Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
parakeet
طوطی کوچک دراز دم وسبز رنگ
parakeets
طوطی کوچک دراز دم وسبز رنگ
parrakeet
طوطی کوچک دراز دم وسبز رنگ
Other Matches
paroquet
یکجور طوطی کوچک دم دراز
lorikeet
طوطی کوچک استرالیایی که از شهد گلهاتغذیه میکند
dachshunds
نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
dachshund
نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
sallow
رنگ خاکستری مایل به زرد وسبز
parrot
طوطی
parroting
طوطی
parrots
طوطی
parroted
طوطی
parrot like
طوطی وش
lory
طوطی استرالیا
parrotry
طوطی خویی
psittacism
طوطی گفتاری
psittacine
طوطی وار
psittaceous
شبیه طوطی
galah
طوطی کاکلی
hen parrot
طوطی ماده
parrot like
طوطی وار
maraca
طوطی برزیلی
popinjay
طوطی صفت
cockatoos
طوطی کاکل سفید
parroting
طوطی وار گفتن
parrots
طوطی وار گفتن
cockatoo
طوطی کاکل سفید
rote learning
یادگیری طوطی وار
parrot
طوطی وار گفتن
parroted
طوطی وار گفتن
kakapo
طوطی زلاند جدید
psittaccous
وابسته بخانواده طوطی
macaw
طوطی دم بلندامریکای جنوبی
psittaceous
وابسته بخانواده طوطی
parrot learned
طوطی وار یاد گرفته
parroter
کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
lovebird
طوطی سبز وکوچک مرغ عشق
kaka
طوطی سبز زیتونی رنگ زلاند جدید
popinjay
طوطی سبز رنگ ومنقار وپا قرمز
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget
آلت کوچک
[ابزار ]
[اسباب مکانیکی کوچک]
jigger
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
pig board
تخته کوچک برای موجهای کوچک
increments
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increment
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
soricine
موش پوزه دراز شبیه موش پوزه دراز
knobble
برامدگی کوچک گره کوچک
pannikin
لیوان کوچک پیمانه کوچک
long
دراز
long-
دراز
to eke out
دراز
to be prolonged
دراز
longer
دراز
longed
دراز
verbose
دراز
prolix
دراز
dolichomorphic
دراز تن
longs
دراز
longest
دراز
lengthy
دراز
oblongs
دراز
lengthwise
دراز
toom
دراز
linear
دراز
to piece out
دراز
longheaded
دراز سر
oblong
دراز
longish
دراز
macro
دراز
long headed
سر دراز
oblongated
دراز
pintail
اردک دم دراز
drag on
<idiom>
دراز کردن
elongating
دراز کردن
sniping
نوک دراز
snipes
نوک دراز
longhead
کله دراز
longeval
دراز عمر
long wind
دراز نفسی
stretch
دراز کردن
elongating
دراز شدن
sniped
نوک دراز
elongate
دراز کردن
elongate
دراز شدن
tender fleshed cherry
گیلاس دم دراز
morella cherry
گیلاس دم دراز
oblonated
دراز :درازنا
prolixity
دراز نویسی
prolongate
دراز کردن
protract
دراز کردن
weedy
دراز و باریک
lanky
دراز وباریک
elongates
دراز کردن
elongates
دراز شدن
long necked
گردن دراز
snipe
نوک دراز
long life
عمر دراز
long-life
عمر دراز
to stretch out
دراز کردن
stretches
دراز کردن
narrowed
دراز وباریک
narrow
دراز وباریک
inductile
دراز نشو
oblongs
دراز پهنا
long range
دراز مدت
long bone
استخوانهای دراز
lantern jawed
چانه دراز
streek
دراز کردن
lanternjaws
چانه دراز
long eared
گوش دراز
long bill
نوک دراز
ileum
روده دراز
narrowest
دراز وباریک
stretched
دراز کردن
long-time
دراز مدت
long-drawn-out
دور و دراز
longevity
دراز عمری
long term
دراز مدت
long shunt
شنت دراز
long run
دراز مدت
far fetched
دور و دراز
far-fetched
دور و دراز
gangling
طولانی و دراز
verbalization
دراز گویی
oblong
دراز پهنا
long billed
نوک دراز
wader
مرغ دراز پا
in the long run
در دراز مدت
lengthen
دراز شدن
lengthen
دراز کردن
long term
<adj.>
دراز مدت
long run
[American E]
<adj.>
دراز مدت
longer-term
دراز مدت
long-term
دراز مدت
elongation
دراز شدگی
lengthens
دراز کردن
extend
دراز کردن
lengthens
دراز شدن
lengthening
دراز کردن
lengthened
دراز شدن
lengthened
دراز کردن
codling
یکجورسیب دراز
codlin
یکجورسیب دراز
blue moon
زمان دراز
couchant
دراز کشیده
lengthening
دراز شدن
long-winded
دراز نفس
proboscis
پوزه دراز
long winded
دراز نفس
at full length
دراز کشیده
narrower
دراز وباریک
proboscises
پوزه دراز
string
چسبناک دراز
scoldpaceous
مانند نوک دراز
hatchet face
صورت دراز وباریک
to live a long life
عمر دراز کردن
porrect
دراز کردن جلوگذاردن
scolopax
جنس نوک دراز
tusk
دندان دراز وتیز
secular trend
روند دراز مدت
proboscis monley
بوزینه دراز بینی
longhorn
گوسفند شاخ دراز
to make old bones
عمر دراز کردن
longevous
دارای عمر دراز
ileal
وابسته به روده دراز
ileitis
اماس روده دراز
verbose
دراز نویس درازگو
tractile
لوله شو دراز شدنی
ringtail
تلیله نوک دراز
toboggan
سورتمه دراز و باریک
long term memory
حافطه دراز مدت
toboggans
سورتمه دراز و باریک
ileac
وابسته به روده دراز
tusks
دندان دراز وتیز
longer-term
دوره دراز مدت
weed
دراز و لاغر پوشاک
long-term
دوره دراز مدت
gibbon
میمون دراز دست
long horned grasshopper
ملخ شاخک دراز
gibbons
میمون دراز دست
repose
دراز کشیدن غنودن
orang outang
یکجوربوزینه دراز دست
orang-outang
یکجوربوزینه دراز دست
orang-outangs
یکجوربوزینه دراز دست
orang-outans
یکجوربوزینه دراز دست
longhorn
گاو شاخ دراز
prolate
دوک وار دراز
long-lived
دارای عمر دراز
johnboat
قایق دراز و باریک
reach
دراز کردن دست
long-lived
دراز عمر معمر
long lived
دراز عمر معمر
lanternjaws
ارواره دراز و لاغر
verbosity
دراز نویسی پرگویی
long lived
دارای عمر دراز
rangy
ولگرد پا دراز و لاغر
long necked flask
بالن گردن دراز
kick around
<idiom>
دراطراف دراز کشیدن
orangutan
بوزینه دست دراز
extended pole piece
قطبک دراز شده
orangoutang
بوزینه دست دراز
spindle
دراز و باریک شدن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com