Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
human nature
طبیعت انسان
Search result with all words
pictorial rug
قالیچه های تصویری
[قالیچه های پرتره]
[در اینگونه فرش ها نگاره های معمول فرش ها استفاده نمی شود و در آن از تصاویر انسان، حیوان، طبیعت، بناها و حوادث تاریخی بهره می گیرند. به آن نقش غلط نیز می گویند.]
Other Matches
lusus natarae
بازی طبیعت خوش مزگی طبیعت
lusus naturae
بازی طبیعت خوشمزگی طبیعت
anthropo
پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
anthrop
پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
intelligence
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial intelligence
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
id
مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography
علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
feelings indigenous to man
احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
physios
طبیعت
nature
طبیعت
physio
طبیعت
temperaments
طبیعت
inclination
طبیعت
Mother Nature
طبیعت
quality
طبیعت
qualities
طبیعت
temperament
طبیعت
consubstantial
هم طبیعت
natures
طبیعت
naturalist
طبیعت شناس
naturalist
طبیعت گرا
naturalists
طبیعت گرا
metaphsical
طبیعت حکمتی
hyperphysical
فوق طبیعت
Mother Nature
طبیعت مهربان
hyperphyscal
مافوق طبیعت
hydraulic cycle
گردش اب در طبیعت
against nature
مخالف طبیعت
contrary to nature
بر خلاف طبیعت
second nature
طبیعت ثانوی
cycle of water
گردش اب در طبیعت
navigating
طبیعت ذات
navigates
طبیعت ذات
navigated
طبیعت ذات
navigate
طبیعت ذات
tao
مسیر طبیعت
natural endowments
بخششهای طبیعت
freaks of nature
غرائب طبیعت
gift of nature
نعمت طبیعت
gift of nature
هدیه طبیعت
still life
طبیعت بیجان
hu man nature
طبیعت انسانی
earthiness
طبیعت خاکی
animality
طبیعت حیوانی
lusus naturae
غرابت طبیعت
naturalism
طبیعت پردازی
natures
طبیعت سرشت
landscape architecture
معماری طبیعت
naturalism
طبیعت گرایی
naturalists
طبیعت شناس
lusus natarae
غرابت طبیعت
nature
طبیعت سرشت
naturalistic
مبنی بر طبیعت بازی
i a the beauties of nature
من از زیبائیهای طبیعت حظ کردم
unnaturally
بر خلاف اصول طبیعت
unnatural
بر خلاف اصول طبیعت
metaphsics
دانش ماورای طبیعت
all nature looked green
طبیعت سراسر سبز بود
metaphisical
مربوط به علم ماوراء طبیعت
natural selection
فلسفه انتخاب اصلح در طبیعت
they are cured by nature
طبیعت انها را درمان میکند
humanist
مطالعه کننده طبیعت یا امورانسانی
fantasticality
طبیعت خیالی یاوسواسی بوالهوسی
four forces of nature
چهار نیروی بنیادی طبیعت
natural phenomena
حوادث طبیعی تجلیات طبیعت
herbescent
اماده برای پیداکردن طبیعت گیاه
Pre-Raphaelites
مکتب بازنمایی طبیعت آنطور که هست
anthroposophy
علم شناسایی طبیعت و ماهیت انسانی
nature
[of things]
سرشت
[ماهیت]
[خوی]
[ذات]
[طبیعت]
naturalism
فلسفه یا مذهب طبیعی اصالت طبیعت
it occurs in nature as a gas
در طبیعت بشکل گاز یافت میشود
denature
طبیعت یا ماهیت چیزی راعوض کردن
Pre-Raphaelite
مکتب بازنمایی طبیعت آنطور که هست
anthropogenic
مربوط به برخورد وتماس بشر با طبیعت
earthliness
دنیوی بودن مادیت طبیعت زمینی یاخاکی
metaphysically
از روی علم ماورای طبیعت بطور معنوی یا مبهم
natural philosopher
فیزیک خوان کسیکه که عقیده به اصالت طبیعت دارد
catastrophism
اعتقاد باینکه پوسته زمین دستخوش انقلابهای ناگهانی طبیعت شده
physiocrat
کسیکه معتقداست که زمین یگانه سرچشمه ثروت است وحکومت بایدتابع طبیعت باشد
His sculptures blend into nature as if they belonged there.
مجسمه های او به طبیعت طوری آمیخته میشوند انگاری که آنها به آنجا تعلق دارند.
desert
[طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
physiocrats
اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
mortal
انسان
in human shape
انسان
mans
انسان
homo
انسان
human beings
انسان
loard of creation
انسان
man
انسان
human being
انسان
mortals
انسان
homosapiens
انسان
manward
بطرف انسان
voicing
صدای انسان
kindlity
انسان وار
primitive
انسان اولیه
economic man
انسان اقتصادی
anthropocentrism
انسان محوری
homo faber
انسان ابزارساز
pithecanthrope
انسان میمونی
voice
صدای انسان
anthropophobia
انسان هراسی
humanist
انسان گرا
anthropology
انسان شناسی
misanthropy
انسان بیزاری
atomy
اسکلت انسان
anthropomorphism
انسان انگاری
brisket
سینه انسان
palms
کف دست انسان
palm
کف دست انسان
voices
صدای انسان
marginal man
انسان حاشیهای
humanly
مثل انسان
infrahuman
پایین تر از انسان
anthropoids
انسان نما
humanitarian
انسان گرایانه
bods
بدن انسان
bod
بدن انسان
egalitarian
طرفدارتساوی انسان
humansit
انسان دوست
human movement
حرکت انسان
misanthrope
انسان گریز
homosapiens
نوع انسان
anthropoids
شبه انسان
anthropoid
انسان نما
infrahuman
مادون انسان
rump
کفل انسان
rumps
کفل انسان
misanthropes
انسان گریز
The human body
بدن انسان
dewlap
غبغب انسان
anthropologist
انسان شناس
anthropoid
شبه انسان
dewlaps
غبغب انسان
homo politicus
انسان اجتماعی
humanoids
شبیه انسان
cannibalism
ادمخواری انسان
mankind
نوع انسان
godman
انسان خداوار
heidelberg man
انسان هایدلبرگ
humanoid
شبیه انسان
anthropomorphic
شبیه انسان
the outward man
انسان فاهر
superhuman
برتر از انسان
hominid
جنس انسان
subhuman
مادون انسان
humankind
نوع انسان
eudemonology
گفتاردرسعادت انسان
homo economicus
انسان اقتصادی
kindlily
بطورملایم انسان وار
man of mould
انسان خاکی یا فانی
feces
مدفوع انسان وحیوان
man trap
دام برای انسان
physical anthropology
انسان شناسی جسمانی
homosapiens
نام علمی انسان
hu man
وابسته ب ه انسان بشری
manxman
اهل جزیره انسان
neoanthropic
وابسته به انسان جدید
equalitarian
طرفدار تساوی انسان
cultural anthropology
انسان شناسی فرهنگی
anthropometry
انسان سنجی جسمانی
neoanthropic
شبیه انسان جدید
hypomorph
انسان سرگرد وپاکوتاه
aped
میمون انسان نما
man made
مصنوع انسان انسانی
man made
ساخته دست انسان
man-made
مصنوع انسان انسانی
man-made
ساخته دست انسان
humankind
بشریت نژاد انسان
anthropomorphic
دارای شکل انسان
humanism
مکتب اصالت انسان
theophany
فهور خدابه انسان
theophany
تجلی خدا به انسان
buff
جلا پوست انسان
varment
انسان یاحیوان مزاحم
varmint
انسان یاحیوان مزاحم
homo sapiens
انسان اندیشه ورز
apes
میمون انسان نما
aping
میمون انسان نما
voice
صدای سخنرانی انسان
foliate mask
صورت مجسمه انسان
voices
صدای سخنرانی انسان
voicing
صدای سخنرانی انسان
ape
میمون انسان نما
superman
موجود مافوق انسان
supermen
موجود مافوق انسان
buffs
جلا پوست انسان
prehuman
پیش از پیدایش انسان
trunks
خرطوم بینی انسان
ethos
صفات وشخصیت انسان
trunk
خرطوم بینی انسان
misanthropic
مربوط به انسان گریزی
pre adamite
انسان پیش از ادم
anthropology
علم انسان شناسی
automaton
ماشینی که کارهای انسان را میکند
automatons
ماشینی که کارهای انسان را میکند
man eater
جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
man-eater
جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com