Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
weaving distance
طول تلاقی مسافت همبری
Other Matches
concurrence
تلاقی دو نیرو در یک خط عملیات نقطه تلاقی همزمان بودن
weaving
همبری چلیپایی
weaving section
منطقه همبری
photo distance
مسافت اندازه گیری شده ازعکس هوایی مسافت روی عکس
time distance
مسافت زمانی حرکت ستون مسافت طی شده در زمان معین
mean free path for attenuation
مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
range scale
طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
scattering mean free path
مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
mean free for scattering
مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
attenuation mean free path
مسافت ازاد میانگین درتضعیف مسافت تضعیف
short international
مسابقهای که هر تیرانداز 03تیر از مسافت 05 متر و 03تیر از مسافت 53 متر و 03تیر از مسافت 52 متر با تیرو کمان می اندازد
range section
قسمت مسئول مسافت یاب یاکار با دستگاه مسافت یاب دریک اتشبار
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
windsor round
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری و 63تیر از مسافت 05 متری و63 تیر از 04 متری با کمان
vehicle stopping distance
مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
road distance
مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
mean free path absorption
مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
coincidence range finder
مسافت یاب دوشاخهای مسافت یاب انطباقی
absorption mean free path
مسافت ازاد میانگین در جذب مسافت جذب
conflux
تلاقی
confluences
تلاقی
weaving
تلاقی
confluence
تلاقی
anastomois
تلاقی
collisions
تلاقی
anastomosis
تلاقی
tangency
تلاقی
collision
تلاقی
crossing point
نقطه تلاقی
commissure
محل تلاقی
crossing points
نقطه تلاقی
gantlet
تلاقی کردن
point of intersection
نقطه تلاقی
vanishing point
نقطه تلاقی
meeting
تلاقی همایش
incidence matrix
ماتریس تلاقی
intersection point
نقطه تلاقی
interactional points
نقاط تلاقی
meetings
تلاقی همایش
counter
باجه تلاقی کردن
countering
باجه تلاقی کردن
quits
بی حساب تلاقی شده
crossing
نقطه تلاقی دوراهی
countered
باجه تلاقی کردن
redezvous
محل تلاقی یکانها
groins
محل تلاقی دوطاق
outfall
محل تلاقی دوابریز
mould line
خط حاصل از تلاقی دو سطح
groin
محل تلاقی دوطاق
meetings
تلاقی وسائط نقلیه برخوردها
confluences
اتصال یا تلاقی دو نهر همریختنگاه
confluence
اتصال یا تلاقی دو نهر همریختنگاه
meeting
تلاقی وسائط نقلیه برخوردها
concourses
محل تلاقی چندخیابان یا جاده
pitch curves
تلاقی سطوح طرفین دندانه
concourse
محل تلاقی چندخیابان یا جاده
gantlet
: محل تلاقی دو خط راه اهن
csma/cd
دستیابی چندتایی با کشف تلاقی
crease
محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
creased
محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
creases
محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
creasing
محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
telemetering
ارزیابی کردن موشکها مسافت سنجی کردن مسافت سنجی
sofar
سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
buttock lines
نیمرخ تلاقی صفحات قائم باسطح اجسام صلب
telematics
نقطه تلاقی راه دور وپردازش خودکار اطلاعات
carrier sense
detect collision accesswith multiple دستیابی چندتایی با کشف تلاقی
passing place
محل پیش بینی شده برای تلاقی در راههای شوسهای
junction well
چاهها یا گودالهایی که درمحل تلاقی تغییر شیب زهکشهای زیرزمینی ایجادمیگردند
relief hole
سوراخی در ورقههای فلزی که تلاقی دو خم را بدون تاب برداشتن صفحه ممکن میسازد
mach stem
جبهه موج حاصل از تلاقی موج برخوردی و منعکس
short range
کم مسافت
short-range
کم مسافت
length
مسافت
lengths
مسافت
ranges
مسافت
ranged
مسافت
distances
مسافت
distance
مسافت
range
مسافت
metrograph
مسافت سنج
proximity fuze
از مسافت دور
plotting scale
خط کش مسافت یاب
range scale
طبله مسافت
odometry
مسافت پیمایی
odometer
مسافت سنج
burst range
مسافت ترکش
close range
مسافت نزدیک
equidistance
مسافت مساوی
intervalometer
مسافت سنج
jacob's staff
مسافت سنج
known distance
مسافت معلوم
trochometer
مسافت پیما
odograph
مسافت سنج
racing course
مسافت مسابقه
range determination
تخمین مسافت
range determination
تعیین مسافت
taximeter
مسافت سنج
telemeter
مسافت سنج
telemetry
مسافت سنجی
test course
مسافت ازمایش
training distance
مسافت تمرین
viameter
مسافت پیما
rangefinders
مسافت یاب
supporting distance
مسافت پشتیبانی
sight distance
مسافت دید
range drum
طبله مسافت
range finder
مسافت یاب
range finding
مسافت یابی
range indicator
شاخص مسافت
range indicator
طبله مسافت
range indicator
مقیاس مسافت
range adjustment
تنظیم مسافت
range calibration
تنظیم مسافت
range sensing
تخمین مسافت
hauls
مسافت حمل
hauled
مسافت حمل
blooming train
مسافت نورد
telephone
در یک مسافت طولانی
telephoned
در یک مسافت طولانی
telephones
در یک مسافت طولانی
telephoning
در یک مسافت طولانی
haul
مسافت حمل
air distance
مسافت هوایی
hauling
مسافت حمل
ranging
مسافت یابی
longest
طی مسافت زیاد توپ
mean free path
مسافت ازاد متوسط
mean free path
مسافت ازاد میانگین
measurer whell
چرخ مسافت سنج
measuring magnifier
مسافت یاب دقیق
long-distance
دارای مسافت دور
ranging
مسافت یابی کردن
long-
طی مسافت زیاد توپ
distantly
دور به مسافت زیاد
eying
دیدخوب با تشخیص مسافت
long distance
دارای مسافت زیاد
tachometric sight
دوربین مسافت یاب
long distance
دارای مسافت دور
longer
طی مسافت زیاد توپ
range disk
میز تصحیح مسافت
torpedo run
مسافت طی شده اژدر
tachymeter
دوربین مسافت یاب
sound ranging
مسافت یابی صوتی
taximeter
مسافت نمای تاکسی
telemeter
دورسنج مسافت سنج
ranging pole
شاخصهای مسافت یابی
range table
جدول مسافت توپ
telemetry
مسافت سنجی رادیویی
range spotting
تخمین مسافت کردن
tachometer
کیلومترشمار مسافت سنج
longed
طی مسافت زیاد توپ
telephone modal distance
مسافت مکالمه تلفنی
range rake
الیداد مسافت سنج
range board
میز تنظیم مسافت
range keeper
محاسب مسافت توپ
equidistant
دارای مسافت مساوی
range finding
تخمین مسافت کردن
range finder
مسافت سنج دریایی
tachometric sight
دوربین مسافت سنج
limit
مسافت یا مدت مسابقه
eyeing
دیدخوب با تشخیص مسافت
mile
مقیاس سنجش مسافت
miles
مقیاس سنجش مسافت
spot
مسافت یابی کردن
spots
مسافت یابی کردن
long
طی مسافت زیاد توپ
eye
دیدخوب با تشخیص مسافت
flash ranging
مسافت یابی نوری
eyes
دیدخوب با تشخیص مسافت
flights shooting
مسابقه مسافت نه هدف
long-distance
دارای مسافت زیاد
long haul
<idiom>
مسافت دراز یا سفرکردن
long distance supply
تغذیه مسافت دور
macrometer
مسافت یاب نوری
longs
طی مسافت زیاد توپ
macrometer
دوربین مسافت سنج
leader's rule
تعیین مسافت امن
fetched
مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
mileage
مسافت طی شده به وسیله خودرو
fetch
مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
fetches
مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
coincidence adjustment
تعیین مسافت به وسیله انطباق
legs
مسافت طی شده قایق در یک دور
band
را یک مسافت کوتاه ارسال میکند
safe distance
مسافت امن اطراف مین
leg
مسافت طی شده قایق در یک دور
bands
را یک مسافت کوتاه ارسال میکند
courses
مسیر رفت و برگشت مسافت
coursed
مسیر رفت و برگشت مسافت
arming range
مسافت مسلح شدن گلوله
loran
رادار مسافت سنج دریایی
measuring magnifier
مسافت یاب مخصوص فواصل کم
air distance
مسافت طی شده به وسیله هواپیما
course
مسیر رفت و برگشت مسافت
marathon
دو ماراتون به مسافت 09124 متر
marathons
دو ماراتون به مسافت 09124 متر
To cover (traverse)long distances.
مسافت زیادی راطی کردن
metropolitan area network
شبکه گسترده در مسافت محدود.
range drum
طبله بستن مسافت به توپ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com