Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
protectionist
طرفدار حمایت از مصنوعات داخلی
protectionists
طرفدار حمایت از مصنوعات داخلی
Other Matches
protectionists
طرفدار حمایت از صنایع داخلی
protectionist
طرفدار حمایت از صنایع داخلی
protective duty
حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
protectionism
مکتب طرفدار حمایت
autonomist
طرفدار استقلال داخلی
protectionism
سیستم حمایت از تولیدات داخلی
protect home judustry
حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
protectionism
دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
mercantilism
روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
plastics
مصنوعات
nationalist
طرفدار استقلال ملی طرفدار برتری ملت خود
nationalists
طرفدار استقلال ملی طرفدار برتری ملت خود
incretion
ترشح درونی یا داخلی تراوش داخلی
squawks
مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawk
مخابره داخلی ارتباط داخلی
internal defense
پدافند داخلی پایداری داخلی
internal structure
ساختمان داخلی سازه داخلی
squawked
مخابره داخلی ارتباط داخلی
exchanged stabilization fund
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
storage
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
votary
طرفدار
advocating
طرفدار
advocates
طرفدار
advocate
طرفدار
party
طرفدار
advocated
طرفدار
partizan etc
طرفدار
partizan
طرفدار
one-sided
طرفدار
pro-
طرفدار
adherent
طرفدار
adherents
طرفدار
insurrectionist
طرفدار
partial
طرفدار
advocator
طرفدار
exponents
طرفدار
pro
طرفدار
exponent
طرفدار
factioneer
طرفدار
cohort
طرفدار
cohorts
طرفدار
partisans
طرفدار
partisan
طرفدار
belay
حمایت
support
حمایت
advocation
حمایت
aid
حمایت
aiding
حمایت
abetment
حمایت
aided
حمایت
in suppotrtof
به حمایت
protection
حمایت
sponsorship
حمایت
auspices
حمایت
egis
حمایت
vindication
حمایت
protectorship
حمایت
lee
حمایت
patronage
حمایت
absolutist
طرفدار استبداد
nudist
طرفدار برهنگی
monopolist
طرفدار انحصار
risk lover
طرفدار ریسک
reformers
طرفدار نهضت
royalist
طرفدار سلطنت
risk lover
طرفدار خطر
royalists
طرفدار سلطنت
he is on our side
طرفدار مااست
centralist
طرفدار تمرکز
reformer
طرفدار نهضت
abolitionist
طرفدار برانداختن
activist
طرفدار عمل
football fan
[British English]
طرفدار فوتبال
democrate
طرفدار دمکراسی
interventionist
طرفدار مداخله
to count
طرفدار شمردن
soccer fan
[soccer supporter]
[American English]
طرفدار فوتبال
keynesianism
طرفدار کینز
factionary
طرفدار یک فرقه
papist
طرفدار پاپ
activists
طرفدار عمل
centralists
طرفدار تمرکز
protecting
حمایت کردن
shelters
محافظت حمایت
protects
حمایت کردن
sheltering
محافظت حمایت
protect
حمایت کردن
sustains
حمایت کردن از
vindicate
حمایت کردن از
vindicated
حمایت کردن از
vindicates
حمایت کردن از
vindicating
حمایت کردن از
vindicative
حمایت امیز
vindicable
حمایت کردنی
to take under one's wing
حمایت کردن
price support
حمایت قیمتی
price support
حمایت قیمت
self support
حمایت از خود
sustained
حمایت کردن از
sustain
حمایت کردن از
sheltered
محافظت حمایت
shelter
محافظت حمایت
overprotection
حمایت مفرط
partisanship
هواخواهی حمایت
uphold
حمایت کردن از
upholds
حمایت کردن از
propugn
حمایت کردن از
maintrain
حمایت کردن از
maintenance of membership
حمایت از عضویت
belayer
حمایت کننده
to agitate
[for]
حمایت کردن
dynamic balay
حمایت متحرک
emotional support
حمایت عاطفی
covering a man
حمایت فوروارد
protection
حراست حمایت
aid
حمایت کردن
maintenance
حمایت خرجی
defends
حمایت کردن
defending
حمایت کردن
defended
حمایت کردن
defend
حمایت کردن
aiding
حمایت کردن
to defend
[from]
حمایت کردن
[از]
aided
حمایت کردن
support
حمایت کردن
libertarians
طرفدار ازادی اراده
partialist
شخص طرفدار یا معتصب
equalitarian
طرفدار تساوی انسان
communists
طرفدار مرام اشتراکی
communist
طرفدار مرام اشتراکی
theorists
طرفدار استدلال نظری
theorist
طرفدار استدلال نظری
libertarian
طرفدار ازادی اراده
world federalist
طرفدار حکومت جهانی
aesthetes
طرفدار صنایع زیبا
aesthete
طرفدار صنایع زیبا
theocrat
طرفدار یزدان سالاری
supply side economics
اقتصاد طرفدار عرضه
prohibitionist
طرفدار منع مسکرات
teetotalist
طرفدار منع مسکرات
proponents
توضیح دهنده طرفدار
mongamist
طرفدار داشتن یک همسر
revivalist
طرفدار احیای مذهبی
parliamentarians
طرفدار حکومت پارلمانی
football fan
[American English]
طرفدار فوتبال آمریکایی
parliamentarian
طرفدار حکومت پارلمانی
feminists
طرفدار حقوق زنان
feminist
طرفدار حقوق زنان
revivalists
طرفدار احیای مذهبی
proponent
توضیح دهنده طرفدار
aristocrate
طرفدار حکومت اشراف
negrophile
طرفدار سیاه پوست
federalist
طرفدار دولت فدرال
radicals
طرفدار اصلاحات اساسی
radical
طرفدار اصلاحات اساسی
mutualist
طرفدار اصول همدستی
consumerism
حمایت از مصرف کننده
assist
پیوستن به حمایت کردن از
protege
حمایت شده شاگرد
consumer protection
حمایت از مصرف کننده
statolatry
حمایت ازقدرت مرکزی
environmetal protection
حمایت محیط زیستی
assisted
پیوستن به حمایت کردن از
espouses
شوهردادن حمایت کردن از
espoused
شوهردادن حمایت کردن از
espouse
شوهردادن حمایت کردن از
stand one's ground
<idiom>
حمایت از جایگاه شخص
agricultural support policy
سیاست حمایت از کشاورزی
belay on
علامت با طناب در حمایت
auspice
سایه حمایت توجهات
espousing
شوهردادن حمایت کردن از
bring up
صعود با حمایت از بالا
vindicatory
مربوط به دفاع و حمایت
assisting
پیوستن به حمایت کردن از
stead
گذاشتن حمایت کردن
assists
پیوستن به حمایت کردن از
humanitarian
طرفدار کاهش الام بشر
centrist wing
طرفدار جناح میانه رو
[سیاست]
adequateness
طرفدار بودن وفا کردن
feudalist
طرفدار اصول ملوک الطوایف
mercantilist
طرفدار سیاست موازنه اقتصادی
suffragettes
زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
sympathisers
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
suffragette
زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
sympathizer
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
fan
پشتیبان
[طرفدار]
[هوادار]
[ورزش]
adhering
طرفدار بودن وفا کردن
adheres
طرفدار بودن وفا کردن
adhered
طرفدار بودن وفا کردن
adhere
طرفدار بودن وفا کردن
literalist
طرفدار معنی یا ترجمه لفظی
white supremacist
طرفدار تفوق نژادی سفیدپوستان
spiritualist
طرفدار اصول روحانیت ومعنویت
spiritualists
طرفدار اصول روحانیت ومعنویت
academic
طرفدار حکمت و فلسفه افلاطون
sympathizers
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
price support system
نظام قیمتهای حمایت شده
farm price supports
حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
consumer organization
سازمان حمایت از مصرف کنندگان
Thank you for your support
با تشکر برای حمایت شما.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com