English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 114 (8 milliseconds)
English Persian
newsprint طبع روزنامه
Search result with all words
subscriber مشترک روزنامه وغیره مشترک
subscribers مشترک روزنامه وغیره مشترک
cutting برش روزنامه
column ستون روزنامه
columns ستون روزنامه
newsman روزنامه فروش
newsmen روزنامه فروش
diarist روزنامه نگار وقایع نگار
diarists روزنامه نگار وقایع نگار
journalist روزنامه نگار
journalists روزنامه نگار
paper روزنامه
paper ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
papered روزنامه
papered ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
papering روزنامه
papering ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
papers روزنامه
papers ماده باریک برای ساخت کتاب یا روزنامه یا صفحات کاغذ کار روزمره
tabloid روزنامه نیم قطع و مصور
tabloids روزنامه نیم قطع و مصور
publicist روزنامه نگار
publicists روزنامه نگار
newspaper روزنامه
newspaper روزنامه نگاری کردن
newspapers روزنامه
newspapers روزنامه نگاری کردن
scrap عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scrapped عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scrapping عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scraps عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
journalism روزنامه نگاری
news stand جایگاه فروش روزنامه
news-stand جایگاه فروش روزنامه
news-stands جایگاه فروش روزنامه
staffer مخبر روزنامه سردبیر روزنامه
staffers مخبر روزنامه سردبیر روزنامه
newsprint ماشین چاپ روزنامه
newspaperman روزنامه نگار
newspaperman صاحب وگرداننده روزنامه
newspapermen روزنامه نگار
newspapermen صاحب وگرداننده روزنامه
dailies روزنامه یومیه
daily روزنامه یومیه
journal روزنامه
journal دفتر روزنامه
journal دفتر روزنامه یکان
journals روزنامه
journals دفتر روزنامه
journals دفتر روزنامه یکان
an open letter نامهای که بوسیله روزنامه به کسی عنوان شود
balaam موادکوتاه برای پرکردن جاهای خالی در روزنامه
book of account دفتر روزنامه
city article گزارش مختصرمالی یاتجاری در روزنامه
commonly read paper روزنامه کثیر الانتشار
daily news paper روزنامه یومیه
day book دفتر روزنامه
daybook دفتر روزنامه
editoress مدیره روزنامه یامجله
editorial board هئیت مدیره یا کارکنان روزنامه
feuilleton پاورقی قسمت پایین روزنامه
feuilleton کتاب یامقالهای که بصورت پاورقی در روزنامه چاپ شود
gazette مجله رسمی روزنامه
gazetteer روزنامه نویس
he writes for the papers برای روزنامه هامقاله مینویسد
head line عنوان سرصفحه روزنامه
headliner نویسنده سرمقاله روزنامه
intelligence journal دفتر روزنامه اطلاعات
itemizer کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
journalize در دفتر روزنامه وارد کردن در دفتر ثبت کردن
local paper روزنامه محلی
logbook روزنامه دریاپیمایی
news agent روزنامه فروش
news room اطاق روزنامه خوانی
news vendor روزنامه فروش
newsboy پسر روزنامه فروش
newspaper columns ستونهای روزنامه
newsstand روزنامه فروشی
newsstand دکه روزنامه فروشی
official gazette روزنامه رسمی
official jurnal روزنامه رسمی
offprint مقاله نقل شده از روزنامه یامجله
paragraphist کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
penny a liner کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد
personals بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
press campaingn or stunt مبارزه سیاسی بوسیله مقاله نویسی در روزنامه ها
purchase journal دفتر روزنامه خرید
sales d. دفتر فروش روزنامه
screamer اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
semi monthly روزنامه یامجله دوهفتگی
sportswriter خبرنگارورزشی روزنامه
tear sheet قطعه یا مقاله پاره شده ازمجله یا روزنامه
the daily paper روزنامه
there is a rush for the papers مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
trade journal روزنامه یا مجله بازرگانی
unit journal دفتر روزنامه یکان
journalistic وابسته به روزنامه و روزنامهنگاری
name plates نام و آرم روزنامه
paper boy روزنامه فروش
paper boy روزنامه رسان
Other Matches
paper boys روزنامه فروش
paper boys روزنامه رسان
newspaperman روزنامه فروش
editor سردبیر روزنامه
a newspaper's political affiliation وابستگی سیاسی روزنامه ها
newsstand دکه یا کیوسک روزنامه فروشی
back issue نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
back copy نسخه قدیمی مجله یا روزنامه
shirt-tails اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
shirt-tail اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
advertorial تبلیغ در مجله یا روزنامه که به شکل مقاله معمولی به نظر می رسد
agony aunt شخصیکهدر ستونیاز روزنامه مطلبمینویسد کهدر آن پاسخ مشکلات و نامههای خوانندگان طرح میشود
personal column ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com