Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
proficiency rating
طبقه بندی بر حسب پایه مهارت یا مهارت شغلی
Other Matches
test examiner
مسئول ازمایشات مهارت تخصصی و کارایی شغلی
skill level
پایه مهارت
skill level
پایه مهارت فنی
seeds
رده بندی برحسب مهارت وقدرت
seed
رده بندی برحسب مهارت وقدرت
job classification
طبقه بندی شغلی
qualification card
کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
advanced level
پایه مهارت عالی در سطح عالی
defense classification
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
downgrades
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
security classification
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
handiness
مهارت
deftness
مهارت
ingenuity
مهارت
maladroit
بی مهارت
unskillful
بی مهارت
skill
مهارت
unskilled
بی مهارت
proficiency
مهارت
knack
مهارت
know-how
مهارت
gripe
مهارت
artifice
مهارت
artifices
مهارت
competence
مهارت
expertise
مهارت
qualification
مهارت
credential
مهارت
incompetent
بی مهارت
executing
مهارت
proficiency pay
حق مهارت
executed
مهارت
execute
مهارت
adroitness
مهارت
adeptness
مهارت
expertise
مهارت
dextrously
به مهارت
skill
مهارت
techniques
مهارت
sophistication
مهارت
ham handed
بی مهارت
facility
مهارت
groove
مهارت
grooves
مهارت
ham-fisted
بی مهارت
light handedness
مهارت
executes
مهارت
ham fisted
بی مهارت
inapt
بی مهارت
workmanship
مهارت
masterkiness
مهارت
skilless
بی مهارت
skill less
بی مهارت
technique
مهارت
technique
فن مهارت
techniques
فن مهارت
inexpert
بی مهارت
black designation
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
wuss(y)
آدم بی مهارت
sissy
آدم بی مهارت
weakling
آدم بی مهارت
mollycoddle
آدم بی مهارت
milquetoast
آدم بی مهارت
wimp
آدم بی مهارت
combat proficiency
مهارت رزمی
up one's alley
<idiom>
مهارت درچیزی
qualification
مهارت فنی
credential
مهارت فنی
competence
مهارت فنی
softie/softy
آدم بی مهارت
weed
آدم بی مهارت
wet
آدم بی مهارت
seamanship
مهارت در دریانوردی
skill learning
مهارت اموزی
dauber
نقاش بی مهارت
tactlessly
بی مهارت بی سلیقه
proficiency
مهارت تخصص
skillful Šetc
با مهارت ماهرانه
cissy
آدم بی مهارت
jessie
آدم بی مهارت
jessy
آدم بی مهارت
weenie
[Am E]
آدم بی مهارت
pussy
[Am E]
آدم بی مهارت
pantywaist
[Am En]
آدم بی مهارت
namby-pamby
آدم بی مهارت
tactless
بی مهارت بی سلیقه
skill
مهارت فنی
craft
مهارت نیرنگ
manual skill
مهارت دستی
fine skill
مهارت فریف
fundamental skill
مهارت بنیادی
salesmanship
مهارت در فروشندگی
unskil
ناشی بی مهارت
qualifies
کسب مهارت
motor skill
مهارت حرکتی
versatility
روانی مهارت
human skill
مهارت انسانی
sport skill
مهارت ورزشی
manipulation
انجام با مهارت
qualification
مهارت فنی
qualify
کسب مهارت
crafts
مهارت نیرنگ
tact
کاردانی مهارت
expertness
خبرویت مهارت
qualification
کسب مهارت
natatorial skill
مهارت در شنا
stickhandling
مهارت در استفاده از چوب
seaman ship
مهارت در راندن قایق
showboating
نمایش دادن مهارت
surfmanship
مهارت در موج سواری
sport skill pattern
الگوی مهارت ورزشی
skill
مهارت عملی داشتن
conveyancing
مدیریت از روی مهارت
master
کسب مهارت کردن
mastered
کسب مهارت کردن
technomotorial skill
مهارت تکنیکی- حرکتی
sword play
مهارت در بکارگیری شمشیر
masters
کسب مهارت کردن
qualification badge
نشان مهارت در تیراندازی
diplomatically
از روی مهارت و بصیرت
qualification record
پرونده مهارت فنی
wonderwork
کار عجیب مهارت
facileness
مهارت عدم ثبات
fine art
هر مهارت هنری وفریف
spiller
خوش شانسی نه مهارت
expert badge
نشان مهارت در تیراندازی
to play a poor game
ناشی بودن مهارت نداشتن
technique
اصول مهارت روش فنی
techniques
اصول مهارت روش فنی
rates
میزان مهارت شدت تغییرات
overwrought
تهیه شده ازروی مهارت
rate
میزان مهارت شدت تغییرات
veteran skill
مهارت و کهنه کاری کارازمودگی
overmaster
مهارت کامل پیدا کردن در
dan
درجه 1 تا 01 برای مهارت در دفاع
quaint
از روی مهارت عجیب و جالب
ropemanship
مهارت دربندبازی یا بالارفتن از طناب
cats
استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت
technique
روش با مهارت برای انجام کاری
gymkhana
مسابقه مهارت اتومبلرانی درمحوطه پارکینگ
metrist
کسی که در متر کردن مهارت دارد
cat
استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت
syllogist
کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
techniques
روش با مهارت برای انجام کاری
to be out of one's depth
از توانایی و یا مهارت
[کسی]
خارج بودن
gymkhanas
مسابقه مهارت اتومبلرانی درمحوطه پارکینگ
up one's street
[British English]
, down one's alley
[American English]
مناسب ذوق وسلیقه
[مهارت درچیزی ]
seaman's eye
دقت پیش بینی ملوانی مهارت دریایی
mallet goal
نمره دادن از صفر تا 01 به بازیگر به نسبت مهارت او
slugger
بوکسوری که بیشتر به قدرت خود اتکا دارد تا مهارت
triple threat
بازیگری که مهارت در دویدن و پاس دادن و ضربه پا دارد
he muddled through
بدون هیچ زرنگی یا مهارت بمقصود خود رسید
don't give up the day job
<idiom>
[در مورد کاری خبره نبودن و ناتوانی انجام آن با مهارت]
solocross
مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
to be unable to hold a candle to somebody
<idiom>
در برابر کسی پائین رتبه بودن
[در توانایی یا مهارت و غیره]
trials
مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
trial
مسابقه مهارت موتورسواردر مسیر با مانع سه حرکت مجاز در پرشهاو پرتابها درهر دور
army class manager activity
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classification
طبقه بندی کردن طبقه بندی
classifications
طبقه بندی کردن طبقه بندی
evaluation rating
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
self-
که هر قطعه جدید اطلاع را یا قانون را به پایگاه داده اضافه میکند تا دانش مهارت و کارایی آن افزوده شود
black concept
علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
ratings
طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
rating
طبقه بندی کردن درجه بندی
ship handling
مهارت در کار کردن با ناو مانور دادن ناو
gamesmanship
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
classifications
طبقه بندی رده بندی
classification
طبقه بندی رده بندی
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
reconditioning training
اموزش تجدید مهارت اموزش توجیهی
trickiest
خدعه امیز مهارت امیز
tricky
خدعه امیز مهارت امیز
trickier
خدعه امیز مهارت امیز
sorting
طبقه بندی
stratification
طبقه بندی
division
طبقه بندی
classifications
طبقه بندی
divisions
طبقه بندی
systemization
طبقه بندی
typification
طبقه بندی
grading
طبقه بندی
denomination
طبقه بندی
denominations
طبقه بندی
low grade
کم طبقه بندی
assortment
طبقه بندی
assortments
طبقه بندی
taxonomies
طبقه بندی
bracket
طبقه بندی
taxonomy
طبقه بندی
classification
طبقه بندی
unclassified
بدون طبقه بندی
industrial classifications
طبقه بندی صنعتی
vendor rating
طبقه بندی فروشندگان
graduate
طبقه بندی کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com