Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
maelstrom
طوفان یا گرداب شدید
Other Matches
snifter
طوفان شدید وزش سخت
post diluvian
زیست کننده پس از طوفان پس از طوفان رخ داده
antediluvian
وابسته به پیش از طوفان پیش از طوفان نوح
fervor
حرارت شدید اشتیاق شدید
fervour
حرارت شدید اشتیاق شدید
gulfy
پر گرداب
whirls
گرداب
whirled
گرداب
whirl
گرداب
eddying
گرداب
eddies
گرداب
gulf
گرداب
rip
گرداب
gulfs
گرداب
eddy
گرداب
eddied
گرداب
whirling
گرداب
vortex
گرداب
rips
گرداب
gourd
گرداب
vortexes
گرداب
whirlpool
گرداب
ripped
گرداب
gourds
گرداب
vortices
گرداب
whirlpools
گرداب
eddied
گرداب کوچک
ripped
گرداب دریایی
swirled
گرداب متحرک
sea purse
گرداب دریا
seapuss
گرداب دریا
rip
گرداب دریایی
free vortex
گرداب ازاد
swirl
گرداب متحرک
swirling
گرداب متحرک
swirls
گرداب متحرک
rips
گرداب دریایی
waterspouts
ناودان گرداب
waterspout
ناودان گرداب
eddying
گرداب کوچک
eddies
گرداب کوچک
eddy
گرداب کوچک
tourbillon
گرداب اتش بازی گردبادی
tourbillion
گرداب اتش بازی گردبادی
tide rips
گرداب جذر و مدی دریا
storming
طوفان
stormed
طوفان
toucans
طوفان
storm
طوفان
toucan
طوفان
cataclysm
طوفان
cataclysms
طوفان
gale
طوفان
storms
طوفان
deluging
طوفان
flooding
طوفان
the stom raged itself out
طوفان
sandstorm
طوفان شن
sandstorms
طوفان شن
hurricanes
طوفان
gales
طوفان
hurricane
طوفان
deluged
طوفان
deluge
طوفان
floods
طوفان
deluges
طوفان
flooded
طوفان
flood
طوفان
wind spout
لوله ابی که ازفرود امدن ... گرداب تشکیل میشود
scylla
صخرهای در ساحل ایتالیاروبروی گرداب معروف به "شاریبدیس " در سیسیل
thunderstorm
طوفان تندری
cyclones
طوفان موسمی
thunderstorms
طوفان تندری
weathering
طوفان هوا
squalls
طوفان باد
rainstorms
طوفان باران
cyclone
طوفان موسمی
rainstorm
طوفان باران
sand storm
طوفان ریگ
storm smear
پراکندگی طوفان
petrel
مرغ طوفان
storm lane
گذرگاه طوفان
hail storm
طوفان تگرگ
tornado
طوفان پیچنده
tornadoes
طوفان پیچنده
line storm
طوفان مستقیم
magnetic strom
طوفان مغناطیسی
tornados
طوفان پیچنده
mother cary's chicken
مرغ طوفان
stormproof window
پنجره ضد طوفان
squall
طوفان باد
hurricanes
طوفان دریایی
hurricane
طوفان دریایی
wester
طوفان غربی
adrift
دستخوش طوفان
postdiluvian
بعد از طوفان نوح
northwester
طوفان شمال غربی
hailstorm
طوفان یا رگبار تگرگ
hailstorms
طوفان یا رگبار تگرگ
ice storm
طوفان همراه باتگرگ
storm card
طوفان نمای دریایی
storm clcud
ابر طوفان دار
procellarian
جنس مرغ طوفان
the storm raved itself out
طوفان غریدوغریدتا فرونشست
diluvian
وابسته به طوفان نوح طوفانی
ship fever
طوفان سخت در دریای چین
fulmar
مرغی مانند مرغ طوفان
diluvial
وابسته به طوفان نوح طوفانی
The massive storm has moved across Iceland.
این طوفان بزرگ از روی ایسلند رد شد.
mallemuck
مرغ طوفان اقیانوس منجمد شمالی
wind shake
تکان سخت درختان جنگل در اثر طوفان
sferics
دستگاه الکترونی کشف طوفان هوا شناسی
outride
دربرابر طوفان ایستادگی کردن در مسابقه چیره شدن
helmcloud
ابری که هنگام طوفان یاپیش ازان درسرکوه پدیدمی اید ابرقله
intensive
شدید
climacteric
<adj.>
شدید
tough
شدید
sweltering
شدید
tougher
شدید
two fisted
شدید
incontrollable
شدید
hyperpyrexia
تب شدید
high wrought
شدید
draconic
شدید
acute
شدید
diametrical
شدید
boisterous
شدید
diametric
شدید
toughest
شدید
forcible
شدید
vehement
شدید
drastically
شدید
raging
شدید
inclement
شدید
sopping
شدید
intense
شدید
violent
شدید
severe
شدید
severer
شدید
severest
شدید
vehemently
شدید
drastic
شدید
vigorous
شدید
stalwarts
شدید
slashing
شدید
rigorous
شدید
keenest
شدید
grievous
شدید
rugged
شدید
towering
شدید
keen
شدید
extensive
شدید
strenuous
شدید
stalwart
شدید
clavus
سردرد شدید
galloping inflation
تورم شدید
salvo
افهاراحساسات شدید
an intensive particle
ادات شدید
workouts
ورزش شدید
exquisite
شدید سخت
hypersensitivity
حساسیت شدید
workouts
تمرین شدید
rain cats and dogs
<idiom>
باران شدید
rain shower
باران شدید
workouts
کار شدید
workout
تمرین شدید
sthenic
شدید نیرومند
rumbustious
سخت شدید
pash
باران شدید
impetuous
تند و شدید
bedlam
اشتباه شدید
schwarmerei
احساسات شدید
salvoes
افهاراحساسات شدید
vehemence
غضب شدید
hyperinflation
تورم شدید
gird
ضربه شدید
high rate discharge
تخلیه شدید
high order detonation
انفجار شدید
violent wind
باد شدید
workout
ورزش شدید
workout
کار شدید
high explosive
سوختار شدید
aggravator
شدید کننده
advertising blitz
تبلیغات شدید
slat
ضربه شدید
passion
تعصب شدید
hard
مشکل شدید
booming
رونق شدید
penchant
میل شدید
slats
ضربه شدید
rushing
حرکت شدید
revulsion
تنفر شدید
rush
حرکت شدید
boomed
رونق شدید
boom
رونق شدید
rushed
حرکت شدید
booms
رونق شدید
hardest
مشکل شدید
harder
مشکل شدید
actude conditions
شرایط شدید
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com