Total search result: 209 (26 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
design |
طراحی کردن |
designs |
طراحی کردن |
|
|
Search result with all words |
|
elegant |
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند |
contour |
نقاشی کردن طراحی کردن |
notron utilities |
مجموعهای از برنامههای کوچک که برای ساده کردن عملیات کامپیوتری طراحی گردیده است |
out lawry |
طراحی کردن بطور مختصر شرح دادن خلاصه کردن |
redesign |
طراحی مجدد کردن |
setl |
زبان سطح بالا که برای اسان کردن برنامه نویسی الگوریتم طراحی شده است |
desert |
[طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده] |
Other Matches |
|
frostwork |
نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی |
nubus |
NUbus به اداپتوری نیاز داردکه مخصوصا" برای گیرندههای 69 سوزنی طراحی ان طراحی شده گذر گسترشی سریع کامپیوترacintosh |
cads |
طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری |
cad |
طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری |
computer aided design |
طراحی به کمک کامپیوتر طراحی کامپیوتری |
reverses |
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد |
reverse |
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد |
reversed |
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد |
reversing |
روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد |
nsfnet |
یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد |
computer aided design and drafting |
طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری |
designing |
طراحی |
draughtsmanship |
طراحی |
designs |
طراحی |
design |
طراحی |
ichnography |
طراحی |
planning |
طراحی |
IAB |
ل طراحی |
graphic fitting |
خط کش طراحی |
Internet |
ل طراحی |
architectonics |
طراحی |
roughing |
طراحی |
drafting machine |
خط کش طراحی |
drawing office |
دفتر طراحی |
sketch |
طراحی کلیات |
designs |
طراحی محصولات |
sketches |
طراحی کلیات |
computer design |
طراحی کامپیوتری |
sketched |
طراحی کلیات |
design aids |
وسائل طراحی |
system design |
طراحی سیستم |
logic design |
طراحی منطقی |
logical design |
طراحی نطقی |
logical design |
طراحی منطقی |
designing |
حیله گر طراحی |
design automation |
خودکاری در طراحی |
design cycle |
چرخه طراحی |
design |
طراحی محصولات |
forms design |
طراحی فرم ها |
design and construction |
طراحی و ساخت |
design costs |
هزینههای طراحی |
design language |
زبان طراحی |
design objective |
هدف طراحی |
modular design |
طراحی پیمانهای |
environmental design |
طراحی محیطی |
ergonomics |
علم طراحی ماشین |
silk |
نخ ابریشم مخصوص طراحی |
planography |
نقشه نگاری طراحی |
crack stopper |
خصوصیتی در طراحی یک ساختمان |
block design test |
ازمون طراحی با مکعبها |
centralized design |
طراحی تمرکز یافته |
landscape garden |
طراحی فضای سبز |
structured design |
طراحی ساختار یافته |
foreground |
بخش نوشتاری یک طراحی |
batik |
طراحی روی پارچه |
graphic arts |
هنر خط نویسی و طراحی |
design automation |
طراحی به طور خودکار |
batiks |
طراحی روی پارچه |
topology |
طراحی ماشینهای شبکه |
graphic arts |
هنر طراحی ودکوراسیون |
kohs'block design test |
ازمون طراحی با مکعبهای کوهس |
Brownian |
[طراحی مناظر به سبک برنز] |
designs |
مشخصاتی برای طراحی یک محصول |
arras |
نقاشی طراحی قلاب دوزی |
pattern laying |
مین گذاری طراحی شده |
engineering drawing |
طراحی و نقشه کشی مهندسی |
design |
مشخصاتی برای طراحی یک محصول |
carboard architecture |
[مدل طراحی با سطحی صاف] |
drawing |
هنر طراحی تابلو نقاشی |
drawings |
هنر طراحی تابلو نقاشی |
ich nographic |
وابسته به طراحی و زمینه سازی |
prime |
خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم |
primes |
خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم |
primed |
خصوصیت یا طراحی بسیار مهم سیستم |
cmos |
طراحی مدار پیچیده و روشهای ساخت |
haute couturer |
موسسه طراحی لباس ومد بانوان |
damascene-work |
[طراحی حجاری شده بر روی فلز] |
bit parallel |
طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی |
knowledge |
طراحی و نوشتن سیستمهای کامپیوتر خبره |
chip |
طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه |
chips |
طراحی و مشخصات یک عنصر روی یک قطعه |
ichnographic |
وابسته به طراحی یازمینه سازی طرحی |
tusche |
جوهر چاپ مخصوص طراحی و گراور سازی |
home management software |
برنامههای طراحی شده جهت استفاده داخلی |
Dingbat |
نشانه . تصویر و طراحی به جای حروف است |
c |
استفاده مشابه از کامپیوتر در هر جنبه طراحی و ساخت |
modularization |
برنامههای طراحی از مجموعه از بخشهای تابعی استاندارد |
Community architecture |
[جنبش مداخله در طراحی ساختمان های انگلیس] |
cim |
استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت |
adhocism |
[طراحی کامل و جداگانه قسمت های مختلف یک ساختمان] |
networking |
شرکت یا شخصی که در تنظیم و طراحی شبکه متخصص است |
programmers |
شخصی که قادر به طراحی و نوشتن برنامه کاری است |
programmer |
شخصی که قادر به طراحی و نوشتن برنامه کاری است |
BSI |
سازمانی که طراحی و کنترل استانداردهای انگلیس را برعهده دارد |
Glasgow School |
[نامی برای معماری ها و طراحی های همزمان در گلاسکو] |
generations |
مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم |
generation |
مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم |
blueprints |
کپی از مجموعه اصلی خصوصیات یا طراحی ها به شکل گرافیکی |
blueprint |
کپی از مجموعه اصلی خصوصیات یا طراحی ها به شکل گرافیکی |
algorithmic language |
یک زبان که برای بیان الگوریتم ها طراحی شده است |
British Standards Institute |
سازمان انگلیسی که طراحی و امنیت استاندارهای انگلیس را بررسی میکند |
design points |
ترکیب ویژهای از متغیرها که پروسه طراحی براساس ان صورت میگیرد |
job |
ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص |
scalar |
پردازنده طراحی شده برای پردازش سریع روی مقادیراسکالر |
drawing program |
نرم افزار طراحی و رسم روی صفحه توسط کاربر |
architecture |
طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان |
logical |
خطا در طراحی برنامه که باعث جهش یا عملیات نادرست شود |
onion skin architecture |
طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم |
cadd |
Drafting and AidedDesign Computer طراحی ونقشه کشی به کمک کامپیوتر |
metal oxide semiconductor |
طراحی مدار مجتمع و روش ساخت با استفاده جفت تراتریستورهای p و n |
PowerBook |
گونه Laptop کامپیوتر Macintosh طراحی شده توسط Applecarp |
Industrial Park |
[طراحی املاک برای استفاده صنعتی در قرن نوزدهم در منچستر] |
jobs |
ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص |
femme-fleur |
[طرح دختر رویایی در طراحی های هنرهای جدید فرانسه] |
strudl |
زبان برنامه نویسی که برای طراحی وتجزیه و تحلیل ساختارهابکار می رود |
beef up |
افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها |
robotics |
زمینهای در هوش مصنوعی که مورد طراحی تولید و کاربردادم ماشینی است |
biomorph |
[فرم پایه در موضوعات زنده مانند طراحی حیوانات، انسانها یا جانورشناسی] |
middleware |
نرم افزار سیستم که برای کاربر خاص طراحی شده باشد |
stock control program |
نرم افزاری که برای کمک به مدیریت انبار در تجارت طراحی شده است |
integrated |
نوعی طراحی مدار که قادر به تولید قط عات با توان پایین و کوچک است |
open |
برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند |
fourth generation computers |
زبانهایی که برای کاربر فاهر مناسب دارند و هوشمند طراحی نشده اند |
human engineering |
مطالعهای مربوط به طراحی محصولاتی که برای استفاده انسانها اسانتر و راحتتر میباشد |
opens |
برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند |
opened |
برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند |
publishes |
طراحی , توید و چاپ متن با نرم افزار خاص کامپیوتر کوچک و چاپگر |
published |
طراحی , توید و چاپ متن با نرم افزار خاص کامپیوتر کوچک و چاپگر |
publish |
طراحی , توید و چاپ متن با نرم افزار خاص کامپیوتر کوچک و چاپگر |
fail safe system |
سیستمی که برای جلوگیری ازخرابی طراحی شده است سیستم با خرابی ملایم |
ttl |
استفاده از طراحی TTL و قط عات برای پیاده سازی مدارهای منط قی و دروازه ها |
hazards |
طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است |
home |
ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش |
design take off weight |
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی |
design gross weight |
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی |
pl/i |
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای ارتباط باکامپیوترها طراحی شده است |
invitations |
قابل دیدن رو صفحه DTP یا طرح گرافیکی در مرحله طراحی ولی چاپ نشده |
invitation |
قابل دیدن رو صفحه DTP یا طرح گرافیکی در مرحله طراحی ولی چاپ نشده |
DTP |
طراحی چاپ متنی که با استفاده ازنرم افزار خاص , کامپیوتر و چاپگر انجام میشود |
macdraw |
معماری مهندسی یانقشه کشان و متخصصین مشابه در هنرهای گرافیکی طراحی شده است |
Aesthetic Movement |
[جنبش هنرمندان آمریکایی و انگلیسی در احیای طراحی های باشکوه عصر ملکه ویکتوریا] |
cadam |
فرایند بکارگیری سیستمهای کامپیوتری به عنوان وسائلی در کاربردهای طراحی وساخت Computer anufacturing |
algorithmic |
زبان کامپیوتر که برای پردازش و بیان الگوریتم ها طراحی شده است مثل ALGOL |
SSL |
پروتکل طراحی شده توسط Netscape که حاوی اطلاعات ایمنی روی اینترنت است |
hazarded |
طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است |
hazarding |
طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است |
hazard |
طراحی تابع منط قی که تمام اشکالات ممکن و راه حل آنها را در نظر گرفته است |
homes |
ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش |
hierarchy plus input process output |
یک روش طراحی و مستندسازی برنامه که ساختارعملیاتی و گردش اطلاعات رادر سه نوع نمودار نشان میدهد |
design landing weight |
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی |
kinematics |
فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم |
low end |
سخت افزار یا نرم افزاری که قدرت منه نیست یا برای مبتدیان طراحی شده است |
scalar |
پردازنده RISC طراحی شده توسط Sun Microsystems که در محدوده ایستگاههای کاری اش استفاده میشود |
SPARC |
پردازنده Rise طراحی شده توسط Sun Microstems که در محدوده استگاههای کاری اش استفاده میشود |
new century schoolbook |
نوعی طرح حروف خوانا که جهت مجلات و کتابهای درسی مدارس طراحی شده است |
information hiding |
یک مفهوم طراحی نرم افزاری که هدف ان کاهش اثرات متقابل بین قسمتهای یک برنامه است |
dedicated |
تابع منط قی که رد طراحی سخت افزار پیاده سازی شده است . معمولاگ یک کار یا مدار |
simscript |
زبان برنامه نویسی سطح بالاکه مخصوصا" برای کاربردهای شبیه سازی طراحی شده است |
users |
نرم افزار یا سخت افزاری که برای این طراحی شده اند که ارتباط با ماشین ساده تر شود |
ri/sme |
سازمان تخصصی مهندسین علاقه مند در طراحی واستفاده از روبوت هاof Society the Internationalof EngineersRobotics anufacturing |
oxides |
روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی |
workflow |
نرم افزار طراحی شده برای بهبود جریان متنهای الکترونیکی در یک شبکه اداری از یک کاربر به دیگری |
sketching |
روش گرافیک کامپیوتری که در ان دنبالهای از خطوط درطول مسیر مکان نما رسم شده یا طراحی می گردند |
user |
نرم افزار یا سخت افزاری که برای این طراحی شده اند که ارتباط با ماشین ساده تر شود |
oxide |
روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی |
number cruncher |
یک برنامه یا کامپیوتر که برای انجام مقادیر بزرگی ازمحاسبه و سایر دستکاریهای عددی طراحی شده است محاسبه |
ecl |
طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر |
mumps |
یک زبان برنامه نویسی که مخصوصا" برای بکارگیری رکوردهای پزشکی طراحی شده است System assachusetsulti-Programming |
sna |
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند ونیز سخت افزارهای مختلف برای ارتباط |
rat's nest |
یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند |
workgroup |
برنامهای که طوری طراحی شده که چندین کاربر استفاده کنند تا کارایی بالا رود. مثل تقویم یا زمان بند |
network computer |
نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است |
post script |
SYSTE ADOBE برای طراحی فاهر صفحات درسیستمهای ریزکامپیوتری ساخته شده است یک زبان شرح صفحه که توسط S |
target market |
بازاری که سخت افزار یا نرم افزار مخصوصا برای ان طراحی شود |
feature |
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار |
features |
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار |
featured |
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار |
featuring |
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار |
desktop |
متن و جدول تولید شده و طراحی شده روی صفحه نمایش کامپیوتر شخصی |
man machine interface |
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای ارتباط ساده تر کاربر با ماشین |
vertical |
نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی |
turnkey system |
سیستم کامل که طبق نیاز مشتری طراحی شده است و آماده استفاده است |
real time |
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است |
ergonomics |
بخشی از طراحی نرم افزار یا سخت افزار تا برای استفاده مناسب و امن شود |
microelectronics |
طراحی و ساخت مدارهای الکترونیکی با مدارهای مجتمع و قط عات |
building block principle |
طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity |
generation |
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد |
icos |
System OutputControl/Input مجموعه استانداردی از روالهای ورودی و خروخی که برای راه اندازی و کنترل فرایندورودی و خروجی طراحی شده است |
generations |
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد |
smalltalk |
یک سیستم زبان و نرم افزارکه برای هر چه بیشتر اسان نمودن استفاده از کامپیوترتوسط افراد عامی طراحی شده است اسمال تاک |
Japonaiserie |
[از بعد از نیمه قرن نوزدهم میلادی طراحی ژاپنی متاثر از فرهنگ غرب بویژه در صنایع دستی و زیبایی شناسی بوجود آمد.] |
artspeak |
یک زبان برنامه نویسی است برای کمک به استفاده کنندگان کم تجربه طراحی شده است |
upward compatible |
طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند |
upwards compatible |
طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند |
blitter |
عنصر الکترونیکی که برای حرکت دادن یک تصویر از یک ناحیه حافظه به ناحیه دیگر طراحی شده است |
mos |
روش تولید و طراحی برای مدارهای مجتمع خاص با استفاده از هادیهای آهنی و اکسی روی نیمه هادی . و نیز مراجعه شود به MOSFET |
fifth generation computers |
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد |
metal oxide semiconductor |
روش تولید و طراحی برای خانوادههای خاصی از مدارهای مجتمع با استفاده از الگویی از هادیهای آهنی و اکسیر که روی نیمه هادی قرار دارند |
Energy Star |
استانداردی در صفحه نمایش کامپیوتر یا سایر وسایل الکتریکی برای اینکه بگوید محصول به خوبی طراحی شده است و الکتریسیته را هدر نمیدهد |
AI |
طراحی و پیشبرد برنامههای کامپیوتری که از هوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید می کنند و شامل دلایل ابتدایی و سایر خصوصیات بشری هستند |