Dictiornary-Farsi | طلاق نامه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
bill of divorce	طلاق نامه


Other Matches

divorsement	طلاق یا مراسم طلاق
post script	مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent	تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparley	جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler	جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts	بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
divorcing	طلاق
divorces	طلاق
divorce	طلاق
divorced	طلاق
divorced	طلاق دادن
divorces	طلاق دادن
to be divorced from	طلاق گرفتن از
voidable divorce	طلاق رجعی
irrevocable divorce	طلاق بائن
divorce granted at the a woman's request	طلاق خلع
divorcing	طلاق دادن
repudiation	طلاق شرعی
limited divorce	طلاق محدود
to get divorce	طلاق گرفتن
repudiating	طلاق دادن
repudiates	طلاق دادن
permanent divorce	طلاق بائن
repudiate	طلاق دادن
be granted a divorce by	طلاق گرفتن از
revocable divorce	طلاق رجعی
divorce	طلاق دادن
revocation of divorce	رجوع از طلاق
divorcees	زن طلاق گرفته
divorcee	زن طلاق گرفته
libel	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled	هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling	هجو نامه یا توهین نامه افترا
to get a divorce [from somebody]	طلاق گرفتن [از کسی]
apply for a divorce	تقاضای طلاق کردن
accolade	[آذینی روی طلاق، در و پنجره]
put away	مردود ساختن طلاق دادن
connivance	ی تواند زن خود را طلاق دهد
to put a way childish	رها کردن طلاق دادن
certificate	رضایت نامه شهادت نامه
credential	گواهی نامه اعتبار نامه
affidavits	شهادت نامه قسم نامه
certificates	رضایت نامه شهادت نامه
written agreement	موافقت نامه پیمان نامه
He has divorced his wife.	از زنش جدا شده ( او را طلاق داده است )
to a. letter	روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy	دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
cruelty	عقلا" قابل پیش بینی باشد . این چنین رفتاری معمولا" باعث صدورحکم طلاق میشود
recredential	نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
epistle	نامه
letters	نامه
letter	نامه
correspoundence	نامه ها
manifests	نامه
manifesting	نامه
manifest	نامه
carriers	نامه بر
breve	نامه
carrier	نامه بر
post boy	نامه بر
manifested	نامه
epistles	نامه
summons	ابلاغ نامه
summonses	ابلاغ نامه
open letter	نامه سر گشاده
summonsing	ابلاغ نامه
prospectus	اینده نامه
prospectus	اطلاع نامه
prospectuses	اینده نامه
prospectuses	اطلاع نامه
covering letter	نامه پوششی
open letters	نامه سر گشاده
protocols	پیوند نامه
certificates	تصدیق نامه
love letter	نامه عاشقانه
love letters	نامه عاشقانه
treaties	عهد نامه
bill of exception	اعتراض نامه
summonsed	ابلاغ نامه
protocol	پیوند نامه
Registered mail.	نامه سفارشی
herbal	گیاه نامه
testimonial	تصدیق نامه
acknowledgment	شهادت نامه
rental	اجاره نامه
testimonials	تصدیق نامه
missives	نامه رسمی
covering letter	نامه توضیحی
covering letters	نامه پوششی
covering letters	نامه توضیحی
treaties	موافقت نامه
letter	معرفی نامه
treaty	عهد نامه
treaty	موافقت نامه
letters	معرفی نامه
testimonial	گواهی نامه
bail bond	ضمانت نامه
bacchanalian song	ساقی نامه
missive	نامه رسمی
testimonials	گواهی نامه
word hoard	لغت نامه
letter no	نامه شماره 5
letter of a	اگاهی نامه
letter of a	اطلاع نامه
tenency agreement	اجاره نامه
letter of indemnity	ضمانت نامه
letter of indemnity	غرامت نامه
letter of introduction	معرفی نامه
letter of invitation	دعوت نامه
letter of recommendation	سفارش نامه
letter of recommendation	توصیه نامه
letter writer	نامه نگاری
letter missive	امر نامه
letter de chancellerie	نامه رسمی
the original letter	عین نامه
guaranty	ضمانت نامه
waybill	راه نامه
waybill	بار نامه
threnode	سوگ نامه
l/c	اعتبار نامه
threnod	سوگ نامه
threnddy	سوگ نامه
lease contract	اجاره نامه
leetter writing	نامه نگاری
leter of condolenee	تعزیت نامه
letter book	رونوشت نامه
letter writer	نامه نویس
letter writing	نامه نگاری
sylva	درخن نامه
marriage contract	عقد نامه
road book	راه نامه
memorandum of understanding	تفاهم نامه
registered letter	نامه سفارشی
recognizance	التزام نامه
recognizance	تعهد نامه
questionary	پرسش نامه
pursuivant	نامه رسان
packet boat	کشتی نامه بر
passionary	شهادت نامه
passionary	مصیبت نامه
marriage bed	عقد نامه
mailer	نامه رسان
statement of a claim	افهار نامه
swearing formula	سوگند نامه
swearing formula	قسم نامه
letters of administration	قیم نامه
letters of procurator	وکالت نامه
warrant of attorney	وکالت نامه
swamped with letters	غرق نامه
letters patent	نامه سرگشوده
letters patent	نامه سرگشاده
surety bond	تضمین نامه
stemma	نسب نامه
light list	چراغ نامه
pigeongram	نامه کبوتر
bill of indicment	ادعا نامه
dictionary	لغت نامه
wordbook	واژه نامه
word book	واژه نامه
circular letter	نامه اداری
lexicon [dictionary]	واژه نامه
glossary	واژه نامه
collins	نامه پر سود
dictionary	واژه نامه
concession deed	امتیاز نامه
concessionary agreement	امتیاز نامه
concordat	موافقت نامه
certificate of incorporation	شرکت نامه
glossary	لغت نامه
lexicon [dictionary]	لغت نامه
bill of lading	بار نامه
bill of sale	بیع نامه
billet doux	نامه عاشقانه
by low	ایین نامه
byelaw	ایین نامه
bylaw	ایین نامه
bylaws	ایین نامه
wordbook	لغت نامه
word book	لغت نامه
corrigenda	غلط نامه
credential	استوار نامه
Did you carry (deliver) the letter ?	نامه را بردی یا نه ؟
storybook	داستان نامه
formulary	دستور نامه
gender tree	شجره نامه
genealogical tree	شجره نامه
genealogical tree	نسب نامه
log books	رخداد نامه
log book	رخداد نامه
written contract	پیمان نامه
Letter of recommendation.	توصیه نامه
escape chit	امان نامه
epistoler	نامه نویس
decameron	داستان نامه
deed of conveyance	صلح نامه
deed of endowment	وقف نامه
deed of gift	هبه نامه