Dictiornary-Farsi | طبقه سرمایه دار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (11 milliseconds)

English	Persian
capitalist class	طبقه سرمایه دار


Search result with all words

bourgeoisie	سرمایه داری حکومت طبقه دوم
dictatorship of proletariat	اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
Other Matches

supply price of capital	قیمت عرضه سرمایه اصطلاح کینز در رابطه باهزینه سرمایه گذاری
over capitalised	براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
capital stock	سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
capital consumption allowance	کسر مصرف سرمایه مترادف با استهلاک سرمایه
liquidity trap	سرمایه گذاری بسیار کم بوده و سرمایه گذاران ترجیح میدهند که دارائیهای خود رابه شکل پول نقد نگاه دارند
capitalization	تبدیل به سرمایه کردن تجمع سرمایه
disinvestment	سرمایه گذاری منفی سرمایه برداری
entresol	طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
multiplier principle	اصل ضریب افزایش سرمایه نسبت بین افزایش سرمایه گذاری و بالا رفتن درامد
lower class	طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
lower classes	طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
intermediate	آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
financier	سرمایه دار سرمایه گذار
financiers	سرمایه دار سرمایه گذار
capital gain	منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
capitalism	کاپیتالیزم سیستم سرمایه داری سیستم سرمایه گرایی سرمایه داری
residential investments	سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle	یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
defense classification	طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
overcapitalization	سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment	سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
downgrades	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
cooperative scorer	بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor.	ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
unintended investment	سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
capital program	برنامه سرمایه گذاری برنامه تولید سرمایه
marginal utility of capital	مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
registered capital	سرمایه به ثبت رسیده سرمایه ثبت شده
collapse capitalism	فروپاشی سرمایه داری سقوط سرمایه داری
marxist economics	نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
declassification	از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification	طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation	علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
cobb doglas production function	ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
stratify	طبقه طبقه کردن
army class manager activity	سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classification	طبقه بندی کردن طبقه بندی
classifications	طبقه بندی کردن طبقه بندی
black concept	علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
capital	سرمایه
capital intensive	سرمایه بر
funded	سرمایه
equities	سرمایه
fund	سرمایه
equity	سرمایه
asset	سرمایه
turn over	سرمایه
circulation capital	سرمایه در گردش
circulating capital	سرمایه در گردش
circulating capital	سرمایه در جریان
cash capital	سرمایه نقدی
capital outflow	خروج سرمایه
consolidated fund	سرمایه ذخیره
funded	موجودی سرمایه
constant capital	سرمایه ثابت
consumer capital	سرمایه مصرفی
capital intensive technique	فن تولید سرمایه بر
capital exports	صادرات سرمایه
capital intensive	سرمایه طلب
disinvestment	اتلاف سرمایه
disinvestment	کاهش سرمایه
capital inflow	ورود سرمایه
fund	موجودی سرمایه
capitalization	سرمایه سازی
capital reserve	ذخیره سرمایه
capital transfers	انتقالات سرمایه
capital tax	مالیات بر سرمایه
capital reserve	اندوخته سرمایه
capital theory	نظریه سرمایه
capital structure	بنیان سرمایه
capital structure	ساخت سرمایه
capital stock	موجودی سرمایه
capital turnover	گردش سرمایه
capital paid in	ذخیره سرمایه
out flow of capital	خروج سرمایه
capital levy	مالیات بر سرمایه
capital liability	بدهی سرمایه
capital loss	زیان سرمایه
capitalization	سرمایه گذاری
capital market	بازار سرمایه
capital movement	حرکت سرمایه
capital value	ارزش سرمایه
capital stock	حجم سرمایه
enterprise	سرمایه گذاری
capital requirement	نیاز سرمایه
trust fund	سرمایه امانی
accumulated capital	سرمایه متراکم
accumulation of capital	تراکم سرمایه
financing	سرمایه گذاری
accumulation of capital	انباشت سرمایه
finances	سرمایه گذاری
financed	سرمایه گذاری
finance	سرمایه گذاری
an idel capital	سرمایه بیکار
anti capitalist	ضد سرمایه داری
bankroll	سرمایه بانک
enterprises	سرمایه گذاری
capitalism	سرمایه گرایی
capitalism	سرمایه داری
investment	سرمایه گذاری
investments	سرمایه گذاری
capital account	حساب سرمایه
capital accumulation	انباشت سرمایه
capital creation	ایجاد سرمایه
investing	سرمایه گذاشتن
investing	سرمایه گذاری
capital depreciation	استهلاک سرمایه
invested	سرمایه گذاشتن
invested	سرمایه گذاری
invest	سرمایه گذاشتن
invest	سرمایه گذاری
capital flight	فرار سرمایه
capital flow	جریان سرمایه
capital flow	انتقال سرمایه
capital formation	تشکیل سرمایه
capital fund	وجوه سرمایه
cost of capital	هزینه سرمایه
invests	سرمایه گذاری
capital accumulation	تراکم سرمایه
capital agglomeration	تجمع سرمایه
capital appropiation	تخصیص سرمایه
capital asset	سرمایه ثابت
capital augmenting	سرمایه افزا
capital building	سرمایه سازی
capital charges	هزینههای سرمایه
capital coefficient	ضریب سرمایه
capital constraint	محدودیت سرمایه
capital construction	ساختمان سرمایه
capital consuming	سرمایه طلب
capital consumption	مصرف سرمایه
capital cost	هزینه سرمایه
invests	سرمایه گذاشتن
capital in cash	سرمایه نقدی
working capacity	سرمایه جاری
capitalist	سرمایه گرای
capitalist	سرمایه دار
return on capital	بازدهی سرمایه
return of capital	بازده سرمایه
operating capital	سرمایه در گردش
liquid capital	سرمایه نقدی
capitalists	سرمایه دار
capitalists	سرمایه گرای
working asset	سرمایه کار
widening of capital	گسترش سرمایه
usance	سود سرمایه
joint stock	سرمایه مشترک
unfunded	بدون سرمایه
transfer of capital	انتقال سرمایه
social capital	سرمایه اجتماعی
liquid capital	سرمایه راکد
reserve fund	سرمایه احتیاطی
trading capital	سرمایه در گردش
real capital	سرمایه واقعی
investors	سرمایه گذار
investor	سرمایه گذار
quantity of capital	مقدار سرمایه
physical capital	سرمایه فیزیکی
nominal capital	سرمایه اسمی
replacement capital	سرمایه جانشینی
replacement capital	سرمایه جایگزینی
capital gains	سود سرمایه
working capital	سرمایه در گردش
mobility of capital	تحرک سرمایه
money capital	سرمایه پولی
national capital	سرمایه ملی
physical capital	سرمایه غیرپولی
flight of capital	مهاجرت سرمایه
floating capital	سرمایه متحرک
tycoons	سرمایه گذارمهم
fluid capital	سرمایه سیال
tycoon	سرمایه گذارمهم
fluid capital	سرمایه متحرک
flight of capital	فرار سرمایه
fixed property	سرمایه ثابت
equity investment	مشارکت در سرمایه
stocked	سهام سرمایه
stock	سهام سرمایه
financial capital	سرمایه مالی
fixed capital	سرمایه ثابت
intellectual capital	سرمایه فکری
opening capital	سرمایه اولیه
initial capital	سرمایه اولیه
human capital	سرمایه انسانی
yield of capital	بازده سرمایه
primary investment	سرمایه گذاری اولیه
rate of investment	نرخ سرمایه گذاری
ratio of capital to output	نسبت سرمایه به تولید
replacement investment	سرمایه گذاری جانشینی
precapitalism	ماقبل سرمایه داری
assemble capital stock	سرمایه پرداخت نشده
venture capital	سرمایه مخاطره امیز
With my own capital .	با سرمایه شخصی خودم
rate of capital formation	نرخ تشکیل سرمایه
capital apprecation	افزایش ارزش سرمایه
rate of capital accumulation	نرخ تراکم سرمایه
yield of invested capital	بازده سرمایه گذاری
propensity to invest	گرایش به سرمایه گذاری