English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 85 (5 milliseconds)
English Persian
professional code ضوابط حرفهای
Other Matches
criteria ضوابط
terms ضوابط
ethical code ضوابط اخلاقی
terms and conditions ضوابط و شرایط
code of ethics ضوابط اخلاقی
terms and conditions of the credit ضوابط و شرایط اعتبار
decision criteria ضوابط تصمیم گیری
lifetime حرفهای
pro حرفهای
pro- حرفهای
professional حرفهای
occupational حرفهای
lifetimes حرفهای
professionals حرفهای
extra professional خارج حرفهای
trade schools مدرسه حرفهای
malpractice کژکاری حرفهای
hoofer رقاص حرفهای
big words حرفهای گنده
malpractices کژکاری حرفهای
bailsman ضامن حرفهای
jargon زبان حرفهای
occupation disease امراض حرفهای
prizefighter بوکسور حرفهای
pillow talk حرفهای خصوصی
hit man آدم کش حرفهای
vocational school اموزشگاه حرفهای
vocational education اموزش حرفهای
hit men آدم کش حرفهای
training school اموزشگاه حرفهای
semipro نیمه حرفهای
professional status پایگاه حرفهای
professional misconduct اشتباه حرفهای
sweet nothings حرفهای عاشقانه
trade school مدرسه حرفهای
technological حرفهای صنعتی
vocations پیشهای حرفهای
vocation پیشهای حرفهای
technologically حرفهای صنعتی
professionalism ورزش حرفهای
gladiator بوکسور حرفهای
gladiators بوکسور حرفهای
pro shop فروشگاه باشگاه حرفهای
laymen شخص غیر حرفهای
miliaman سرباز حرفهای یاپیمانی
jar ram molding machine دستگاه قالبریزی حرفهای
professional workstation ایستگاه کار حرفهای
layman شخص غیر حرفهای
old wives' tale حرفهای خاله زنکی
all pro تیم ستارههای حرفهای
jockeys اسب سوار حرفهای
jockey اسب سوار حرفهای
old wives' tales حرفهای خاله زنکی
division اتحادیه باشگاههای حرفهای
divisions اتحادیه باشگاههای حرفهای
A lot of trite ( trivialities ) . حرفهای صد تا یک غاز ( بی ارزش )
association for women in computing سازمان حرفهای وغیرانتفاعی
lay غیر حرفهای عامی
lays غیر حرفهای عامی
industrial school اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
to i. from somebodies words از حرفهای کسی استنباط کردن
peizefight مسابقه حرفهای بوکس باجایزه نقدی
taxi squad گروه بازیگران قراردادی درباشگاه حرفهای
ranker افسر سربازی کرده نظامی حرفهای
pro am مسابقه گلف بازیگران حرفهای و اماتور
That is unmitigated nonsense. این از آن حرفهای بی معنی وچرند است
dilettantism اقدام به کاری از روی تفنن وبطورغیر حرفهای
tours مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
touring مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
toured مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
vanish بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
tour مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
vanished بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanishing بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanishes بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
Eavesdrop فالگوش ایستادن، استراق سمع کردن، یواشکی حرفهای دیگران را شنیدن
first class cricket مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
association for computing machinery بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
practitioner وکیل کیف به دست وکیلی که کاراصلیش وکالت باشد وکیل حرفهای
practitioners وکیل کیف به دست وکیلی که کاراصلیش وکالت باشد وکیل حرفهای
afcet la Pour AssociationFrancaise etTechnique CybernetiqueEconomiqe سازمان حرفهای فرانسوی که هدف ان گرد هم اوردن دانشمندان فرانسوی در زمینههای مختلف کامپیوتری است
professional slang زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
polytechnic چند رشتهای چند حرفهای
polytechnics چند رشتهای چند حرفهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com