Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English
Persian
circuit
طرح گرافیکی یک مدار
circuits
طرح گرافیکی یک مدار
Search result with all words
karnaugh map
نمایش گرافیکی وضعیت مدار منط قی
venn diagram
نمایش گرافیکی رابط ه بین وضعیتهای سیستم یا مدار
Other Matches
duplex
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplexes
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
graphics
ترمینال مخصوص با نمایش گرافیکی با resoleetion بالا و صفحه گرافیکی و سایر وسایل ورودی
tablet
صفحه گرافیکی یا وسیله مسط ح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
tablets
صفحه گرافیکی یا وسیله مسط ح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
pad
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet
سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
pinning
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned
یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
mask design
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
firing circuit
مدار چاشنی مدار انفجار
powder train
مدار خرج مدار باروت
one hook
مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
graphic display mode
مد نمایش گرافیکی
graphic output
خروجی گرافیکی
graphics resolation
وضوح گرافیکی
graphical terminal
ترمینال گرافیکی
desktop
همایش گرافیکی
graphics display
نمایش گرافیکی
graphics printer
چاپگر گرافیکی
asterisks
1-نشانه گرافیکی
asterisk
1-نشانه گرافیکی
graphics terminal
ترمینال گرافیکی
graphics program
برنامه گرافیکی
graphics screen
صفحه گرافیکی
graphics tablet
لوح گرافیکی
graphic limits
حدود گرافیکی
interactive graphics system
سیستم گرافیکی محاورهای
nongraphic character
کاراکتر غیر گرافیکی
vector graphics display
بردار نمایش گرافیکی
graphic data structure
ساختار داده گرافیکی
stand alone graphics system
سیستم گرافیکی خودکفا
graphic display resolution
وضوح نمایش گرافیکی
graphics digitizer
دیجیتالی کننده گرافیکی
graphic input device
دستگاه ورودی گرافیکی
artwork
کارها و تصاویر گرافیکی
graphic output device
دستگاه خروجی گرافیکی
Veitch diagram
نمایش گرافیکی جدول درستی
polygons
شکل گرافیکی با سه یا چند بعد
QuickTime
گرافیکی امکان نمایش میدهد.
polygon
شکل گرافیکی با سه یا چند بعد
GINO
تابع کنترل گرافیکی به فرترن
graphics input hardware
سخت افزار ورودی گرافیکی
flow diagram
کنترل آن و مسیرهای آن به صورت گرافیکی
macro
نمایش گرافیکی مراحل منط قی
irregular polygon
شی گرافیکی که ابعاد یکسان دارد
logic
نمایش گرافیکی قط عات منط قی
flowchart
کنترل آن و مسیرهای آن به صورت گرافیکی
logical
نمایش گرافیکی قط عات منط قی
page
با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
Tseng Labs
تولیدکننده مجموعه قط عات در آداپتورهای گرافیکی
paged
با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
attributes
اندازه و رنگ یک متن یا نمایش گرافیکی
pages
با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
renders
گرافیکی به طوری که طبیعی به نظر برسد
render
گرافیکی به طوری که طبیعی به نظر برسد
fogging
اثر گرافیکی برای شبیه سازی مه
attribute
اندازه و رنگ یک متن یا نمایش گرافیکی
rendered
گرافیکی به طوری که طبیعی به نظر برسد
attributing
اندازه و رنگ یک متن یا نمایش گرافیکی
contiguous
خانههای گرافیکی یا حروفی که بر همدیگر اثر می گذارند
planar
اشیا یا تصاویر گرافیکی که در یک نقشه قرار دارند
page
نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ
paged
نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ
pages
نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ
learning curve
نمایش گرافیکی بدست آوردن دانش در زمان
schema
شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
programmable function keyboard
صفحه کلید دکمه یی برای سیستمهای گرافیکی
primitive
برای تولید اشکال پیچیده تر در برنامه گرافیکی
half
حرکت یا نمایش گرافیکی با نیمی از شدت معمولی
schemata
شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
palettes
مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
scrapbooks
که تصاویر گرافیکی که غالباگ استفاده می شوند را ذخیره میکند
Targa
بیتی . 2-آداپتور گرافیکی با renolation بالا مسافت Truevision
scrapbook
که تصاویر گرافیکی که غالباگ استفاده می شوند را ذخیره میکند
display tolerance
میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
panning
حرکت افقی داده گرافیکی درعرض یک صفحه نمایش
resource
گرافیکی که مفید هستند یا توسط چیزی استفاده می شوند
palette
مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
graphical
مربوط به چیزی که گرافیکی نشان داده شده است
logical
گرافیکی که حاوی اطلاعات رنگ مورد نیاز است
logic
نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی
PCX file
روش ذخیره سازی فایل تصویر گرافیکی در دیسک
alphamosaic
برای ایجاد حروف گرافیکی و الفبا عددی در تلتکس
blueprint
کپی از مجموعه اصلی خصوصیات یا طراحی ها به شکل گرافیکی
blueprints
کپی از مجموعه اصلی خصوصیات یا طراحی ها به شکل گرافیکی
regions
پر کردن فضای صفحه نمایش یا شکل گرافیکی با رنگ مشخص
region
پر کردن فضای صفحه نمایش یا شکل گرافیکی با رنگ مشخص
charted
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
geocoding
روش تهیه یک صفحه گرافیکی اطلاعات در رابطه با یک ناحیه جغرافیایی
planes
یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
paints
پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
graphic
داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
turtles
تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود
turtle
تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود
blast through alphanumerics
حروفی که در یک ترمینال تصویری در حالت گرافیکی قابل نمایش اند
addressable
هر نقط ه در سیستم گرافیکی که مستقیما قابل آدرس دهی است
planed
یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
planing
یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
plane
یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
chart
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
paint
پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
pict
قالب فایل گرافیکی که تصاویر را به صورت برداری ذخیره میکند
cads
استفاده از کامپیوتر و ترمینالهای گرافیکی برای کمک به طراح درکارش
symbol
نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی در نمودار
tag image file format
قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
charts
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charting
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
tiffs
قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
cad
استفاده از کامپیوتر و ترمینالهای گرافیکی برای کمک به طراح درکارش
tiff
قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
indicator
نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه
jaguar
-بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند
print shop
بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام میدهد
nomograph
سیستم گرافیکی برای حل یک مقدا رکه از دوتای دیگر آمده است
nomogram
سیستم گرافیکی برای حل یک مقدا رکه از دوتای دیگر آمده است
coprocessor
آداپتور نمایش سریع که مخصوص عملیات گرافیکی مثلاگ رسم خط و... است
jaguars
-بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند
crt
وسیله نمایش حروف یا طرح ها یا اطلاعات گرافیکی مشابه دستگاه تلویزیون
visualization
تبدیل اعداد یا داده به صورت گرافیکی که راحت تر قابل فهم باشد
IFF
استاندارد نحوه ذخیره سازی داده در Amiga در برخی سیستمهای گرافیکی
encloses
گرافیکی که از همه طرف بسته است و میتواند توسط رنگ یا الگویی پر شود
colour
برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
enclosing
گرافیکی که از همه طرف بسته است و میتواند توسط رنگ یا الگویی پر شود
FIF
فرمت فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
achromatic colour
رنگ بین سیاه و سفید که توسط آداپتور گرافیکی نمایش داده میشود
fractal
قالب فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
graphics
قلم نوری با دقت بالا برای رسم روی صفحه نمایش گرافیکی
enclose
گرافیکی که از همه طرف بسته است و میتواند توسط رنگ یا الگویی پر شود
alphageometric
که ترمینال متن برای نمایش الگوهای مختلف گرافیکی و حروف درست میکند
Quantel
شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند
colours
برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
graph
وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد
graphics
UDV مصخصو که تصاویر گرافیکی رنگی و با resolution را به خوبی متن نشان میدهد
enhanced
حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
graphs
وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد
enhance
حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhances
حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhancing
حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
stroke writer
ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
CLUT
جدول شماره ها در ویندوز و برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگهای یک تصویر
electronic
قلم یا عصای نوری قلمی که برای رسم روی جدول گرافیکی به کارمی رود
game
وسیلهای که در دست قرار می گیرد تا نشانگر یا تصویر گرافیکی را در بازی کامپیوتری حرکت دهد
macdraw
معماری مهندسی یانقشه کشان و متخصصین مشابه در هنرهای گرافیکی طراحی شده است
model geometric
یک قسمت یا یک ناحیه جغرافیایی که روی یک سیستم گرافیکی کامپیوترطراحی و در یک پایگاه ذخیره شده است
dragging
روشی که باعث میشودتصویر گرافیکی نمایش داده شده با مکان نما حرکت کند
invitation
قابل دیدن رو صفحه DTP یا طرح گرافیکی در مرحله طراحی ولی چاپ نشده
interchange file format
استانداردی که نحوه ذخیره سازی داده در Amiga و برخی برنامههای گرافیکی را نشان میدهد
invitations
قابل دیدن رو صفحه DTP یا طرح گرافیکی در مرحله طراحی ولی چاپ نشده
vga
پیشرفت سیستم نمایش گرافیکی VGA استاندارد که امکان renolation تا x پیکسل با میلیون ها رنگ میدهد
postscript
سیستم زبان گرافیکی که به کاربر امکان مشاده آنچه روی چاپگر فاهر میشود میدهد
postscripts
سیستم زبان گرافیکی که به کاربر امکان مشاده آنچه روی چاپگر فاهر میشود میدهد
decision
نمایش گرافیکی جدولی تصمیم گیری که مسیرها و اعمال مناسب در شراطی مختلف را نشان میدهد
super-
پیشرفت در سیستم نمایش گرافیکی استاندارد VGAکه renolution تا x پیکسل با میلیون ها رنگ را ممکن می سازد
multisync monitor
صفحه نمایش که حاوی قفل امنیتی برای فرکانس اسکن هر نوع کارت گرافیکی باشد
decisions
نمایش گرافیکی جدولی تصمیم گیری که مسیرها و اعمال مناسب در شراطی مختلف را نشان میدهد
graphical user interface
واسط بین سیستم عامل و برنامه و کاربر از تصاویر گرافیکی و نشانه ها برای نمایش توابع یا فایل
JPEG
استانداردی که نحوه ذخیره سازی تصاور گرافیکی را به صورت فشرده در فایل روی دیسک بیان میکند
quickdraw
در Apple Macintosh توابع گرافیکی ساخت سیستم عامل Maxintash که نمایش متن و تصویر را کنترل میکند
logo
زبان برنامه نویسی سطح بالا برای مقاصد آموزشی . با دستور گرافیکی که به سادگی استفاده می شوند
all points addressable mode
حالت گرافیکی که در آن هر پیکسل جداگانه قابل آدرس دهی است و رنگ و خصوصیات آن تعریف شده اند
dissolve
جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد
dissolves
جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد
decisions
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
alphaphotographic
آنچه باعث نمایش تصاویر با استفاده از حروف گرافیکی از پیش تعیین شده برای سرویسهای تلتکس می شوند
decision
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
finder
واسط کاربر گرافیکی به Macintosh اجازه دادن به کابر به مشاهده فایل ها و شروع برنامههای کاربردی با استفاده از Mouse
desktop
ترکیب نمایش گرافیکی . نشر رومیزی و چند رسانهای . این عبارت ابتدا توسط سیستم Apple استفاده شد
BMP
در گرافیک مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایلی که حاوی تصویر گرافیکی -bit map شده است
logo
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که فرض میکند استفاده کننده به انواعی ازترمینالهای گرافیکی دسترسی دارد لوگو
encapsulated
دستور Post Script که یک تصویر یا صفحه را در یک فایل شرح میدهد که میتواند در یک برنامه گرافیکی یا DTP قرار داشته باشد
low resolution graphics
توانایی نمایش بلاکهای گرافیکی با اندازه حروف یا تنظیم مجدد شکل ها روی صحفه بجای استفاده از پیکسهای جداگانه
pucks
یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
puck
یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
thumbnails
نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
thumbnail
نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
pointer
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
raster
گرافیکی که تصاویر آن روی خط وطی در صفحه نمایش یا صفحه ساخته می شوند
pointers
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
GIF file
قالب فایل گرافیکی از یک فایل که حاوی تصویر map-bit باشد
graphic
صفحه نمایش کامپیوتری که اطلاعات گرافیکی را میتواند نمایش دهد
data tablet
یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی
acrobats
که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
haze
تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
acrobat
که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
projecting
تولید نمایش گرافیکی دو بعدی از یک صفحه سه بعدی تصویر
window
پنجرهای در سیستم گرافیکی که متن ها در فضاهای کوچک صفحه قرار گرفته اند پیش از آنکه به محل نهایی اختصاص داده شوند
Apple Macintosh computer
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
graphics
تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی
hand-held
وسیله کوچکی که در دست جا میشود براس اسکن عکسهای کوچک و رسم خط و تبدیل آنها به تصاویر گرافیکی که قابل استفاده در کامپیوتر هستند
controllers
وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
Apple Mac
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
controller
وسیلهای که حروف یا کد گرافیکی و دستورات را می پذیرد و آنها را به یک الگوی -dot matix تبدیل میکند که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com