English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
endless knots طرح گره بدون انتها [که حالتی از پیچش نخ را بصورت متقارن و ستاره ای شکل به نگاره می بخشد.]
Other Matches
without any reservation بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
unformed بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
forever بی انتها
foreverness بی انتها
aeon بی انتها
ended انتها
infinite time بی انتها
immortality بی انتها
eternity بی انتها
ending انتها
supreme انتها
extreme انتها
outrance انتها
termination انتها
sempiternity بی انتها
perpetuity بی انتها
endings انتها
ends انتها
end انتها
closer انتها
closes انتها
closest انتها
tailing انتها
topless بی انتها
terminal انتها
out <adv.> انتها
close انتها
terminals انتها
extremity انتها
infinite بی انتها
fathomless بی انتها
open-ended بی انتها
endways از انتها
endwise از انتها
extremities انتها
open ended بی انتها
timeless بی انتها
to the end تا انتها
eternality بی انتها
tag end انتها
adinfinitum بی انتها
agelong بی انتها
flattest ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
independently آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
over به انتها رسیدن
over- به انتها رسیدن
end mark نشان انتها
head انتها دماغه
endless loop حلقه بی انتها
endless form ورقه بی انتها
finish به انتها رسیدن
acrogenous از انتها رسته
caudal نزدیک به انتها
open ended system سیستم بی انتها
epiphonema حسن انتها
finishes به انتها رسیدن
Taoism روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
ended در انتها یا پس از چندین مشکل
zillion عدد بی انتها و معتنی به
tail end قسمت نهایی انتها
end در انتها یا پس از چندین مشکل
marginal حداکثر نزدیک به انتها
through از اغاز تا انتها کاملا
ends در انتها یا پس از چندین مشکل
finishes انجام دادن چیزی تا انتها
finish انجام دادن چیزی تا انتها
parataxis مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
ending عمل توقف چیزی یا به انتها رسیدن آن
endings عمل توقف چیزی یا به انتها رسیدن آن
region محوطه بسیار وسیع وبی انتها
biased داده یا رکوردی که به انتها اشاره میکند
regions محوطه بسیار وسیع وبی انتها
unstressed بدون اضطراب بدون کشش
achylous بدون کیلوس بدون قیلوس
unbranched بدون انشعاب بدون شعبه
offhand بدون مقدمه بدون تهیه
bicipital تقسیم شونده بدو قسمت دریک انتها
hangs وارد کردن حلقه بی انتها و پاسخ ندادن به دستورات بعدی
hang وارد کردن حلقه بی انتها و پاسخ ندادن به دستورات بعدی
loop حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
looped حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
loops حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
doubled صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
sangraal جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
deque صفی که در آن موضوعات جدید قابل اضافه شدن حتی در انتها هستند
sangreal جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
double صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
doubled up صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
the Holy Grail جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangrail جام مقدس [که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
end نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
ended نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
ends نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
topology توپولوژی بکه که تمام قط عات به یک کابل وصل هستند که در هر انتها Terminator دارد
sagging تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
Ertman gul [نوعی طرح گل در قالی های ترکمن که بصورت لوزی بافته شده و در دو انتها جلوه ای از شاخ قوچ را نشان می دهد.]
patches کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patch کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
delta clock که خطا داشته یا در حلقه بی انتها قرار گرفته و یاوضعیت اشتباه داشته
shifts در یک ثبات کلمه یا داده که یک بیت به چپ یا راست منتقل میشود و بیت انتها از بین می رود
shifted در یک ثبات کلمه یا داده که یک بیت به چپ یا راست منتقل میشود و بیت انتها از بین می رود
shift در یک ثبات کلمه یا داده که یک بیت به چپ یا راست منتقل میشود و بیت انتها از بین می رود
long bone که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
front end processor پردازشگر جلو و انتها پردازشگر نهایی
recoilless جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
arithmetic داده یا کلمهای که در ثبات یک بیت به چپ یا راست انتقال داده میشود و بیت انتها را از دست میدهد
aeons قرن بی انتها قرن ازلی
aeon قرن بی انتها قرن ازلی
eons قرن بی انتها قرن ازلی
circulating چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند
not nearctic بدون
to a certainty بدون شک
acheilous بدون لب
undoubtedly بدون شک
undoubted بدون شک
without بدون
but بدون
sans بدون
acheilos بدون لب
indubitable بدون شک
wanting بدون
i'll warrant بدون شک
unstressed بدون مد
doubtlessly بدون شک
obtrusively بدون حق
ex- بدون
ex بدون
bottomless بدون ته
goalless بدون گل
and no mistake بدون شک
achlamydeous بدون پوشش
awless بدون بیم
shockless بدون ضربه
shadeless بدون سایه
scoreless بدون امتیاز
adrift بدون هدف
achromatic بدون ترخیم
searchless بدون جستجو
sans ceremonie بدون تشریفات
cordless بدون سیم
recoilless بدون لنگر
unattended بدون متصدی
unalloyed بدون الیاژ
by rote بدون فکر
unselfish بدون خودخواهی
bloodlessly بدون خونریزی
run on بدون وقفه
bareheaded بدون کلاه
acarpous بدون میوه
sans recours بدون رجوع
unequivocally بدون ابهام
unequivocal بدون ابهام
quiescently بدون جنبش
achromic بدون ترخیم
soilless بدون خاک
faceless بدون ویژگی
air dry بدون رطوبت
toeless بدون پنجه
unadvised بدون اطلاع
unaligned بدون صف ارایی
unblushing بدون شرم
ametabolic بدون دگردیسی
undeviating بدون انحراف
undeviating بدون تردیدرای
unfeigned بدون تصنع
unfinanced بدون پشتوانه
unfunded بدون سرمایه
unlined بدون استر
constantly بدون تغییر
terrorless بدون ترس
stemless بدون ساقه
avirulent بدون شدت
strikeless بدون ضربت
stemless بدون تنه
acid free بدون اسید
acold بدون احساسات
acranial بدون کاسهء سر
asymptomatic بدون علامت
faultless بدون خطا
anechoic بدون انعکاس
tenantless بدون مستاجر
consistently بدون تناقض
termless بدون شرط
unlined بدون پوشش
free trader بدون گمرک
continuously بدون توقف
immethodical بدون اسلوب
immusical بدون هماهنگی
unresponsive بدون احتیاط
confidently بدون شبهه
unfurnished بدون اثاثیه
ametabolous بدون دگردیسی
inapproachable بدون دسترسی
insecure بدون ایمنی
incognizant بدون شناسایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com