiency organ
ضریب نسبی کارایی سازمان
Other Matches
modulus of elasticity
ضریب ارتجاعی ضریب فنری ضریب جهندگی
sub domain
سطح دوم آدرس دهی در اینترنت که مربوط به نام سازمان در یک سازمان بزرگتر است
central treaty organization
سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
secret police
سازمان پلیس مخفی سازمان کاراگاهی
labor theory of value
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
ibi
Informatics of IntergovermentalBureauسازمانی متشکل از اعضای سازمان ملل UNESCO یانمایندگی سازمان ملل متحد
attenuation factor
ضریب فرسایش انرژی موج ضریب افت قدرت امواج
availability factor
ضریب امادگی عملیاتی هواپیماها یا ناوها ضریب قابلیت استفاده
convergence factor
ضریب تقارب نصف النهارات ضریب انحراف شبکه
design stress resultant
تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
probability factor
ضریب احتمال وقوع ضریب احتمالات
reduction coefficient
ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
charactristics
مشخصات مقدماتی یا اصلی که عبارتند از ضریب براضریب پسا نسبت برا به پساموقعیت مرکز فشار و ضریب گشتاور برای هر زاویه حمله
central treaty organization
پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
economic and social council
شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
biquinary notation
دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
international labour organization
سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
partition coefficient
ضریب توزیع ضریب تقسیم
factor of safety
ضریب تامین ضریب اطمینان
gini coefficient
شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
stable
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
apparatus
[machinery]
سازمان
[سازمان اداری ]
structuring
سازمان سازمان دادن
structures
سازمان سازمان دادن
structure
سازمان سازمان دادن
relative plot
موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
scale factor
ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
ballistic coefficient
ضریب زاویه بالیستیکی ضریب تاثیر بالیستیکی
slice
ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
slices
ضریب محاسبات لجستیکی ضریب نیازمندیهای لجستیکی
proficiency
کارایی
effectiveness
کارایی
efficiency
کارایی
functions
کارایی
functioned
کارایی
function
کارایی
mechanical efficiency
کارایی مکانیکی
performance
شاهکار کارایی
maximum performance
کارایی حداکثر
nozzle efficiency
کارایی نازل
efficiency variance
تباین کارایی
performances
شاهکار کارایی
combat efficiency
کارایی رزمی
efficiency unit
واحد کارایی
harassing
به هم زدن کارایی دشمن
performance evaluation
ارز یابی کارایی
workability
کارایی بتن خمیرواری
predictive efficiency
کارایی پیش بینی
test protectors
بازرس ازمایشات کارایی شغلی
annual efficiency index
شاخص کارایی سالانه خدمتی
primary
خط ارتباط و با کارایی بالا ISDN
performance
روش قضاوت کارایی سیستم
high
وسیله گران یا با کارایی بالا
highest
وسیله گران یا با کارایی بالا
highs
وسیله گران یا با کارایی بالا
efficiency
کارایی وسیله یا نفر شایستگی
performances
روش قضاوت کارایی سیستم
comparatives
نسبی
consanguineous
نسبی
relative code
کد نسبی
self relative
نسبی
proportional
نسبی
proportional limit
حد نسبی
relative humidity
نم نسبی
respective
نسبی
comparative
نسبی
relative
نسبی
optimization
کار کردن چیزی با کارایی کامل
comparative advantage
مزیت نسبی
comparative costs
هزینههای نسبی
comparative cover
پوشش نسبی
relative bearing
جهت نسبی
comparative advantage
برتری نسبی
stranger in blood
غیر نسبی
relative velocity
سرعت نسبی
relative density
چگالی نسبی
relative compaction
تراکم نسبی
whole blood
قرابت نسبی
specific gravity
چگالی نسبی
specific gravities
چگالی نسبی
relative address
نشانی نسبی
fractional error
خطای نسبی
ipsative scale
مقیاس نسبی
ipsative score
نمره نسبی
emissivity
تابش نسبی
distortion factor
مانده نسبی
persons related to another by descent
اقارب نسبی
persons related to another by parentage
اقارب نسبی
proportional liability partnership
شرکت نسبی
relative bearing
گرای نسبی
proportional tax
مالیات نسبی
consanguinity
قرابت نسبی
relationship by bood
قرابت نسبی
proportional representation
انتخابات نسبی
relative address
آدرس نسبی
genealogical
نسبی شجرهای
relative density
دانسیته نسبی
relative income
درامد نسبی
relative importance
اهمیت نسبی
relative permitivity
گذردهی نسبی
relative precision
دقت نسبی
relative prices
قیمتهای نسبی
relative permeability
نفوذپذیری نسبی
relative nullity
بطلان نسبی
relative maximum
ماکزیمم نسبی
relative maximum
حداکثر نسبی
relative minimum
می نیمم نسبی
relative minimum
حداقل نسبی
relative majority
اکثریت نسبی
relative location
ترتیب نسبی
relative motion
حرکت نسبی
relative movement
حرکت نسبی
relative jurisdiction
صلاحیت نسبی
relative humidity
رطوبت نسبی
relative solubility
انحلالپذیری نسبی
relative error
خطای نسبی
relative dispersion
پراکندگی نسبی
self relative address
نشانی نسبی
relationship by blood
قرابت نسبی
relationship by blood
خویشاوندی نسبی
blood relationship
قرابت نسبی
blood relationship
خویشاوندی نسبی
sib
منسوب نسبی
relative frequency
بسامد نسبی
relative solvation
حلالپوشی نسبی
relative term
لفظ نسبی
relative value
مقدار نسبی
relative viscosity
گرانروی نسبی
relative wind
باد نسبی
relativeness
نسبی بودن
relativism
نسبی نگری
relative harmonic content
مانده نسبی
sanguinity
قرابت نسبی
relativity
فرضیه نسبی
relative
خودی نسبی
definitions
کارایی و دستوراتی که باعث ایجاد یک عمل می شوند
maintained
اطمینان از وضعیت مناسب سیستم و کارایی درست آن
maintains
اطمینان از وضعیت مناسب سیستم و کارایی درست آن
test examiner
مسئول ازمایشات مهارت تخصصی و کارایی شغلی
optimize
کار کردن چیزی با حداکثر کارایی ممکن
maintain
اطمینان از وضعیت مناسب سیستم و کارایی درست آن
torque
کارایی یک نیرو برای به گردش دراوردن جسم
definition
کارایی و دستوراتی که باعث ایجاد یک عمل می شوند
PowerPC
پردازنده با کارایی بالای RISC سافت Motorola
sound level
شدت نسبی صوت
relative coding
برنامه نویسی نسبی
relative coding
برنامه نویس نسبی
of relative importance
دارای اهمیت نسبی
true air speed
سرعت نسبی هواپیما
relative addressing
نشان دهی نسبی
purchasing power parity
نرخ نسبی مبادله
relative bearing
سمت نسبی ناو
cultural relativism
نسبی نگری فرهنگی
relative addressing
نشانی دهی نسبی
relative coordinate system
دستگاه مختصات نسبی
strains
تغییر شکل نسبی
relative supersaturation
ابر سیری نسبی
strain
افزایش طول نسبی
strains
افزایش طول نسبی
relative refractory period
دوره بی پاسخی نسبی
relative value of pieces
ارزش نسبی سوارها
strain
تغییر شکل نسبی
relativity of knowledge
نسبی بودن دانش
relativize
بصورت نسبی در اوردن
relative deformation
تغییر شکل نسبی
employment rate
میزان نسبی اشتغال
relative dielectric constant
ثابت دی الکتریک نسبی
relative income hypothesis
فرضیه درامد نسبی
a matter of relative importance
موضوعی با اهمیت نسبی
shadow RAM
روش بهبود کارایی PC با کپی کردن محتوای قطعه
enhancement
امکان جانبی که خروجی یا کارایی یک وسیله را افزایش میدهد
recessions
کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
california bearing ratio
توان باربری نسبی کالیفرنیا
simple strain
تغییر طول نسبی ساده
recession
کسادی یا ورشکستگی نسبی و ملایم
bulk strain
تغییر شکل نسبی حجمی
relativity
فلسفه نسبیه نسبی بودن
strain at failure
افزایش طول نسبی درگسیختگی
differential susceptibility and permeabi
مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
linear strain
تغییر شکل نسبی خطی
increase of strain
افزایش تغییر طول نسبی
lateral strain
تغییر شکل نسبی جانبی
elastic strain
تغییر شکل نسبی ارتجاعی
bel
واحد شدت نسبی توان
comparative ve
اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
tweaked
تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
tweak
تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
integrated
روش سازمانی برای بازیابی و ورود داده با بیشترین کارایی
tweaks
تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
onion skin architecture
طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
tweaking
تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
architecture
طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
ActiveX
که برای بهبود کارایی صفحه وب یا یک برنامه کاربردی به کار می رود
selectable
کارایی یا خصوصیت یک وسیله که توسط کاربر قابل انتخاب است
Dhrystone benchmark
سیستمی آماری برای اندازه گیری و مقایسه کارایی کامپیوتر
elasticity of factor substitution
وقتی که قیمت نسبی عوامل تغییرمیکند .
cold straining
تغییر بعد نسبی در حالت سرد
stress strain curve
منحنی تنش به افزایش طول نسبی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com