English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
English Persian
dial collar طوقه یا حلقه درجه بندی شده
Search result with all words
graduate collar حلقه یا طوقه درجه بندی شده
Other Matches
steining طوقه بندی
batten طوقه اب بندی
battens طوقه اب بندی
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
ring clossure حلقه بندی
ring clossure reaction واکنش حلقه بندی
gradations درجه بندی
grade درجه بندی
gradation درجه بندی
scaling درجه بندی
grades درجه بندی
scale درجه بندی
calibrate درجه بندی
calibrated درجه بندی
ratings درجه بندی
rating درجه بندی
graduation درجه بندی
calibrating درجه بندی
calibrates درجه بندی
calibration درجه بندی
grading درجه بندی
performance rating درجه بندی عملکرد
graduating درجه بندی کردن
grade درجه بندی رتبه
rates درجه بندی کردن
intergradation درجه بندی داخلی
calibration curve منحنی درجه بندی
graduates درجه بندی کردن
grade درجه بندی کردن
merit rating درجه بندی شایستگی
graduate درجه بندی کردن
grades درجه بندی رتبه
grades درجه بندی کردن
logarithmic scale درجه بندی لگاریتمی
credit rating درجه بندی اعتبار
peer rating درجه بندی همسالان
linear scale درجه بندی خطی
calibration constant ثابت درجه بندی
rating scale مقیاس درجه بندی
rating schedule مقیاس درجه بندی
graduation line خط درجه بندی شده
rate درجه بندی کردن
ratee درجه بندی شونده
echelonment درجه بندی کردن
scscalable قابل درجه بندی
calibration error خطای درجه بندی
rater درجه بندی کننده
graphic rating scale مقیاس درجه بندی نگارهای
grade نوع درجه بندی کردن
tricking درجه بندی عدسی دوربین
tricked درجه بندی عدسی دوربین
trick درجه بندی عدسی دوربین
forced distribution rating درجه بندی با توزیع معین
dan gup jeado سیستم درجه بندی تکواندو
suppliers rating درجه بندی نمودن فروشنده ها
maximum scale value مقدار درجه بندی حداکثر
grades نوع درجه بندی کردن
unscourced wool پشم درجه بندی نشده
grand division مقیاس درجه بندی بزرگ طبلک
direct reading dial درجه بندی برای قرائت مستقیم
ranks درجه دادن دسته بندی کردن
rank درجه دادن دسته بندی کردن
degree of difficulty درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
ranked درجه دادن دسته بندی کردن
grades درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
color value درجه بندی رنگ ها بر حسب تیره و روشن بودن
dialled تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dials تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialed تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dial تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
base ring حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
looped بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
grader ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکارمیرودو بانها شیب منظم میدهد
vernier درجه یا تقسیم بندی فرعی تقسیم بدرجات جزء
gradate درجه بندی کردن مخلوط کردن
segregation جدا کردن درجه بندی کردن
gaduate درجه بندی کردن تغلیظ کردن
torque طوقه
ring طوقه
collar طوقه
puteal طوقه
collars طوقه
drum طوقه
strake طوقه
drummed طوقه
write enable ring حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
parapets طوقه چاه
slide طوقه لغزنده
guide collar طوقه راهنما
race ring طوقه سرسرهای
torquate طوقه دار
races طوقه لغزنده
slides طوقه لغزنده
race طوقه لغزنده
raced طوقه لغزنده
parapet طوقه چاه
positioning band حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
gorget زره گردن طوقه
fellyfelloe طوقه خارجی چرخ
nests حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
nest حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrules حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrule حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
compass rose دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
beam attack تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
crispest موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loop حلقه درون حلقه دیگر
looped حلقه درون حلقه دیگر
crisper موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loops حلقه درون حلقه دیگر
crisp موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisps موجدارکردن حلقه حلقه کردن
elevation indicator صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch درجه روی بازوی درجه داران
sighting bar ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
superelevation درجه ارتفاع درجه بلندی
third class درجه سوم بلیط درجه 3
third-class درجه سوم بلیط درجه 3
bight حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
sighting leaf ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
convolute حلقه حلقه کردن
purled حلقه حلقه شدن
purls حلقه حلقه شدن
quoit حلقه پرتاب حلقه
wreathy حلقه حلقه شده
purling حلقه حلقه شدن
purl حلقه حلقه شدن
eye bolt حلقه حلقه اتصال
speed ring طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
race ring رینگ لغزنده سرسره لغزنده طوقه دوار
adjusting ring حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineament طرح بندی صورت بندی
lineaments طرح بندی صورت بندی
wording جمله بندی کلمه بندی
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
classifications طبقه بندی رده بندی
classification طبقه بندی رده بندی
brevet درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
master at arms درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
division police petty officer درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
transparent نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
groups دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
convolutions حلقه
earring حلقه
ear ring حلقه
reeling حلقه
loops حلقه
do while loop حلقه WHILE/DO
convolution حلقه
reels حلقه
whorl حلقه
whorls حلقه
wisp حلقه
strap حلقه
curly حلقه حلقه
bell-flower حلقه گل
wisps حلقه
loop حلقه
straps حلقه
strop حلقه
wreaths حلقه گل
wreath حلقه گل
reel حلقه
reeled حلقه
coiled حلقه
ring حلقه
eyes حلقه
coils حلقه
hanks حلقه
eying حلقه
coil حلقه
fascia حلقه
hank حلقه
eye حلقه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com