English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
livelong طولانی وخسته کننده
Other Matches
drab یکنواخت وخسته کننده
drabber یکنواخت وخسته کننده
drabbest یکنواخت وخسته کننده
durdgery کار سخت وخسته کننده
screed سخن یا نامه دراز وخسته کننده
prolonger تاخیر دهنده طولانی کننده
off roader شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
fibre که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fiber که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
extensions طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
extension طولانی تر کردن چیزی .افزودن چیزی به چیزی دیگر برای طولانی تر کردن آن
shortest طولانی نه
longed طولانی
longest طولانی
short طولانی نه
longer طولانی
great طولانی
longs طولانی
prolongs طولانی
prolonging طولانی
longsome طولانی
prolong طولانی
of long standing طولانی
protracted طولانی
agelong طولانی
long طولانی
greatest طولانی
great- طولانی
prolix طولانی
long- طولانی
shorter طولانی نه
prolong طولانی کردن
long طولانی طویل
as long as بمدت طولانی
longed طولانی طویل
periphrastically بطور طولانی
hold over <idiom> طولانی نگهداشتن
prolongs طولانی کردن
telephone در یک مسافت طولانی
prolonging طولانی کردن
longer طولانی طویل
blue moon مدت طولانی
extending طولانی تر کردن
extend طولانی تر کردن
long play صفحه طولانی
telephones در یک مسافت طولانی
telephoning در یک مسافت طولانی
long- طولانی طویل
longs طولانی طویل
extends طولانی تر کردن
longest طولانی طویل
elongation طولانی کردن
gangling طولانی و دراز
telephoned در یک مسافت طولانی
long tail liability تعهد طولانی مدت
long thrust تک نفوذی طولانی یادوردست
long recoil عقب نشینی طولانی
lengthens طولانی کردن کشیدن
gabfest محاوره طولانی و مفصل
slotting سوراخ طولانی و باریک
slots سوراخ طولانی و باریک
scrolls نوشته یافهرست طولانی
scroll نوشته یافهرست طولانی
degressive burning سوختن طولانی خرج
slot سوراخ طولانی و باریک
heatwave هوای گرم طولانی
lengthen طولانی کردن کشیدن
long-drawn-out بیش از اندازهی طولانی
strip ماده طولانی نازک
protracted war استراتژی نبرد طولانی
prolongation طولانی کردن تطویل
lengthened طولانی کردن کشیدن
heatwaves هوای گرم طولانی
symphony قطعه طولانی موسیقی
prolegomenous دارای مقدمه طولانی
lengthening طولانی کردن کشیدن
symphonies قطعه طولانی موسیقی
marathon جلسه گروهی طولانی
marathons جلسه گروهی طولانی
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
long game بازی با لزوم ضربههای طولانی
swigs جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
T link اتصال سریع و طولانی داده
prolongate طولانی کردن امتداد دادن
To live a long life . عمر طولانی (زیاد ) کردن
trench استحکامات خندقی شیار طولانی
swig جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
swipe حرکت جاروبی جرعه طولانی
stream جریان طولانی داده سری
streamed جریان طولانی داده سری
streams جریان طولانی داده سری
long-distance با شعاع عمل زیاد طولانی
long distance با شعاع عمل زیاد طولانی
swigged جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
macrobiotics دانش طولانی کردن عمر
swigging جرعه طولانی نوشیدن اشامیدن
swiped حرکت جاروبی جرعه طولانی
trenches استحکامات خندقی شیار طولانی
We have a long journey before us . مسافرت طولانی در پیش داریم
go long تلاش درپاس طولانی بجلو
swiping حرکت جاروبی جرعه طولانی
to give a long recital of something دادن یک شرح مفصل و طولانی از چیزی
dromos [راهروی باریک و طولانی به گذرگاه کندویی]
grand touring car نوعی اتومبیل مسابقه مسافتهای طولانی
stall حفظ گوی برای مدت طولانی
long iron چوبهای شماره 1 و 2 و 3برای ضربههای طولانی
The outcome of the long struggle . نتیجه این مبا رزه طولانی
stalling حفظ گوی برای مدت طولانی
extensions طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
outstay بیش از حد لزوم ماندن اقامت طولانی کردن
archive ذخیره سازی داده برای مدت طولانی
extension طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
phoned تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
phoning تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
point race مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
phone تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
storage ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
phones تلفن یا ماشین برای صحبت با کی در مسافت طولانی
stationery صفحات چاپگر که یک سری ورقههای طولانی را تشکیل می دهند
phugoid oscillation نوسانهای با پریود طولانی هواپیما حول محور عرضی
skip breathing حبس نفس برای طولانی کردن مدت غواصی
long base method روش تقاطع نقشه برداری بااستفاده از یک باز طولانی
He swigged the beer in four gulps. او [مرد] آبجو را با چهار تا جرعه طولانی قورت داد.
hyphenation تنظیم خط وط با پهنای مشخص به تقسیم کلمات طولانی در انتهای هر خط به درستی
pseudo random رشته تولید شده تصادفی که در مدت طولانی تکرار بشود
prescription دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
prescriptions دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان
paper کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
papering کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
papered کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
papers کاغذ طولانی که داده روی آن ضبط میشود به صورت نقاط پانچ شده
segment تقسیم یک برنامه طولانی به بخشهای کوچکتر که بعداگ در صورت نیاز قابل فراخوانی هستند
space میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند
burn in علامت گذاری یک صفحه تلویزیونی یا مانیتور پس از نمایش یک تصویر درخشان برای مدت طولانی
segments تقسیم یک برنامه طولانی به بخشهای کوچکتر که بعداگ در صورت نیاز قابل فراخوانی هستند
spaces میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند
edges اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
edge اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
latest event time دیرترین زمانیکه تا ان زمان یک واقعه میتواند اتفاق بیافتد بدون انکه مدت اجرای پروژه طولانی تر گردد
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
permanent آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
flight پرواز بلند و طولانی توپ پس از ضربه یا توپ زدن بطوری که ناگهان به زمین بیافتد
long- میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longed میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longest میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longer میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longs میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
broadband روش ارسال که چندین کانال داده را به سیگنا تبدیل میکند و آن را در یک مسافت طولانی حمل میکند
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
thick Ethernet شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
wideband روش ارسال که حاوی چندین کانال داده روی سیگنال انتقال است و میتواند داده را در مسافت طولانی منتقل کند
degressive burning اشتعال طولانی اشتعال تدریجی خرج
protracted war جنگ طولانی جنگ دراز مدت
complex طراحی CPU که در آن مجموعه دستورات حاوی چنیدن دستور طولانی و پیچیده است که برنامه نویسی را ساده تر میکند ولی سرعت را کم میکند
complexes طراحی CPU که در آن مجموعه دستورات حاوی چنیدن دستور طولانی و پیچیده است که برنامه نویسی را ساده تر میکند ولی سرعت را کم میکند
macbinary سیستم ذخیره و ارسال فایلی که به فایلهای Macintosh به همراه نشانه ها و نام فایل طولانی اجازه می دهند روی سیستمهای دیگر ذخیره شوند
language زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
languages زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com