English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (12 milliseconds)
English Persian
upper class طبقه بالا
upper classes طبقه بالا
abovestairs طبقه بالا
Search result with all words
high frequency amplification stag طبقه تقویت فرکانس بالا
superstratum طبقه خیلی بالا
The working (middle,upper)class. طبقه کارگر (متوسط بالا )
upper middle class طبقه متوسط بالا [در اجتماعی]
Other Matches
entresol طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
intermediate آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
lower classes طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
lower class طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor. ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
stratify طبقه طبقه کردن
spinwriter چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
vertically از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
the clouds above ابرهای بالا یا بالا سر
dat سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
tacit collusion حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classifications طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification طبقه بندی کردن طبقه بندی
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
pull up بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
floor طبقه
layers طبقه
layer طبقه
strips طبقه
genre طبقه
of all sorts از هر طبقه
ilk طبقه
storeys طبقه
storey طبقه
floors طبقه
stories طبقه
floored طبقه
genres طبقه
storey=story طبقه
stepless بی طبقه
single stage یک طبقه
pigeonhole طبقه
course طبقه
bed طبقه ته
bed طبقه
beds طبقه ته
beds طبقه
first class طبقه یک
folium طبقه
story=storey طبقه
straticulate طبقه طبقه
lain طبقه
caste طبقه
castes طبقه
coursed طبقه
two storeyed دو طبقه
ranges طبقه
ranged طبقه
range طبقه
general طبقه
generals طبقه
laminate طبقه طبقه
category طبقه
rank طبقه
stage طبقه
grain طبقه
ranks طبقه
ranked طبقه
classing طبقه
classed طبقه
grades طبقه
classes طبقه
stages طبقه
phases طبقه
grade طبقه
phase طبقه
stratum طبقه
phased طبقه
courses طبقه
class طبقه
story طبقه
class v supplies اماد طبقه 5
input stage طبقه ورودی
initial stage طبقه نخستین
class limits حدود طبقه
downstairs طبقه پایین
folium طبقه نازک
declass جداکردن از طبقه
input stage طبقه اولیه
class ii supplies اماد طبقه 2
class interval دامنه طبقه
kennelly heaviside layer طبقه هویساید
intellectual class طبقه روشنگر
category طبقه نگهداری
class interval حدود طبقه
class interval فاصله طبقه
ionosphere طبقه یونسفر
intermediate طبقه میانی
exploited class طبقه بهره ده
working classes طبقه کارگر
working class طبقه کارگر
first floor طبقه اول
bracket طبقه بندی
enlisted personnel طبقه افراد
sorting طبقه بندی
converter stage طبقه مبدل
exploiting class طبقه بهره کش
classless society جامعه بی طبقه
feudal class طبقه فئودال
feudal class طبقه زمیندار
feminity طبقه زنان
e layer طبقه هویساید
sorts طور طبقه
sorted طور طبقه
sort طور طبقه
heaviside layer طبقه هویساید
class ii property اموال طبقه 2
category طبقه اجناس
classification طبقه بندی
taxonomy طبقه بندی
taxonomies طبقه بندی
classifications طبقه بندی
plebeians طبقه سوم
plebeian طبقه سوم
basements طبقه زیر
lower class طبقه پایین
category طبقه افراد
proletariat طبقه کارگر
grading طبقه بندی
assortment طبقه بندی
assortments طبقه بندی
bourgeoisie طبقه سوداگر
proletariat طبقه زحمتکش
class iv supplies اماد طبقه 4
proletariat طبقه رنجبر
nobility طبقه نجبا
lower classes طبقه پایین
plutocracy طبقه ثروتمند
middle class طبقه متوسط
basement طبقه زیر
upper classes طبقه مرفه
upper class طبقه مرفه
bourgeois class طبقه سوداگر
bourgeois class طبقه بورژوا
class i property کالای طبقه 1
class i property اموال طبقه 1
class i supplies اماد طبقه 1
class ii property کالای طبقه 2
estates دسته طبقه
middle classes طبقه متوسط
basement storey طبقه زیرزمین
plutocracies طبقه ثروتمند
peerage طبقه لردها
peerages طبقه لردها
division طبقه بندی
divisions طبقه بندی
denominations طبقه بندی
denomination طبقه بندی
aves طبقه مرغان
estate دسته طبقه
workpeople طبقه کارگر
social class طبقه اجتماعی
spectral class طبقه بینابی
semibasement طبقه زیر
lower class طبقه عوام
ruling class طبقه حاکم
subclass طبقه عوام
underclass طبقه عوام
second flour طبقه دوم
stratification طبقه بندی
substratum طبقه زیر
substratum پی طبقه زیر
turbine stage طبقه توربین
double church کلیسا دو طبقه
superordinate class طبقه فراگیر
superstratum طبقه فوقانی
systemization طبقه بندی
toiling class طبقه رنجبر
the second storey طبقه دوم
subordinate class طبقه وابسته
twin deck پل دو طبقه ناو
subclass زیر طبقه
stratiform طبقه مانند
stratiform طبقه وار
every Tom, Dick and Harry <idiom> طبقه متوسط
upstrairs طبقه بالائی
typification طبقه بندی
subclass طبقه فرعی
the upper storey طبقه فوقانی مخ
layer of rock طبقه سنگی
multi stage چند طبقه
class of suplies طبقه کالاها
modulator stage طبقه مدولاسیون
peasntry طبقه روستایان
main stage طبقه اصلی
low power stage طبقه کم قدرت
low grade کم طبقه بندی
laboring class طبقه کارگر
lower floor طبقه تحتانی
leisure class طبقه مرفه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com