English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 21 (2 milliseconds)
English Persian
schematic طرحی
ich nographic طرحی
Other Matches
to suggest a plan طرحی راپیشنهادکردن
non-starter طرحی که انجام نمیشود
To implement a project. طرحی را پیاده کردن
non-starters طرحی که انجام نمیشود
proposal پیشنهاد [برنامه ای یا طرحی]
pursuance of a plan اجرای نقشه یا طرحی
project method روش اموزش طرحی
configural scoring نمره گذاری طرحی
crutch طرحی در فرش چینی
to mark out one's course طرحی برای رویه خود ریختن
ichnographic وابسته به طراحی یازمینه سازی طرحی
projective طرحی ایجاد شده بوسیله انعکاس یاتصویر
K-plan [طرحی به شکل اچ انگلیسی در خانه های سبک الیزابت]
Elibilinde [طرحی ترکی در گلیم بافی که نمادی از یک انسان و حالت دست به کمر وی را نشان می دهد.]
linking طرحی که به شما امکان درج داده از یک برنامه کاربردی به دیگری می دهید با کمک تابع OCE
scattered design طرح افشان [طرحی مخلوط و پرکار از انواع نگاره ها که بسیار پر کار بوده و تمام فضاهای متن فرش را می پوشاند.]
ecphora پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
simple design طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
cisc مجموعه دستورات پیچیده کامپیوتری طرحی از CPU که مجموعه دستورات آن شامل تعدادی دستورات طولانی و پیچیده است که نوشتن برنامه را ساده تر ولی سرعت اجرا را کندتر میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com