Dictiornary-Farsi | طعمه دهنده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
baiter	طعمه دهنده


Other Matches

squidding	استفاده از طعمه مصنوعی بجای طعمه طبیعی درماهیگیری
trimmer	زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
bailer	امانت دهنده کفیل دهنده
catalyst	تشکیلات دهنده سازمان دهنده
catalysts	تشکیلات دهنده سازمان دهنده
conglutinative	التیام دهنده جوش دهنده
exhibitors	نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibiter	نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibitor	نمایش دهنده ارائه دهنده
extender	توسعه دهنده ادامه دهنده
bailor	امانت دهنده کفیل دهنده
setting up	طعمه ها
baiting	طعمه
victim	طعمه
prey	طعمه
terminal tackle	طعمه
victims	طعمه
set	طعمه ها
sets	طعمه ها
bait	طعمه ماهیگیری
victimising	طعمه کردن
put upon	طعمه قراردادن
put-upon	طعمه قراردادن
bait	طعمه دادن
victimizing	طعمه کردن
victimized	طعمه کردن
victimizes	طعمه کردن
victimised	طعمه کردن
victimises	طعمه کردن
victimize	طعمه کردن
ravin	طعمه شکاری
predacity	طعمه جویی
chums	طعمه ماهیگیری
baits	طعمه ماهیگیری
prey	طعمه قربانی
baits	طعمه دادن
baited	طعمه ماهیگیری
hank	طعمه شکار
lure	طعمه ماهی
chum	طعمه ماهیگیری
lures	طعمه ماهی
chumming	طعمه ریزی
hanks	طعمه شکار
lured	طعمه ماهی
baited	طعمه دادن
luring	طعمه ماهی
hits	طعمه دزدی ماهی
hitting	طعمه دزدی ماهی
wet fly	طعمه ماهیگیری زیرابی
fly fishing	ماهیگیری با طعمه مصنوعی
fly-fishing	ماهیگیری با طعمه مصنوعی
nymphs	طعمه مصنوعی ماهیگیری
nymph	طعمه مصنوعی ماهیگیری
popping plug	طعمه ماهیگیری شناور
ravens	شکار طعمه شکاری
popper	طعمه شناور ماهیگیری
poppers	طعمه شناور ماهیگیری
raven	شکار طعمه شکاری
bait casting	پرتاب نخ ماهیگیری با طعمه
hit	طعمه دزدی ماهی
takes	طعمه خوردن ماهی
take	طعمه خوردن ماهی
fished	بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
prey	دستخوش ساختن طعمه کردن
fishes	بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
bottom rig	وسیله حفظ طعمه ماهیگیری در اب
jigging	بالا و پایین بردن طعمه در اب
fly	طعمه مصنوعی بشکل حشره
fish	بکاربردن طعمه ماهیگیری مخصوص
dropper fly	طعمه اضافی وصل به نخ ماهیگیری
spinner	نوعی طعمه ماهیگیری چرخان
bait fish	ماهی کوچک بعنوان طعمه
tailfly	طعمه گره خورده به انتهای نخ ماهیگیری
steamer	طعمه تر مصنوعی به شکل ماهی کپور
jig	نوعی طعمه ماهیگیری مرکب از قلاب و پر
hackle	پر دراز و باریک وصل به طعمه ماهیگیری
lure	بطمع طعمه یاسودی گرفتار کردن
lured	بطمع طعمه یاسودی گرفتار کردن
lures	بطمع طعمه یاسودی گرفتار کردن
kill devil	طعمه ساختگی که دراب چرخ میخورد
steamers	طعمه تر مصنوعی به شکل ماهی کپور
jigs	نوعی طعمه ماهیگیری مرکب از قلاب و پر
luring	بطمع طعمه یاسودی گرفتار کردن
terminal rig	طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
bucktail	نوعی حشره بعنوان طعمه ماهیگیری در زیر اب
bug taper	ریسمان مناسب برای استفاده از طعمه زیر اب
turtle knot	گره وصل کردن طعمه ماهیگیری به راهنما
fly dope	ماده اغشته به طعمه ماهیگیری برای شناورشدن
fly tying	گره زدن طعمه مصنوعی به قلاب ماهیگیری
luring	طعمه یا چیزجالبی که سبب عطف توجه دیگری شود
bugs	نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
lured	طعمه یا چیزجالبی که سبب عطف توجه دیگری شود
bugging	نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
bug	نوعی حشره مصنوعی بعنوان طعمه ماهیگیری روی اب
baited	خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
bait	خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
lures	طعمه یا چیزجالبی که سبب عطف توجه دیگری شود
baits	خوراک دادن طعمه رابه قلاب ماهیگیری بستن
lure	طعمه یا چیزجالبی که سبب عطف توجه دیگری شود
decoyed	طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoy	طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoys	طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoying	طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
snap swivel	حلقه گردان با گیره فلزی برای وصل کردن طعمه ماهیگیری به ان
dapping	نوعی صید ماهی با بالا وپایین بردن طعمه تا مماس اب شود
fly casting	مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
plugging	اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
plug	اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
spoons	طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spoon	طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooned	طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
spooning	طعمه فلزی قاشقی شکل ماهیگیری نشانههای وجود داشتن حیوان وحشی
plugs	اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
practice plug	وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
dropper	قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers	قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
indicator	نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
drag	وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged	وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags	وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
altitude azimuth	عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
donar	دهنده
pushers	هل دهنده
donor	دهنده
trimestr	رخ دهنده
irriguous	اب دهنده
pusher	هل دهنده
shover	هل دهنده
giver	دهنده
donors	دهنده
joggers	هل دهنده
jogger	هل دهنده
transferor	دهنده
drawer of a bill of exchange	برات دهنده
exhibitioner	نمایش دهنده
shocking	تکان دهنده
exhalent	بیرون دهنده
elucidator	توضیح دهنده
exhibitive	جلوه دهنده
decreer	حکم دهنده
eleemosynary	صدقه دهنده
drill master	مشق دهنده
expander	بسط دهنده
epicritic	تمیز دهنده
expositor	توضیح دهنده
depreciative	تنزل دهنده
deponont	شهادت دهنده
demulcent	ت سکین دهنده
erosive	فرسایش دهنده
lurer	فریب دهنده
deluder	فریب دهنده
deliverer	تحویل دهنده
erosive	سایش دهنده
depreciator	تنزل دهنده
electron donor	دهنده الکترون
discriminator	تمیز دهنده
dimissory	رخصت دهنده
designator	نقش دهنده
emancipator	رهایی دهنده
exhalant	بیرون دهنده
examinee	امتحان دهنده
evangelic	مژده دهنده
endorser	حواله دهنده
delegant	حواله دهنده
decker	ارایش دهنده
adapter	تطبیق دهنده
comforter	تسلی دهنده
racing	مسابقه دهنده
voters	رای دهنده
voter	رای دهنده
drawers	حواله دهنده
drawers	برات دهنده
drawer	حواله دهنده
comforters	تسلی دهنده
restorer	اعاده دهنده
adapter	وفق دهنده
achiever	انجام دهنده
accomplisher	انجام دهنده
abluent	شستشو دهنده
demonstrative	شرح دهنده
permissive	اجازه دهنده
salver	التیام دهنده
evangelical	مژده دهنده
restorers	اعاده دهنده
drawer	برات دهنده
adjudicators	فتوی دهنده
adjudicator	فتوی دهنده
lender	وام دهنده
lender	قرض دهنده
healers	التیام دهنده
healers	شفا دهنده
healer	التیام دهنده
healer	شفا دهنده
salvers	التیام دهنده
lenders	قرض دهنده
lenders	وام دهنده
torturers	شکنجه دهنده
torturer	شکنجه دهنده
sedating	تسکین دهنده
sedates	تسکین دهنده