English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 200 (2 milliseconds)
English Persian
headfast طنابی که سرکشتی را با ان به گویه یا باراندازمهارمیکنند مهار
Other Matches
luff سرکشتی را در جهت بادگردانیدن
to haul upon the wind سرکشتی رانزدیک تربه جهت وزش بادقراردادن
restiform طنابی
stringed طنابی
marline tie گره طنابی
jacob's ladder پله طنابی
ropy طنابی شکل
rope ladder نردبان طنابی
cringle حلقه طنابی
ratlin پله طنابی
manrope دستگیر طنابی
rope ladders نردبان طنابی
ratline نردبان طنابی کشتی
the strain on a rope فشاریاکششی که بر طنابی وارد اید
high line پل طنابی نقل مکان بین ناوها
buntline طنابی که بپای بادبان بسته میشود
tightropes طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
hawser bend گره طنابی که دوسرطناب رابهم فروکند
tightrope طنابی که آکروباتها روی آن حرکت می کنند.
buddy line طنابی که در حدود 01 متر که 2 غواص را به هم وصل میکند
paracelling کرباس قیراندود که مانند نوار به طنابی بپیچند
rue raddy تسمه یا طنابی که از روی شانه گذرانیده چیزی را با ان می کشند
watch guard زنجیر یا طنابی که برای نگهداشتن و پاییدن کسی بکارمیبرند
tie متصل کردن مهار کردن مهار
ties متصل کردن مهار کردن مهار
gantline رجه یا طنابی که برای بارکشی و اویختن لباس مورداستفاده قرار میگیرد
dragrope طنابی که بوسیله ان چیزی رامیکشند یا اینکه روی زمین کشیده میشود
to freshen rope جای طنابی راکه بواسطه خوردن بچیزی ساییده میشودعوض کردن
spans مهار
spanned مهار
span مهار
bond مهار
guide rope مهار
frenum مهار
bearing rein مهار
make fast مهار
chainage مهار
anchorages مهار
anchorage مهار
guys مهار
belaying pin مهار
guy مهار
spanning مهار
halters مهار
chucking مهار
anchors مهار
anchor مهار
unbridle بی مهار
controls مهار
braced مهار
control مهار
restraints مهار
brace مهار
restraint مهار
anchoring مهار
halter مهار
controlling مهار
restrained مهار شده
guy wire سیم مهار
ball control مهار توپ
gripping jaw فک مهار کننده
arresting sheave پل مهار هواپیما
knee-brace مهار زانویی
bollard تیر مهار
controlled مهار شده
drogue مهار چتری
electrical shant مهار برقی
foot trap مهار توپ با کف پا
daedman مهار وزنی
cross brace مهار عرضی
angle-tie مهار قطری
angle-tie مهار گوشه
holdfast مهار گیر
mooring buoy بویه مهار
mooring line سیم مهار
mooring pendant سیم مهار
mooring ring حلقه مهار
sag rod مهار عرضی
mooring swivel مدور مهار
prony brake مهار پرونی
martingale مهار جلو
sagrod مهار عرضی
wiring harness مهار سیم
knee brace مهار زانوئی
mooring rope طناب مهار
topping lift مهار بالایی
tie rod میل مهار
tawie سست مهار
span wire سیم مهار
stayband حلقه مهار
raker تیر مهار
bridling مهار ناو
chucking مهار کردن
chucks مهار کردن
bollard میله مهار
bollards میله مهار
uncontrolled مهار نشده
clamp مهار کردن
clamped مهار کردن
clamping مهار کردن
tractable سست مهار
bridle مهار ناو
chucked مهار کردن
bridling زنجیر مهار
bridles زنجیر مهار
stay تکیه مهار
stayed تکیه مهار
bridles مهار ناو
bridled زنجیر مهار
bridle زنجیر مهار
chuck مهار کردن
clamps مهار کردن
anchor rod میل مهار
anchor pole دیرک مهار
bridled مهار ناو
restraining forces نیروهای مهار کننده
mooring line طناب مهار مین
escalate از مهار خارج شدن
escalated از مهار خارج شدن
escalates از مهار خارج شدن
leg trap مهار توپ با ساق پا
barricade مهار هواپیما سد جاده
restrains نگهداشتن مهار کردن
moorage محل مهار کشتی
mooring swivel خودگر مهار مین
buoy pendant زنجیر مهار بویه
aircraft arrestment عملیات مهار هواپیما
restraining نگهداشتن مهار کردن
restrain نگهداشتن مهار کردن
tie down مهار هواپیما یا کشتی
anchored filament افروزه مهار شده
barricaded مهار هواپیما سد جاده
escalating از مهار خارج شدن
clamps مهار گیره عقربک
aircraft arresting hook قلاب مهار هواپیما
aircraft arresting دستگاه مهار هواپیما
forward bow spring طناب مهار کشتی
clamping مهار گیره عقربک
aircraft arresting complex وسایل مهار هواپیما
clamping sleeve مفصل مهار کننده
clamped مهار گیره عقربک
barricades مهار هواپیما سد جاده
barricading مهار هواپیما سد جاده
clamp مهار گیره عقربک
clamping fixture گیره مهار کننده
chucking automatic مهار کردن خودکار
ply yarn نخ چندلا [در اثر تاباندن دو یا تعداد بیشتر رشته نخ بدور یکدیگر بوجود آمده و بسته به نیاز می تواند دولا، چهارلا، شش لا، نه لا و یا طنابی باشد. نخ یک لا فقط از به هم پیچیدن الیاف بوجود می آید.]
bolster plate صفحه برای مهار کردن
arresting system payout بازده سیستم مهار هواپیما
dragon-piece [مهار تیر شیروانی نبش]
arresting sheave ریل و سرسره مهار هواپیما
dragging-piece [مهار تیر شیروانی نبش]
afterbow طناب مهار سینه ناو
arresting net stanchion قلاب تور مهار هواپیما
equitation هنر سواری و مهار اسب
clamping jaw فکهای مهار کننده گیره
ground tackle وسیله مهار کردن قایق
stanchion مهار یامحدودکردن تیر دار کردن
uncleat بازکردن طناب مهار قایق ازساحل
shifted تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
shifts تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
shift تغییر محل برای مهار بازیگرخطرناکتر
blocking and chocking مهار بار روی وسیله ترابری
binding مهار کردن بار در روی پالت
triple team سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
bindings مهار کردن بار در روی پالت
hook cable کابل قلاب اتصال مهار هواپیما
mooring نقطه مهار کردن قایق به ساحل
arresting system purchase element وسیله ضربه گیر سیستم مهار هواپیما
smothers شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
aircraft arresting reset unit وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
smothering شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothered شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smother شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
mooring line طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
strings attached <idiom> تحت کنترل قرار دادن،مهار کردن
forestay مهار بین پیش دگل وعرشه کشتی
chock قطعه فلزی 2 شاخه که طنای مهار ازان میگذرد
lies نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
lied نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
lie نگهداشتن ناو بدون استفاده ازلنگر یا طناب مهار
cable طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
fender بالشتک حایل بین طناب و محل مهار یا قایق دیگر
cabled طناب یا زنجیر کلفت برای مهار کردن یا کشیدن قایق
anchor block بلوکهایی که جهت مهار کردن لوله هنگام نصب کار گذاشته میشوند
safety valve پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
cargo tie down point محل مهار بار روی وسیله محل بستن محمولات
tie down وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
aircraft arresting barrier وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
loop sling مهار حلقوی بار بند حلقوی
mainstay مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
sling بند مهار بند قلاب
slinging بند مهار بند قلاب
slings بند مهار بند قلاب
controls کنترل کردن مهار کردن
controlling کنترل کردن مهار کردن
control کنترل کردن مهار کردن
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com