Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
over flow	طغیان ریزش
Other Matches
fallout prediction	محاسبه میزان ریزش اتمی پیش بینی ریزش
rages	طغیان
rebellion	طغیان
rebellions	طغیان
overflow	طغیان
food tide	طغیان اب
raged	طغیان
rage	طغیان
uprising	طغیان
uprisings	طغیان
insurrection	طغیان
insurrections	طغیان
overflowed	طغیان
inundation	طغیان اب
outflows	طغیان
rebel	طغیان گر
rebelled	طغیان گر
flooding	طغیان اب
rebelling	طغیان گر
outbreaks	طغیان
outbreak	طغیان
rebels	طغیان گر
floods	طغیان
flooded	طغیان
flood	طغیان
flowage	طغیان
insurgence	طغیان
insurgency	طغیان
intumescence	طغیان
overflows	طغیان
outflow	طغیان
fresh-	طغیان اب
tornadoes	طغیان
tornado	طغیان
deluge	طغیان آب
flood waters {pl}	طغیان آب
floodwaters {pl}	طغیان آب
freshet [high water]	طغیان آب
tornados	طغیان
freshest	طغیان اب
high water	طغیان اب
fresh	طغیان اب
outbursts	طغیان
outburst	طغیان
inundant	طغیان کننده
intumescent	طغیان کننده
flood discharge	بده طغیان
overflows	طغیان کردن
resurgent	طغیان کننده
floods	طغیان کردن
the rage of the wind	طغیان باد
overflowed	طغیان کردن
flooded	طغیان کردن
spate	طغیان رود
revolt	طغیان شورش
flood	طغیان کردن
raging	طغیان کننده
arises	طغیان کردن
torna do	طغیان وفور
maximum flood	طغیان بیشینه
arising	طغیان کردن
to flow over	طغیان کردن
overflowing	طغیان کننده
overflown	طغیان سیل
upriser	طغیان کننده
arise	طغیان کردن
inundatory	طغیان کننده
overflow	طغیان کردن
revolts	طغیان شورش
mutations	تحول طغیان
mutation	تحول طغیان
resurgence	طغیان مجدد
cotidal	دارای هم زمانی در طغیان اب
revolts	شورش کردن طغیان
revolt	شورش کردن طغیان
flood protection	حفافت در مقابل طغیان
flood stage	تراز بحرانی طغیان
the tribes are all up	طغیان کرده اند
muitiny	فتنه طغیان کردن
maximum flood discharge	بده بیشینه طغیان
uprise	طغیان کردن ببالارفتن
groundswell	طغیان شدید دریا
rises	از خواب برخاستن طغیان کردن
revolt	یاغی گری حالت طغیان
revolts	یاغی گری حالت طغیان
anti flood valve	شیر اطمینان مانع طغیان
rise	از خواب برخاستن طغیان کردن
ground swell	طغیان شدید و وسیع اب اقیانوس
tidal river	رودخانهای که اب دریادرنزدیکی دهانه ان طغیان میکند
the nile overflows its banks	نیل طغیان کرده کرانه خودرافرامیگیرد
abscission	ریزش
effusions	ریزش
outflow	ریزش
insets	: ریزش
psilosis	ریزش مو
inset	: ریزش
outflows	ریزش
swoop [on]	ریزش [سر]
perfusion	ریزش
overflown	ریزش
on the fly	ریزش
afflux	ریزش
affluxion	ریزش
affusion	ریزش
fox evil	ریزش مو
drencher	اب ریزش
disengorgement	ریزش
disemboguement	ریزش
disembogue	ریزش
depilation	ریزش مو
defluxion	ریزش
inpouring	ریزش
come down	ریزش
log chute	ریزش
chuct	ریزش
calvities	ریزش مو
affution	ریزش
infusion	ریزش
gushes	ریزش
sprinkle	ریزش نم نم
overflow	ریزش
sprinkles	ریزش نم نم
spills	ریزش
spilling	ریزش
pour	ریزش
spilled	ریزش
spill	ریزش
fallout	ریزش
sprinkled	ریزش نم نم
landslide	ریزش
gushed	ریزش
sprayed	ریزش
spraying	ریزش
infusions	ریزش
spray	ریزش
overflows	ریزش
overflowed	ریزش
precipitation	ریزش
landslides	ریزش
influxes	ریزش
influx	ریزش
rheumatism	ریزش
gush	ریزش
poured	ریزش
chute	ریزش
pours	ریزش
diffusion	ریزش
flux	ریزش
effusion	ریزش
coryza	ریزش
sprays	ریزش
catarrh	ریزش
chutes	ریزش
pouring	ریزش
flowed	لبریز شدن سلیس بودن طغیان کردن سیلان یافتن
flows	لبریز شدن سلیس بودن طغیان کردن سیلان یافتن
flow	لبریز شدن سلیس بودن طغیان کردن سیلان یافتن
snowfalls	برف ریزش
snowfall	برف ریزش
outpour	بیرون ریزش
pour point	نقطه ریزش
alopecia	ریزش مو [پزشکی]
downfall	انحطاط ریزش
mucorrhea	ریزش مخاط
insti	ریزش تدریجی
instillation	ریزش تدریجی
dewfall	ریزش شبنم
intinction	ریزش القاء
slump	افت ریزش
fallout	ریزش اتمی
lachrymation	ریزش اشک
pouring cup	قاشق ریزش
pouring gate	دریچه ریزش
pouring nozzle	شیپوره ریزش
chute	ریزش با سقوط
slides	سراشیبی ریزش
outpouring	بیرون ریزش
income	ریزش فهور
loss of hair	ریزش مو [پزشکی]
chutes	ریزش با سقوط
slumps	افت ریزش
slumping	افت ریزش
outpourings	بیرون ریزش
landslide	ریزش خاک
slide	سراشیبی ریزش
pouring platform	سطح ریزش
pouring spout	ناودان ریزش
landslides	ریزش خاک
ptyalism	ریزش خیو
rate of pouring	سرعت ریزش
splotch	ریزش یا پاشیدن
lopecia	ریزش مو [پزشکی]
baldness	ریزش مو [پزشکی]
hair loss	ریزش مو [پزشکی]
slumped	افت ریزش
inflow	ریزش درونی
drip loop	حلقه ریزش اب
fall	شیبشکن ریزش
drop inlet	دریچه ریزش
annual preciptation	ریزش سالانه

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com