Total search result: 201 (10 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
smoke agent |
عامل شیمیایی دودانگیز |
|
|
Other Matches |
|
smoke candle |
جعبه حاوی عامل دودانگیز |
cyanogen agent |
عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن |
blood agent |
عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون |
chemical agent |
عامل شیمیایی |
vesicant agent |
عامل شیمیایی تاول زا |
toxic agent |
عامل شیمیایی سمی |
nerve agent |
عامل شیمیایی عصبی |
agent |
نماینده عامل شیمیایی خرج |
agents |
نماینده عامل شیمیایی خرج |
catalytic agent |
عامل فعل وانفعال شیمیایی بوسیله اثرمجاورتی |
catalysts |
عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت |
catalyst |
عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت |
smoke round |
گلوله دودانگیز |
smoke pot |
جعبه دودانگیز |
smoke projectile |
گلوله دودانگیز |
gas shell |
گلوله دودانگیز |
smoke agent |
ماده دودانگیز |
smoke candle |
جعبه دودزا در گلوله دودانگیز |
chemical survey |
بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی |
reserved character |
حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود |
actuator |
محرک بازوی عامل مکانیسم عامل |
capital intensive goods |
کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است |
derived demand |
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود . |
shells |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
shelling |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
shell |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
piggybacks |
سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود |
class a agent officer |
افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل |
piggyback |
سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود |
v , series |
سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی |
EXE file |
در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست |
MS DOS |
سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود |
chemic |
شیمیایی |
chemicals |
شیمیایی |
chemical |
شیمیایی |
chemical sense |
حس شیمیایی |
chemical biological and radiological |
شیمیایی |
chemical physics |
فیزیک شیمیایی |
chemical pollution |
الودگی شیمیایی |
chemical properties |
خواص شیمیایی |
chemical reaction |
واکنش شیمیایی |
decomposition |
هوازدگی شیمیایی |
chemical fuel |
سوخت شیمیایی |
chemical operations |
عملیات شیمیایی |
chemical munition |
سلاح شیمیایی |
chemical kinetics |
سینتیک شیمیایی |
mulches |
ماده شیمیایی |
mulch |
ماده شیمیایی |
chemical industries |
صنایع شیمیایی |
chemical herbicide |
علف کش شیمیایی |
narcosis |
خواب شیمیایی |
chemical reactor |
واکنشگاه شیمیایی |
fertilisers |
کود شیمیایی |
fertilizer |
کود شیمیایی |
fertilizers |
کود شیمیایی |
chemical weathering |
هوازدگی شیمیایی |
precipitates |
رسوب شیمیایی |
chemiluminescence |
نورتابی شیمیایی |
precipitating |
رسوب شیمیایی |
chemisorption |
جذب شیمیایی |
chemotropism |
گرایش شیمیایی |
precipitated |
رسوب شیمیایی |
precipitate |
رسوب شیمیایی |
chemical research |
پژوهش شیمیایی |
galvanic cell |
پیل شیمیایی |
electrochemical |
برقی- شیمیایی |
chemical shift |
جابجایی شیمیایی |
chemism |
خاصیت شیمیایی |
chemical species |
گونههای شیمیایی |
cloud attack |
تک با ابر شیمیایی |
chemical survey |
تجسس شیمیایی |
homolysis |
تجزیه شیمیایی |
chemoreceptor |
گیرنده شیمیایی |
chemical exchange |
تبادل شیمیایی |
biochemical |
زیستی- شیمیایی |
chemical analysis |
تجزیه شیمیایی |
chemical defense |
پدافند شیمیایی |
chemical bond |
پیوند شیمیایی |
chemical combination |
ترکیب شیمیایی |
chemical compound |
ترکیب شیمیایی |
chemical ammunition |
مهمات شیمیایی |
organic compound |
مواد شیمیایی |
compound |
ترکیب شیمیایی |
compounded |
ترکیب شیمیایی |
compounds |
ترکیب شیمیایی |
man-made fiber |
الیاف شیمیایی |
chemical agent |
ماده شیمیایی |
chemical grouting |
تزریق شیمیایی |
quasichemical |
شبه شیمیایی |
chemical injection |
تزریق شیمیایی |
chemical security |
تامین شیمیایی |
chemical energy |
انرژی شیمیایی |
chemical element |
عنصر شیمیایی |
chemical analyse |
تجزیه شیمیایی |
chemical consolidation |
تزریق شیمیایی |
chemical deposits |
نهشتهای شیمیایی |
proportioner |
مخلوط کن شیمیایی |
chemical equivalent |
هم ارز شیمیایی |
chemical equilibrium |
تعادل شیمیایی |
oxides |
ماده شیمیایی از اکسیژن |
urinalysis |
تجزیه شیمیایی ادرار |
oxide |
ماده شیمیایی از اکسیژن |
chemosynthesis |
سنتز باکتری شیمیایی |
photochemical smog |
دود مه فتو شیمیایی |
photochemical smog |
دود مه نور شیمیایی |
chemical affinity |
میل ترکیبی شیمیایی |
c.o.d |
نیاز شیمیایی به اکسیژن |
cloud attack |
تک شیمیایی با مواد سمی |
petrochemicals |
مواد شیمیایی نفتی |
biochemical catalyst |
کاتالیزور زیست شیمیایی |
immunochemistry |
علم ایمنی شیمیایی |
chemical alarm |
اعلام خطر شیمیایی |
thermolysis |
تجزیه شیمیایی در اثرحرارت |
chemical |
ماده شیمیایی دارویی |
chemical feedstock |
مواد اولیه شیمیایی |
chemical bonding |
تشکیل پیوند شیمیایی |
nuclear biological chemical |
شیمیایی میکربی هستهای |
chemical oxygen demand |
نیاز شیمیایی اکسیژن |
chemicals |
ماده شیمیایی دارویی |
petrolum chemicals |
مواد شیمیایی نفتی |
chemical weapon |
جنگ افزار شیمیایی |
acid equivalent |
معادل شیمیایی اسید |
b.o.d |
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن |
flavone |
ماده شیمیایی بیرنگ ومتبلور |
chemotrophic treatment |
تسویه خوراک ساخت شیمیایی |
galvanic battery |
دستگاه تولیدالکتریک با عمل شیمیایی |
goechemical |
وابسته به تغییرات شیمیایی زمین |
biological oxygen demand |
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن |
stabilisers |
ماده ثبات دهنده شیمیایی |
neutralised |
بطور شیمیایی خنثی کردن |
biochemical oxygen demand |
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن |
stabilizer |
ماده ثبات دهنده شیمیایی |
oxime |
ماده ضد اثرعامل عصبی شیمیایی |
neutralises |
بطور شیمیایی خنثی کردن |
chemical security |
حفافت برعلیه مواد شیمیایی |
chemical shift non equivalent protons |
پروتونهای با جابجایی شیمیایی نابرابر |
absorption compound |
ترکیب شیمیایی جذب کننده |
synthetic |
مواد شیمیایی و پروسس شده |
chemical shift equivalent protons |
پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر |
tetrahydrate |
ترکیب شیمیایی شامل چهارمولکول اب |
chemical warfare |
جنگ بوسیله گازهای شیمیایی |
actinolagy |
معرفت بخواص شیمیایی نور |
corrosion |
زنگ خوردگی فرسایش شیمیایی |
neutralising |
بطور شیمیایی خنثی کردن |
neutralize |
بطور شیمیایی خنثی کردن |
immunochemistry |
مبحث ایمنی شناسی شیمیایی |
neutralizes |
بطور شیمیایی خنثی کردن |
neutralizing |
بطور شیمیایی خنثی کردن |
boron water |
ابی که عنصر شیمیایی بردارد |
trihydrate |
ترکیب شیمیایی دارای سه ملکول اب |
drysalter |
فروشنده مواد شیمیایی وگوشت وترشی |
electroanalysis |
تجزیه شیمیایی بوسیله جریان برق |
doping |
افزودن ماده شیمیایی خاص به یک قطعه |
fibroin |
جرم شیمیایی ابریشم وتارعنکبوت ومانندانها |
chemical defense |
پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی |
galvanism |
جریان مستقیم برق الکتریسیته شیمیایی |
leaker |
گلوله یا بمب شیمیایی فاسد یاخراب |
latensify |
بوسیله مواد شیمیایی تقویت کردن |
AC |
مخفف اصطلاح شیمیایی alicyclic میباشد |
inert |
که با سایر مواد شیمیایی کار نمیکند |
pyrolyze |
در اثر حرارت تغییر شیمیایی دادن |
pyrocondensation |
تغلیظ یا تکاثف شیمیایی بوسیله حرارت |
pyrochemical |
وابسته به فعالیت شیمیایی درگرمای زیاد |
tartan |
ماده شیمیایی مورد استفاده در پیست |
photolysis |
تجزیه شیمیایی بر اثر نیروی تابشی |
photochemical oxidant |
اکسید کننده نور شیمیایی اکساینده فتوشیمیایی |
bleach |
سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی |
metamerism |
برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی |
battery |
وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند |
biosynthesis |
تهیه مواد شیمیایی بوسیله موجودات زنده |
bleached |
سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی |
matrass |
شیشه گردن دراز که درازمونهای شیمیایی بکارمیبرند |
bleaches |
سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی |
batteries |
وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند |
actinic |
دارای خواص پرتوافکنی مربوط به تاثیر شیمیایی |
doped |
قطعهای که به آن ماده شیمیایی خاصی اضافه شده است |
mags |
ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست |
metameric |
در وزن و ترکیب برابر و درخواص شیمیایی دگرگون حلقهای |
smog |
مه غلیظی که در اثر دود یا بخارهای شیمیایی ایجاد میشود |
catalysis |
اثر مجاورت جسمی دریک فعل وانفعال شیمیایی |
alodine |
نوعی روکش شیمیایی جهت قطعات الیاژ الومینیوم |
autocatalysis |
اثر مجاورتی خود بخودجسمی در فعل و انفعال شیمیایی |
bleaching materiel |
پودر شستشو برای رفع الودگی عوامل شیمیایی |
mag |
ماده شیمیایی برای جذب رطوبت دست ژیمناست |
pyrolyze |
تحت عمل تجزیه شیمیایی در اثر حرارت قراردادن |
radiochemistry |
یک شاخه از شیمی که بااثرات شیمیایی رادیواکتیوسرو کار دارد |
histochemistry |
علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند |
latensification |
تقویت عکس فاهر شده عکاسی بوسیله مواد شیمیایی |
danc solution |
نوعی محلول شیمیایی برای رفع الودگی عوامل تاول زا |
to paynize wood |
چوب را با محلول ویژه شیمیایی اندون برای اینکه زودنپوسد |
slow pill |
ماده شیمیایی که بطورغیرمجاز به اسب برای کندکردن سرعتش تزریق میشود |
thermosetting plastics |
پلیمرهای ساختگی که در اثرگرما بصورت شیمیایی وبازگشت ناپذیر تغییر میکند |
macronutrient |
ماده شیمیایی که برای رشد ونمو و تغذیه گیاه لازم است |
geochemistry |
علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند |
spray attack |
پخش مواد شیمیایی وبیولوژیکی از راه هوا برای تولید تلفات |
metamer |
جسمی که در ترکیب و سنگینی با جسم دیگر برابرولی درخواص شیمیایی است |
galvanist |
متخصص تولید نیروی کهربایی با عمل شیمیایی یامعالجه ناخوشی با برق |
resists |
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد |
resist |
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد |
resisted |
ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد |