Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English
Persian
equalitarian
طرفدار تساوی انسان
Other Matches
nationalists
طرفدار استقلال ملی طرفدار برتری ملت خود
nationalist
طرفدار استقلال ملی طرفدار برتری ملت خود
anthropo
پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
anthrop
پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
intelligence
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
artificial intelligence
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
id
مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography
علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
feelings indigenous to man
احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
Neanderthal
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
par
تساوی
euality
تساوی
equalness
تساوی
equation
تساوی
equality
تساوی
equations
تساوی
equalization
تساوی
parity
تساوی
owelty
تساوی
equivalence
تساوی
equal sign
علامت تساوی
tie
تساوی بستن
inequality
عدم تساوی
ties
تساوی بستن
likes
متمایل به تساوی
equity
تساوی حقوق
liked
متمایل به تساوی
inequalities
عدم تساوی
equities
تساوی حقوق
equalitarian
تساوی گرای
egalitarian
تساوی گرای
like
متمایل به تساوی
tie vote
تساوی اراء
tolerance
<adj.>
تساوی نیازمندانه
equality
تساوی یکسانی
egalitarian
تساوی طلب
egalitarianism
مکتب تساوی طلب
inequalities
عدم تساوی اختلاف
iso cost curve
منحنی تساوی هزینه
inequality
عدم تساوی اختلاف
mass energy equation
تساوی جرم و انرژی
isonomy
تساوی سیاسی و حقوقی
isometropia
تساوی دید دو چشم
isogony
تعادل و تساوی دررشد
egalitarian society
جامعه تساوی طلب
inequalities
عدم تساوی نامساوی
inequality
عدم تساوی نامساوی
book draw
تساوی کتابی یا تئوریک شطرنج
neck and neck
<idiom>
درمسابقه مساوی ویا نزدیک به تساوی بودن
charge neutrality
تساوی تقریبی ذرات مثبت ومنفی در شارههای متراکم
feminism
عقیده به برابری زن و مرد ومبارزه در راه وصول به این تساوی
current asset cycle
زمانی که برای تساوی حجم فروش با سرمایه جاری لازم است
agrarianism
تساوی در پخش زمین طرفداری از تقسیم اراضی بتساوی بین مردم
rule of law
قانون تساوی افراد در برابرقانون و قابل رسیدگی بودن اعمال مامورین دولت درمحاکم عمومی
partial
طرفدار
partizan etc
طرفدار
votary
طرفدار
adherents
طرفدار
adherent
طرفدار
one-sided
طرفدار
advocate
طرفدار
advocated
طرفدار
advocates
طرفدار
partisan
طرفدار
partisans
طرفدار
advocator
طرفدار
pro-
طرفدار
pro
طرفدار
factioneer
طرفدار
insurrectionist
طرفدار
partizan
طرفدار
cohorts
طرفدار
cohort
طرفدار
exponents
طرفدار
party
طرفدار
exponent
طرفدار
advocating
طرفدار
royalists
طرفدار سلطنت
football fan
[British English]
طرفدار فوتبال
absolutist
طرفدار استبداد
interventionist
طرفدار مداخله
risk lover
طرفدار خطر
risk lover
طرفدار ریسک
democrate
طرفدار دمکراسی
activists
طرفدار عمل
to count
طرفدار شمردن
royalist
طرفدار سلطنت
soccer fan
[soccer supporter]
[American English]
طرفدار فوتبال
keynesianism
طرفدار کینز
activist
طرفدار عمل
centralists
طرفدار تمرکز
he is on our side
طرفدار مااست
reformers
طرفدار نهضت
papist
طرفدار پاپ
reformer
طرفدار نهضت
monopolist
طرفدار انحصار
nudist
طرفدار برهنگی
factionary
طرفدار یک فرقه
abolitionist
طرفدار برانداختن
centralist
طرفدار تمرکز
world federalist
طرفدار حکومت جهانی
aesthetes
طرفدار صنایع زیبا
feminists
طرفدار حقوق زنان
feminist
طرفدار حقوق زنان
theocrat
طرفدار یزدان سالاری
mutualist
طرفدار اصول همدستی
radicals
طرفدار اصلاحات اساسی
aristocrate
طرفدار حکومت اشراف
partialist
شخص طرفدار یا معتصب
mongamist
طرفدار داشتن یک همسر
teetotalist
طرفدار منع مسکرات
parliamentarians
طرفدار حکومت پارلمانی
supply side economics
اقتصاد طرفدار عرضه
parliamentarian
طرفدار حکومت پارلمانی
revivalist
طرفدار احیای مذهبی
radical
طرفدار اصلاحات اساسی
revivalists
طرفدار احیای مذهبی
libertarians
طرفدار ازادی اراده
libertarian
طرفدار ازادی اراده
aesthete
طرفدار صنایع زیبا
prohibitionist
طرفدار منع مسکرات
communists
طرفدار مرام اشتراکی
communist
طرفدار مرام اشتراکی
autonomist
طرفدار استقلال داخلی
theorist
طرفدار استدلال نظری
federalist
طرفدار دولت فدرال
proponent
توضیح دهنده طرفدار
proponents
توضیح دهنده طرفدار
protectionism
مکتب طرفدار حمایت
theorists
طرفدار استدلال نظری
football fan
[American English]
طرفدار فوتبال آمریکایی
negrophile
طرفدار سیاه پوست
Mandlebrot set
تساوی ریاضی که به صورت بازگشتی برای تنظیم مقادیر به کار می رود. هنگام رسم آنرا در تصویر بخش شده
adhering
طرفدار بودن وفا کردن
adheres
طرفدار بودن وفا کردن
adhered
طرفدار بودن وفا کردن
protectionist
طرفدار حمایت از مصنوعات داخلی
academic
طرفدار حکمت و فلسفه افلاطون
sympathizers
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
protectionists
طرفدار حمایت از مصنوعات داخلی
sympathizer
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
sympathisers
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
feudalist
طرفدار اصول ملوک الطوایف
humanitarian
طرفدار کاهش الام بشر
mercantilist
طرفدار سیاست موازنه اقتصادی
white supremacist
طرفدار تفوق نژادی سفیدپوستان
adhere
طرفدار بودن وفا کردن
suffragette
زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
suffragettes
زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
adequateness
طرفدار بودن وفا کردن
spiritualists
طرفدار اصول روحانیت ومعنویت
fan
پشتیبان
[طرفدار]
[هوادار]
[ورزش]
protectionists
طرفدار حمایت از صنایع داخلی
spiritualist
طرفدار اصول روحانیت ومعنویت
centrist wing
طرفدار جناح میانه رو
[سیاست]
literalist
طرفدار معنی یا ترجمه لفظی
protectionist
طرفدار حمایت از صنایع داخلی
presbyteral
طرفدار اصول پرسبیتری وابسته به کشسش ها
municipalist
طرفدار نظارت یا اقدامات شهر داری
segregationist
طرفدار جدایی نژاد سفید وسیاه
reformer
پیشوای اصلاحات طرفدار دگرگونی اساسی
reformers
پیشوای اصلاحات طرفدار دگرگونی اساسی
teetotaler
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
revivalist
طرفدار احیای آداب و رسوم قدیمی
socialist
سوسیالیست طرفدار توزیع وتعدیل ثروت
voluntaryist
طرفدار سربازگیری از میان مردم داوطلب
manchester school
مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
teetotaller
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
teetotallers
طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
imperialist
طرفدار حکومت امپریالیستی استعمار طلب
socialists
سوسیالیست طرفدار توزیع وتعدیل ثروت
isotopy
دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
overtime
وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
wild cord
تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
Zionist
طرفدار نهضت تمرکز یهود در فلسطین صهیونیست
Zen
فرقه بوداییان طرفدار تفکر وعبادت وریاضت
authoritarians
طرفدار تمرکز قدرت در دست یکنفر یا یک هیئت
authoritarian
طرفدار تمرکز قدرت در دست یکنفر یا یک هیئت
lancastrian
در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
hipster
شخص طرفدار امور جدیدوبیسابقه مانند مواد مخدره وغیره
irredentist
طرفدار برگرداندن همه جاهایی که ایتالیایی حرف میزنند به ایتالیا
human being
انسان
mortal
انسان
in human shape
انسان
man
انسان
homo
انسان
loard of creation
انسان
human beings
انسان
mortals
انسان
mans
انسان
homosapiens
انسان
manward
بطرف انسان
infrahuman
پایین تر از انسان
kindlity
انسان وار
humansit
انسان دوست
homosapiens
نوع انسان
anthropophobia
انسان هراسی
brisket
سینه انسان
atomy
اسکلت انسان
hominid
جنس انسان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com