English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English Persian
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
Other Matches
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
restricting بازداشت طبقه بندی مدارک
classified material مدارک طبقه بندی شده
restricts بازداشت طبقه بندی مدارک
restrict بازداشت طبقه بندی مدارک
accountable cryptomaterial مدارک و وسایل طبقه بندی شده
access to classified material دسترسی به مدارک طبقه بندی شده
reserve on board مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
classificatory مربوط به طبقه بندی
restricted data اطلاعات طبقه بندی شده
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classifications طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification طبقه بندی کردن طبقه بندی
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
classifications طبقه بندی رده بندی
classification طبقه بندی رده بندی
denomination طبقه بندی
division طبقه بندی
divisions طبقه بندی
systemization طبقه بندی
stratification طبقه بندی
denominations طبقه بندی
taxonomy طبقه بندی
sorting طبقه بندی
taxonomies طبقه بندی
typification طبقه بندی
grading طبقه بندی
assortments طبقه بندی
assortment طبقه بندی
classification طبقه بندی
bracket طبقه بندی
low grade کم طبقه بندی
classifications طبقه بندی
classifying طبقه بندی کردن
layer طبقه بندی کردن
service rating طبقه بندی پرسنلی
layers طبقه بندی کردن
job classification طبقه بندی شغل
vendor rating طبقه بندی فروشندگان
speed rate increment طبقه بندی سرعت
standardization همگونی طبقه بندی
secrets طبقه بندی سری
soil class طبقه بندی خاک
industrial classifications طبقه بندی صنعتی
secret طبقه بندی سری
job classification طبقه بندی شغلی
nondescript غیرقابل طبقه بندی
computer classifications طبقه بندی کامپیوتر
harmonic division طبقه بندی متناسب
graduates طبقه بندی کردن
graduate طبقه بندی کردن
unclassified طبقه بندی نشده
unclassified بدون طبقه بندی
route classification طبقه بندی جاده ها
taxonomist متخصص طبقه بندی
systemize طبقه بندی کردن
pigeonhole طبقه بندی کردن
classifiable قابل طبقه بندی
classification chart نمودار طبقه بندی
classification of aggregate طبقه بندی خاکدانه ها
classification of soil طبقه بندی خاک
graduating طبقه بندی کردن
rug classification طبقه بندی فرش
harmonic proportion طبقه بندی متناسب
suborder طبقه بندی فرعی
market grades and grading طبقه بندی بازار
categorizes طبقه بندی کردن
categorized طبقه بندی کردن
categorize طبقه بندی کردن
aggroup طبقه بندی کردن
categorises طبقه بندی کردن
categorised طبقه بندی کردن
nosology طبقه بندی بیماریها
classification طبقه بندی پیام
map classification طبقه بندی نقشه ها
classified طبقه بندی شده
zootaxy طبقه بندی جانوران
accounting classification طبقه بندی حساب
classify طبقه بندی کردن
classifies طبقه بندی کردن
budget classification طبقه بندی بودجه
to categorize طبقه بندی کردن
categorizing طبقه بندی کردن
categorising طبقه بندی کردن
classifications طبقه بندی پیام
coinage طبقه بندی بهای مسکوک
brussels nomenclature طبقه بندی تعرفه برکسل
classified items اقلام طبقه بندی شده
integrade [طبقه بندی داخلی کردن]
topsecret طبقه بندی به کلی سری
classified advertisement آگهی طبقه بندی شده
classified items اماد طبقه بندی شده
glossography طبقه بندی و شرح زبانها
class طبقه بندی کردن رده
classes طبقه بندی کردن رده
classed طبقه بندی کردن رده
intergrade طبقه بندی داخلی کردن
classing طبقه بندی کردن رده
taxon واحد طبقه بندی گیاهی یاجانوری
label برچسب زدن طبقه بندی کردن
army genetal classification test ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
agct ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
international classification of طبقه بندی بین المللی بیماریها
classification yard line سایدینگ راه اهن طبقه بندی خط
labeling برچسب زدن طبقه بندی کردن
systematist متخصص فائده سازی و طبقه بندی
assort طبقه بندی کردن مناسب بودن
labelled برچسب زدن طبقه بندی کردن
labels برچسب زدن طبقه بندی کردن
grade دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
age grouping طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
stapling فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
stapled فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
staple فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
grain size classification طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
unit citation جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
unified soil classification system (uscs نوعی طبقه بندی خاک که به 51 قسمت تقسیم شده است
marshalling yard محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
phytography طبقه بندی گیاهان روی زمین گیاه شناسی توضیحی وتشریحی
index لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
indexed لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
concurrently مراجعه کنید به چهار طبقه بندی پردازندههای MIMD , MISD , SIMD , SISD ,
indexes لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
abc analysis طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
groups طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
group طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
proficiency rating طبقه بندی بر حسب پایه مهارت یا مهارت شغلی
transparent نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
faults یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faulted یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
fault یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
resort جدا کردن طبقه بندی کردن
break down تجزیه کردن طبقه بندی کردن
resorts جدا کردن طبقه بندی کردن
sort دسته کردن طبقه بندی کردن
resorted جدا کردن طبقه بندی کردن
types ماشین کردن طبقه بندی کردن
sorted دسته کردن طبقه بندی کردن
sorts دسته کردن طبقه بندی کردن
type ماشین کردن طبقه بندی کردن
typed ماشین کردن طبقه بندی کردن
grade طبقه بندی کردن کلاسه کردن
grades طبقه بندی کردن کلاسه کردن
entresol طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
standardizing بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardizes بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardised بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardising بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardize بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardises بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
lower classes طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
intermediate آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
lower class طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
working class مربوط به طبقه کارگر و زحمتکش
working classes مربوط به طبقه کارگر و زحمتکش
red concept جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
Carthusian [مربوط به طبقه مذهبی راهبها که بوسیله برونو تاسیس شد.]
defense system aquisition سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
to form into groups دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
phrasal مربوط به کلمه بندی
skeletal مربوط به استخوان بندی
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor. ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
factional مربوط به دسته بندی یا توط ئه
eutherian مربوط به تقسیم بندی بزرگ پستانداران
ministry of national defence وزارت پدافند ملی
stratify طبقه طبقه کردن
dan gup jeado سیستم درجه بندی تکواندو
hazard خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
hazarded خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
hazarding خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
biosystematic مربوط به رده بندی موجودات از روی ساختمان یاختههای انان
hazards خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
kwic روش شاخص بندی اطلاعات توسط کلمات یا عبارات از قبل تعیین شده
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
french revolution انقلابی که درسال 9871 در فرانسه اتفاق افتاد و باعث امحاء سیستم فئودالی و انتقال قدرت حاکمه به طبقه بورژوا شد
canadian , grid سیستم شبکه بندی عکاسی برجسته منشوری
canadian , grid سیستم شبکه بندی که درعکاسی مثلثاتی به کار می رود
management coding سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
Alcaraz یکی از مراکز بافت فرش در اسپانیا مربوط به قرن ۱۵ تا ۱۷ میلادی با طرح های شبکه ای و بندی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
wording جمله بندی کلمه بندی
lineament طرح بندی صورت بندی
lineaments طرح بندی صورت بندی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com