Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
creditor secured by pledge
طلبکاری که رهینه در دست دارد
Other Matches
secured creditor
بستانکار دارای رهینه
scalar
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
. The car is gathering momentum.
اتوموبیل دارد دور بر می دارد
Walls have ears
<idiom>
دیوار موش دارد و موش گوش دارد
[اصطلاح]
labor theory of value
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices
اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears
دیوار موش دارد موش گوش دارد
he has a rage for money
دارد
he is ill with fever
تب دارد
chain
دارد.
he has worms
دارد
there is a time for everything
دارد
hast
او دارد
are there any remarks?
دارد
heavy fighting is in progress
دارد
has
دارد
chains
دارد.
he tops .0 metres
یک مترونیم قد دارد
leek d;
[,vjvi ;i fv'ihd \ik ,
بزرگ دارد
the probability is
احتمال دارد
the reason is manifold
چنددلیل دارد
the reason is two fold
دودلیل دارد
there is a rumour that
شهرت دارد که
god is
خداوجود دارد
it depends
[on]
بستگی دارد
[به]
multungulate
که بیش از دو سم دارد
figure on
<idiom>
بستگی دارد به
our library is well stocked
خوبی دارد
he has a maggot in his head
وسواس دارد
There is a knack in it .
یک فنی دارد
he speaks to the purpose
قصدی دارد
He has a day off.
او مرخصی دارد.
not a patch on
چه دخلی دارد
it has sides
سه پهلو دارد
he is 0 years old
او ده سال دارد
it is sufficiently stamped
کسرتمبر دارد
it is usual with him
عادت دارد
he has an axe to grind
غرض دارد
he has an a. to grind
مقصود دارد
he is fifty
تمام دارد
he has a spite against me
بامن لج دارد
I owe him a dept of gratitude.
حق بگردنم دارد
There is something wrong with the ...
... عیب دارد.
virus
وجود دارد
But one leg to the fowl.
<proverb>
مرغ یک پا دارد .
Windows GDI
بیتی دارد
what hurt is there in that
چه زیانی دارد
what the odds
چه اهمیت دارد
what matter?
چه اهمیت دارد
walls have ears
گوش دارد
Buttonhole
کتی که در دو طرف دکمه دارد
viruses
وجود دارد
in all like
احتمال کلی دارد
it is very important
بسیار اهمیت دارد
There is always a right way of doing everything.
هرکاری راهی دارد
it askes for attention
توجه لازم دارد
He writes well . he wields a formidable pen .
قلم خوبی دارد
it is particularly difficult
یک دشواری ویژه دارد
likelihood
احتمال کلی دارد
it is particularly difficult
یک اشکال بخصوصی دارد
it is of frequent
خیلی مورد دارد
It is much sought after
خیلی طالب دارد.
it is worth 0 rials
ده ریال ارزش دارد
it is wringing
خیلی تراست یا اب دارد
biased
آنچه اریب دارد
She has a delightfully mellow voice .
صدای گرمی دارد
batteries
که یک باتری پشتیبان دارد
battery
که یک باتری پشتیبان دارد
To bring pressure to bear . To exert pressure .
فشار خون دارد
lengths
خط با طول جر حرف دارد
length
خط با طول جر حرف دارد
it stand well with him
بامن نظرمساعدی دارد
it speaks well for him
بامن نظرمساعد دارد
significance
معنای مخصوص دارد
it needs to be done carefully
اینکارتوجه لازم دارد
She has a lovely ( nice ) voice.
صدای قشنگه دارد
he is f. of money
پول فراوان دارد
he has a loose tongue
دهان لقی دارد
he bears out his name
اسم بامسمایی دارد
There are two sides to every question .
<proverb>
هر مساله ای دو جنبه دارد.
There are ticks in every trade .
<proverb>
هر کار لمى دارد .
Every flow must have its ebb.
<proverb>
هر فرازى نشیبى دارد.
She has engaging manners .
رفتار گیرایی دارد
She has a soft voice
صدای نرمی دارد
backs
که یک باتری پشتیبان دارد
back
که یک باتری پشتیبان دارد
(not to be) sneezed at
<idiom>
ارزش داشتن را دارد
She has got regular teeth .
دندانهای منظمی دارد
double decker
هرچیزیکه دو لایه دارد
he has much merit
بسیار شایستگی دارد
he has much merit
خیلی قابلیت دارد
basses
کسی که صدای بم دارد
bass
کسی که صدای بم دارد
he must needs go
بیخوداصرار دارد برفتن
he keeps my a
حساب مراونگه می دارد
he is rightly named
اسم بامسمائی دارد
How long is the ticket valid?
بلیت تا کی اعتبار دارد؟
he is in the know
اطلاع ویژه دارد
he is in a hurry to go
عجله دارد برفتن
bigamist
زنی که دوشوهر دارد
bigamists
زنی که دوشوهر دارد
he insists on going
اصرار دارد برفتن
delectus
برای ترجمه دارد
what is that to you
به شما جه دخلی دارد
He is distantly related to us .
نسبت دوری با ما دارد
the work is in full swing
کاربخوبی جریان دارد
He writes a legible ( beautiful ) hand .
خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
rubrician
کتاب نماز دارد
well and good
باشد چه ضرر دارد
to bring grist to the mill
نان دراب دارد
there removred revolution
شورشی که شهرت دارد
the export of ... is granted the premium.
صدور ... جایزه دارد.
She has a lovely (nice) voice.
صدای قشنگه دارد
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea.
شهوت کلام دارد
He takes my advice. He listens to me.
از من حرف شنوایی دارد
what is wrong with that?
مگراین چه عیبی دارد
Somebody is beating at (upon)the door.
یک کسی دارد در می زند
what does it meant
یعنی چه چه معنی دارد
With his foul temper.
با اخلاق سگه که دارد
Does it matter if I dont come ?
اشکالی دارد اگرنیایم ؟
There is only one condition attached to it .
فقط یک شرط دارد
My hair is falling.
موهایم دارد می ریزد
The kettel is boiling.
قوری دارد می جوشد
the switch is on
برق جریان دارد
that word is obsolescent
ان واژه کم کم دارد مهجور
he has Roman nose
او بینی عقابی دارد
that bridge has openings
ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
and there an end.
و پایان وجود دارد.
the cat has nine lives
سگ هفت جان دارد
tea is preferable to water
چایی بر اب ترجیح دارد
the party is led by him
او بر ان حزب ریاست دارد
She has a subtle charm.
جذابیت ظریفی دارد
He has influential contacts everywhere.
همه جا دست دارد
He is against
[opposed to]
me .
با من ضد است.
[ضدیت دارد]
dare he go?
ایا جرات دارد برود
chaplains
کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
consuetude est alterra lex
عادت قدرت قانونی دارد
he has a fine p in the town
اوخانه خوبی در شهر دارد
water exists in three phases
اب درسه نمود وجود دارد
corvette
رزمناوی که یک ردیف توپ دارد
irregular polygon
شی گرافیکی که ابعاد یکسان دارد
the odds are that he will doit
احتمال دارد که انکار را بکند
cornet a pistons
یکجورسازشیپوری که چندین دکمه دارد
The child is going to go to bed.
بچه دارد می رود بخواب
crapaudiue door
دری که بالاوپایین ان محورگردنده دارد
requests
چیزی که کسی تقاضایش را دارد
He is distantly related to me .
بامن نسبت دوری دارد
timber toe
کسی که پای چوبین دارد
The bus to ... stops here.
اتوبوس به ... اینجا نگاه می دارد.
He's of another opinion.
نظر او
[مرد]
فرق دارد.
double breasted
کتی که در دو طرف دکمه دارد
gigman
کسیکه درشکه تک اسبه دارد
NVRAM
ما میتواند اطلاعات را نگه دارد
toggle
یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد
chaplain
کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
toggles
یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد
to the best of ones ability
تا جایی که کسی توان آن را دارد
dichord
سازیکه هرنغمه ان دوسیم دارد
request
چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requested
چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requesting
چیزی که کسی تقاضایش را دارد
Has he gone nust ? Is he out of his mind ?
مگر مغزش عیب دارد؟
faulted
فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
faults
فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
gig
درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
gigs
درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
A cube has six faces.
یک مکعب ۶ تا وجح دارد.
[ریاضی]
It is going from bad to worse .
وضع دارد بد ترهم می شود
fault
فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
My hair is growing.
موهایم دارد بلند می شود
Blood circulates in the body.
خون در بدن جریان دارد
He has a good permanent job.
شغل ثابت خوبی دارد
Our food supply is getting low.
ذخیره غذایمان دارد ته می کشد
One could be taken up on ones offer.
تعارف آمد نیامد دارد
It all depends on how things develop.
بستگی دارد چه پیش بیاید
She is too damned fussy
خیلی ادا واطوار دارد
Is there a television?
آیا تلویزیون وجود دارد؟
accessor
شخصی که به داده دسترسی دارد
Advanced Technology Attachment
مگابایت دار ثانیه دارد
Is there drinking water?
آیا آب آشامیدنی وجود دارد؟
Is there electricity?
آیا برق وجود دارد؟
AT Attachment
مگابایت دار ثانیه دارد
He has a glib(persuasive)tongue.
زبان چرب ونرمی دارد
A cat has nine lives .
<proverb>
گربه هفت جان دارد .
administrators
تنظیم و نگهداری شبکه دارد
administrator
تنظیم و نگهداری شبکه دارد
He is bound to come.
احتمال زیادی دارد که بیاید
ex-directory
شخصی که چنین شمارهای را دارد
[the house]
is haunted
[این خانه]
روح دارد
The price includes flights and accommodation.
بها پرواز و مسکن را در بر دارد.
A big head has a big ache.
<proverb>
سر بزرگ درد زیادى هم دارد.
She is beginning to lose her looks .
قیافه اش را دارد از دست می دهد
ox frame
قابی که گوشههای چلیپایی دارد
quarter binding
جلدی که تنهاته ان چرم دارد
significant
آنچه معنای مخصوصی دارد
There is a mountain of difficulties .
کوهی از مشکلات وجود دارد
groove
[فاصله ای که بین هر رج وجود دارد.]
significantly
آنچه معنای مخصوصی دارد
interne
یا جراحی که در بیمارستان اقامت دارد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com