English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 193 (10 milliseconds)
English Persian
catastrophe عاقبت داستان
catastrophes عاقبت داستان
Search result with all words
catastrophical مربوط به عاقبت داستان
Other Matches
this story is improbable این داستان راست نمینماید این داستان بعید بنظر میرسد
in the long run عاقبت
futurity عاقبت
finally عاقبت
afterclap عاقبت
the future عاقبت
eventually عاقبت
finales عاقبت
finale عاقبت
at long last عاقبت
result of the negotiations عاقبت مذاکرات
negotiation outcome عاقبت مذاکرات
negotiation result عاقبت مذاکرات
to come to good عاقبت بخیرشدن
far seeing عاقبت بین
farseeing عاقبت اندیش
outcomes عاقبت سرانجام
successful عاقبت بخیر
outcome عاقبت سرانجام
longsighted عاقبت اندیش
otherworldiness اندیشه عاقبت
She came to grief . She came to a sticky end. عاقبت بخیر نشد
To have foresight . To be provident. عاقبت اندیش بودن
Who knows what the end wI'll be? عاقبت کاررا کی می داند ؟
improvidence عاقبت نیندیشی اسراف
Cheating( fraud) does not pay ( prosper). تقلب عاقبت ندارد
At last his anger exploded. عاقبت از زور خشم ترکید
It wI'll come to a bad end. It is foredoomed. اینکار عاقبت ( خوشی ) ندارد
Surely things wI'll turn out well for him in the end. مطمئنا" عاقبت بخیر خواهد شد
He eventually landed in prison . عاقبت کارش بزندان کشید
Idlenes is the partnet of want and shame.. <proverb> عاقبت تنبلى ایتیاج و شرمسارى است .
prosperously بطور نیک انجام با عاقبت خوش
We finally succeed in making a radio contact. عاقبت توانستیم یک تماس رادیویی برقرار کنیم
marchen داستان
anecdotage داستان
fables داستان
apologue داستان
conte داستان
story داستان
tale داستان
novella داستان
fable داستان
tales داستان
epitasis حداعلای داستان
conte داستان کوتاه
decameron داستان نامه
an interesting story داستان با مزه
short stories داستان کوتاه
short story داستان کوتاه
novelette داستان کوتاه
novelettes داستان کوتاه
episode داستان فرعی
episodes داستان فرعی
an iliad of woes داستان بدبختبی
underplot داستان فرعی
fairy tale داستان جن و پری
fairy tales داستان جن و پری
storybook کتاب داستان
storybook داستان نامه
to spin yarns داستان ساختن
to invent stories داستان ساختن
fictionist داستان نویس
whodunnits داستان پلیسی
hermitically هلوان داستان
in a narrative style بسبک داستان
novelet داستان کوتاه
make-up داستان ساختگی
narratives داستان داستانسرایی
flashbacks بازگوی داستان
flashback بازگوی داستان
hero پهلوان داستان
narrative داستان داستانسرایی
parables داستان اخلاقی
heroes پهلوان داستان
fiction داستان اختراع
fictions داستان اختراع
storyteller داستان سرا
storytellers داستان سرا
whodunits داستان پلیسی
whodunit داستان پلیسی
parable داستان اخلاقی
novels کتاب داستان
narration داستان داستانسرایی
novel کتاب داستان
narrator گوینده داستان
narrators گوینده داستان
what is bred in the bone will come out in the flesh <proverb> عاقبت گرگ زاده گرگ شود
fictionalized بصورت داستان دراوردن
story recall test ازمون یاداوری داستان
serialist داستان نویس سریال
ruise شایعات داستان ساختگی
fictionalize بصورت داستان دراوردن
novelize بشکل داستان در اوردن
fictionalize داستان سرایی کردن
sob stories داستان گریه اور
fictionalising داستان سرایی کردن
fictionalising بصورت داستان دراوردن
That's not so! داستان اینطوری نیست!
story اشکوب داستان گفتن
story بصورت داستان در اوردن
fictionalised بصورت داستان دراوردن
fairy tales داستان باور نکردنی
fictionalised داستان سرایی کردن
fairy tale داستان باور نکردنی
fictionalises بصورت داستان دراوردن
fictionalises داستان سرایی کردن
sob story <idiom> داستان اشک آور
novelistic وابسته به داستان و رمان
personages شخصیت بازیگران داستان
personage شخصیت بازیگران داستان
fictionize داستان سرایی کردن
fictionize بصورت داستان دراوردن
cliff hanger مطلب یا داستان جالب
cliff-hanger مطلب یا داستان جالب
cliff-hangers مطلب یا داستان جالب
donnee موضوع داستان یا درام
science fiction داستان تخیلی علمی
anecdotal evidence شواهد داستان گونه
sob story داستان گریه اور
fictionalizes داستان سرایی کردن
invention of a false story جعل داستان دروغی
fictionalized داستان سرایی کردن
fictionalizing بصورت داستان دراوردن
fictionalizing داستان سرایی کردن
fictionalizes بصورت داستان دراوردن
What's behind all this? معنی این داستان چه است؟
character شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
characters شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
to be back to square one <idiom> دوباره به اول داستان رسیدن
yarn الیاف داستان افسانه امیز
lay تخم گذاردن داستان منظوم
heroically زنی که قهرمان داستان باشد
heroine زنی که قهرمان داستان باشد
cartoon تصویر مضحک داستان مصور
yarns الیاف داستان افسانه امیز
heroines زنی که قهرمان داستان باشد
lays تخم گذاردن داستان منظوم
tract داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
cartoons تصویر مضحک داستان مصور
romances کتاب رمان داستان عاشقانه
The scene of the nover is laid in scotland. صحنه داستان دراسکاتلند است
pastorale شعرویاموسیقی روستایی داستان شبانی
make up ساختمان یاحالت داستان ساختگی
make a picture story test آزمون داستان سازی مصور
iliad داستان حماسی منسوب به هومر
tracts داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
romance کتاب رمان داستان عاشقانه
That story is as old as the hills. داستان خیلی طول و دراز است.
cycles سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
this play does not stage well این داستان خوب در نمایش در نمیاید
folktale افسانههای قومی واجدادی داستان ملی
skald شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
That's another story. این داستان [قضیه] دیگری است.
cycle سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycled سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cock and bull story داستان جعلی برای تعریف ازخود
cock-and-bull stories داستان جعلی برای تعریف ازخود
cock-and-bull story داستان جعلی برای تعریف ازخود
The whole story was faked up . تمام داستان قلابی وساختگه بود
Her sad story moved us to tears. داستان غم انگیزش همه ما را بگریه انداخت
The moral of the story is that … نتیجه اخلاقی این داستان اینست که ...
The moral point of this story is that… مقصود از این کتاب داستان درواقع اینست که ...
subplot داستان یا موضوع فرعی وتبعی رمان یانمایشنامه
achilles اشیل یا اخلیوس قهرمان داستان ایلیاد هومر
pick wickian شبیه پیکویک قهرمان داستان نگارش چارلز دیکنز
rhapsody اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
rhapsodies اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
roman a clef داستان واقعی که نام شخصیتهای ان بطور ناشناس برده شده
sikt قطعه خوش مزه داستان مضحک کاباره هاونمایشهای واریته
follow up تعقیب کردن دنباله داستان را شرح دادن تماس با بیمارپس ازتشخیص یا درمان
Let me back up and explain how ... به من اجازه بدهید از اول داستان در گذشته شروع بکنم و توضیح بدهم که چطور ...
agamemnon اگاممنون پادشاه مایسنا که منازعهء او با اشیل مقدمهء داستان حماسی ایلیاد است
What followed was the usual recital of the wife and children he had to support. سپس داستان منتج شد به بهانه مرسوم زن و بچه ها که او [مرد] باید از آنها حمایت بکند.
dramatic monologue نوعی داستان نمایشی که دران یکنفر بتنهایی فاهر میشودوبا متکلم وحده است
the story is probale این داستان راست مینماید این حکایت احتمال داردراست باشد
name part بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند
marxist economics نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
romanticized بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
Once upon a time . یکی بود یکی نبود ( د رآغاز داستان )
romanticize بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticising بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
narrating داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
narrated داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
narrate داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
romanticised بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticizing بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticises بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticizes بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
narrates داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
graustark سر زمین خیالی داستان خیالی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com