Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 93 (9 milliseconds)
English
Persian
parties to the contract
طرفین عقد
Search result with all words
corner
طرفین پایگاه اصلی
cornering
طرفین پایگاه اصلی
corners
طرفین پایگاه اصلی
adjudicate
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicated
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicates
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicating
تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
ditch
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditched
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditches
حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
covenant
که بین طرفین مبادله می گردد
covenants
که بین طرفین مبادله می گردد
referee
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
refereed
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
refereeing
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
referees
در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
report
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
reported
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
reports
گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
limb
هرکدام از طرفین کمان
limbs
هرکدام از طرفین کمان
hamstring
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstringing
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrings
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrung
زردپی طرفین حفره پشت زانو
sideline
خطوط طرفین میدان بازی
sidelined
خطوط طرفین میدان بازی
sidelines
خطوط طرفین میدان بازی
sidelining
خطوط طرفین میدان بازی
blackguard
سرویسی که بدون برخورد به دیوارهای طرفین به دیوارمقابل بخورد
blackguards
سرویسی که بدون برخورد به دیوارهای طرفین به دیوارمقابل بخورد
parties
طرفین
pleadings
افهارات طرفین دعوی صورت افهارات طرفین دعوی
extremes
طرفین
veranda
ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
verandahs
ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
verandas
ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
armistise
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
clear one's ears
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
consensual
مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
contra proferentem
قراردادی که مورد رضای طرفین باشد قرارداد مرضی الطرفین
contracting parties
طرفین قرارداد
contracting parties
طرفین متعاهدین طرفین متعاقدین
contracting parties
طرفین متقاعدین
demarkation line
خط تقسیم نیروهای متخاصم خط مرز نیروهای متخاصم خط تحدید خط تحدید حدودنظامی طرفین
differential compression check
ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
disposed flank
طرفین باز
double coincidence of wants
زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
equitable mortgage
از اعمال طرفین یک عمل یا تاسیس حقوقی ناشی میشود
exchange of notes
نوعی ازموافقتهای سیاسی است که به وسیله مبادله اسنادی بامضمون واحد و حاوی مواردو مطالب مورد توافق طرفین متبادلین انجام میشود
high contracting parties
طرفین معظمین متعاقدین طرفین معظمین متعاهدین
leeboard
یکی از دو تخته طرفین کف قایق
like as we lie
طرفین دارای ضربات مساوی
limbers
ناودانهای طرفین ته کشتی که از انجا اب به منبع تلمبه میرسد
lock forward
هرکدام از دو نفر خط تهاجم در طرفین ردکننده توپ
mid wicket
توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
mobile warfare
جنگ سیال جنگی که در ان طرفین بامبادله اتش و کاربرد مانورو استفاده از زمین ابتکارعملیات را به دست گرفته وحفظ می نمایند
mutual agreement
توافق طرفین
mutual concent
تراضی طرفین
outrigger
چوبهای دراز طرفین قایق برای نگاه داشتن تورماهیگیری
parlementaire
کسی که بین طرفین متحاربین مبادله پیام را به عهده دارد
parties to a contract
طرفین متعاهدین
parties to a contract
طرفین قرارداد
parties to the contract
طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
pitch curves
تلاقی سطوح طرفین دندانه
popping crease
خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
privity in contract
انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
privity of a contract
مسئوولیت طرفین قرارداد
privity of contract
مسئولیت طرفین قرارداد
prize fighting
درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
quasi contract
عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
re axtent
تجدید نظر در ارزیابی یامساحی زمین و خانه در اثراعتراض یکی از طرفین
rectification
تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
restraint of trade
قراردادی که ضمن ان تجارت یکی از طرفین قرارداد به طور نامحدود منع شود
side lights
چراغهای طرفین ناو
side lights
چراغ دریانوردی طرفین ناو
side staddle hep
پرش به بالا با پاهای باز ودستها به طرفین
sightscreen
دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
straddle split
وضع باز پاها به طرفین
ten yard
خط شکسته در طرفین خط نیمه به فاصله 01 یارد ازان
the contracting parties
طرفین متعاهدین
the contracting parties
طرفین متعاقدین
the litigants
طرفین دعوی
tilt angle
زاویه تمایل به طرفین
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
unilateral contract
پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
verandah
ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
voluntary partition
افراز با رضایت یا سازش طرفین
wager of battle
نوعی از دادرسی که در زمان ویلیام فاتح در انگلستان مرسوم بود و در ان طرفین دعوی به نبرد می پرداختند وفاتح نبرد دادبرده محاکمه نیزمحسوب می شد
wild cord
تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
The two parties seem irreoncilable.
طرفین آشتی راناپذیر بنظر می رسند ت
In this contract , there are no loopholes for either party .
دراین قرار داد هیچ را ؟ فراری برای طرفین نیست
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com