English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 59 (5 milliseconds)
English Persian
prestowage plan طرح باربندی کالاها
Other Matches
equation of exchange متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
lashing باربندی
dunnage باربندی
rigging وسایل باربندی بکسلهای ناو
prestowage plan طرح پیش بینی باربندی و بارگیری وسایل
goods کالاها
rigs نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rig نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigged نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
commodity agreements قرارداد کالاها
class of suplies طبقه کالاها
dunnage حفاظ کالاها
complete substitution جانشینی کالاها
goods and services کالاها و خدمات
materiel cognizance مدیریت کالاها
subsitute جانشینی کالاها
class of suplies گروه کالاها
shipping ارسال کالاها
packing ماده محافظ کالاها.
shipment sponsor مسئول ارسال کالاها
consolidate goods کالاها را ادغام کردن
quality control کنترل کیفیت مواد و یا کالاها
supplied تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supplying تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
supply تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
shipment unit یکان مسئول ارسال کالاها
materiel history خلاصه وضعیت قطعات ووسایل یا کالاها
marshalling yard محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
The goods were shipped by air . کالاها از راه هوا ( هوائی ) حمل شد
daily movement summary خلاصه وضعیت حرکت کشتیهادر روز یا کالاها
port of embarkation بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
point of sale محل ای در مغازه برای پرداخت قیمتهای کالاها
shipping امور ارسال کالاها ناوگان عمومی یک کشور
He swore to having paid for the goods . قسم می خورد که پول کالاها را پرداخته است
pos محلی در مغازه که قیمت کالاها پرداخت میشود
service marking علایم و مشخصات تجارتی که روی کالاها یا مهمات حک میشود
cargo sling طناب بستن محمولات به زیرهلی کوپتر طناب باربندی هلی کوپتر یا خودرو
marshalling yard محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
management coding سیستم کد بندی و علامت گذاری کالاها و ذخایر از نظرمدیریت توزیع
rig in باز کردن قطعات و باربندیها باز کردن وسایل و باربندی ناو
honey combing روش انبار کردن و تخلیه کالاها به طریقه لانه زنبوری و خوشهای
staging base پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
packing عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
free trade شیوهای که دران کالاها بدون محدودیتهای دولتی از کشوری به کشوردیگر انتقال داده میشود
veil of money نظریهای که براساس ان پول فقط بعنوان پوشش برای کالاها و خدمات بحساب می اید
S HTTP سیستمی که خط امنیتی بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده ایجاد تا به کاربران امکان پرداخت قیمت کالاها از طریق اینترنت بدهد
cumulative delivery diagram منحنی تحویل تراکمی نموداری که نحوه تحویل کالاها را نشان میدهد
open storage انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
secure encryption payment protocol سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
income effect اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
SEPP سیستم تامین کننده خط امن بین جستجوگری کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان فروش کالاها از طریق اینترنت میدهد
income velocity of money سرعت گردش درامدی پول متوسط تعداد دفعاتی که یک واحد پول روی کالاها وخدمات در طول سال مصرف میشود
secure transaction technology سیستم ساخت ماکروسافت برای ایجار اتصال ایمن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت کالاها روی اینترنت میدهد
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
releasing officer افسر مسئول ترخیص کالاها افسر ترخیص کننده پرسنل
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com