English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
hop step طرز گام برداشتن در پرتاب نیزه
Other Matches
deathlon مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
pentathlons مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlon مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
javelin throw پرتاب نیزه
throwing the javelin پرتاب نیزه
to tilt at the ring سر سواری حلقه اویزانی رابانوک نیزه برداشتن
throwing circle دایره پرتاب نیزه
javelin زوبین پرتاب نیزه
spearfish ماهیگیری با پرتاب نیزه
spearfishing ماهیگیری با پرتاب نیزه
spear gun وسیله پرتاب نیزه ماهیگیری
finish style طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
finish crossover طرز قرار گرفتن پا نزدیک نقطه پرتاب نیزه
stopboard تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
grains نیزه ماهی گیری که دارای چهارپنجه یابیشترباشد نیزه چنگالی
transcribing استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribes استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribed استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribe استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
When the water rise above ones head ,one fathom is. <proverb> آب که از سر گذشت چه یک نیزه چه صد نیزه .
poles نیزه پرش با نیزه
pole نیزه پرش با نیزه
one and one جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
delivery groups مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
free drop پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
one plus one جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
ballistics مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
throw ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
command ejection پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
provisional ball گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
refire time زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
harpoons نیزه
spear نیزه
shafts نیزه
lanced نیزه
dart نیزه
harpoon نیزه
shaft نیزه
pic نیزه
spearing نیزه
javelin نیزه
lance نیزه
lancer نیزه زن
gavelock نیزه
lances نیزه
darted نیزه
butt shaft نیزه
lancing نیزه
darting نیزه
spears نیزه
halbert نیزه
speared نیزه
halberd نیزه
vaulter پرنده با نیزه
speared نیزه دار
spear نیزه دار
styloid شبیه نیزه
pole vaulter پرنده با نیزه
styliform نیزه مانند
pike نیزه زدن
pole vaulting پرش با نیزه
spearer نیزه دار
spiculum نیزه کوچک
spiculum نوک نیزه
spearman نیزه انداز
spearman نیزه دار
barracuda نیزه ماهی
barracudas نیزه ماهی
sarissa نیزه مقدونی
spontoon نیزه کوتاه
spearheaded نوک نیزه
vaults پرش با نیزه
spearhead نوک نیزه
spears نیزه دار
spear fisherman ماهیگیر با نیزه
spearfisher ماهیگیر با نیزه
quarter staff نیزه چوبی
gad نیزه سنان
spearheads نوک نیزه
spearheading نوک نیزه
vault پرش با نیزه
spearing نیزه دار
demilance نیم نیزه
needle fish نیزه ماهی
lances ضربت نیزه
pole vault پرش با نیزه
pole vaults پرش با نیزه
lancing ضربت نیزه
pikestaff چوب نیزه
lancethrust زخم نیزه
lancer نیزه دار
jobs سوخمه سر نیزه
jaculator نیزه انداز
jaculator نیزه دار
job سوخمه سر نیزه
javelineer نیزه دار
marlin نیزه ماهی
marlinespike نیزه ماهی
green bone نیزه ماهی
sword bayonet سر نیزه دم دار
fix bayonets به نیزه فنگ نیزه فنگ
gar نیزه ماهی
gaff نیزه چنگک
sea needle نیزه ماهی
lance ضربت نیزه
lancelet نیزه ماهی
javelin thrower پرتابگر نیزه
lanced ضربت نیزه
marlinspike نیزه ماهی
jousting نیزه بازی سواره
jousts نیزه بازی سواره
jousted نیزه بازی سواره
joust نیزه بازی سواره
fix bayonets نیزه فنگ کردن
ox goad نیزه گاو رانی
javelin نیزه دستی سبک
pikestaff دسته چوبی نیزه
lancer تشر زن نیزه انداز
lanceolate نیزه مانند نیزهای
piker سرباز نیزه دار
uhlan سوار نیزه دار
pkeman سرباز نیزه دار
delivery error اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
jousted نیزه بازی از روی زین
jousts نیزه بازی از روی زین
styliferous ستون دار نیزه مانند
tridentate نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
foin فرو بردن شمشیر یا نیزه
power head نوک نیزه تیراندازی به ماهی
trident نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
joust نیزه بازی از روی زین
jousting نیزه بازی از روی زین
gig نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
gigs نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
gigs نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
tilting yard میدان مبارزه نیزه بازان و سوارکاران
gig نیزه چنگالی برای گرفتن ماهی
tiltyard میدان مبارزه نیزه بازان و سوارکاران
he ran the animal through ان جانور را با شمشیریا نیزه سوراخ کرد
jumping event مسابقه پرش با نیزه یاارتفاع یا طول
banderillero عضو تیم کمکی گاوبازماموراستفاده از نیزه
throwing line نیمدایرهای که پرتابگر نیزه نباید از ان تجاوز کند
crossbars ضلع اریب مانع میله پرش با نیزه
picador عضو گروه گاوباز سوار نیزه دار
banderilla نیزه خاردار برای فروبردن به گردن گاو
leister نیزه خاردار مخصوص صیدماهی قزل الا
pike نیزه دسته چوبی میخ نوک تیز
crossbar ضلع اریب مانع میله پرش با نیزه
gig نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
gigs نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
binding وسیله حفظ پاروی اسکی روی اب قسمت نواردار نیزه
bindings وسیله حفظ پاروی اسکی روی اب قسمت نواردار نیزه
weapon delivery پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
automatic toss روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
to mop up برداشتن
take up برداشتن
deleted برداشتن
sublate برداشتن
pickup برداشتن
moistening نم برداشتن
to pull off برداشتن
to take up برداشتن
delete برداشتن
includes در برداشتن
include در برداشتن
deleting برداشتن
take برداشتن
deletes برداشتن
to pick up برداشتن
takes برداشتن
remove از جا برداشتن
flaws مو برداشتن
lift برداشتن
lifted برداشتن
lifting برداشتن
removing از جا برداشتن
removing برداشتن
lifts برداشتن
removes از جا برداشتن
removes برداشتن
remove برداشتن
glom برداشتن
ingether برداشتن
ingather برداشتن
flaw مو برداشتن
pick up برداشتن
to run away with برداشتن
countertrace برداشتن از
tilts شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
poles چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
tilt شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilted شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
pole چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
unmask نقاب برداشتن از
stepping گام برداشتن
gait گام برداشتن
break step غلط پا برداشتن
unmasked نقاب برداشتن از
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com