English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
wall insulator عایق دیوار
Search result with all words
to deaden a wall عایق کردن دیوار
to deafen a wall عایق کردن دیوار
Other Matches
partition wall دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
insulation عایق کاری یا عایق بندی ایزولاسیون
insulators عایق کننده روکش عایق
insulator جسم عایق ماده عایق
insulator عایق کننده روکش عایق
insulators جسم عایق ماده عایق
counter fert دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
insulated instrument transformer ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
common wall دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
retaining wall دیوار نگهبان دیوار محافظ
insulation strength استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
adjacent نزدیک دیوار به دیوار
insulators عایق
impediment عایق
impediments عایق
insulator عایق
drag chain عایق
detent عایق
dielectric عایق
waterproof عایق اب
waterproofed عایق اب
waterproofs عایق اب
insulant عایق
cloggy عایق
pawl عایق
floor insulator عایق کف
non conductor عایق
insulation عایق
rainproof عایق باران
rachet گیره عایق
insulant ماده عایق
weatherproof عایق هوا
drag hook قلاب عایق
resistance عایق مقاومت
fish paper عایق کاغذی
ideal dielectric عایق کامل
obstructions مانع عایق
obstruction مانع عایق
electrical insulator عایق الکتریکی
insulation عایق گذاری
insulation عایق کاری
insulate عایق سازی
soundproof عایق صدا
cleat عایق انگلیسی
circular loom نای عایق
battery insulator عایق باتری
slot insulation عایق شیار
sound insulation عایق صدا
dielectric isolation جداسازی با عایق
insulate عایق کردن
insulates عایق سازی
insulates عایق کردن
insulating عایق سازی
insulating عایق کردن
adiabatic عایق گرما
insulating material جسم عایق
insulated عایق دار
insulating bushing بوش عایق
insulated layer لایه عایق
braking عایق مانع
braked عایق مانع
brake عایق مانع
insulation board صفحه عایق
insulated plier انبر عایق
insulated tongs انبر عایق
insulated wall دیواره عایق
insulated wire سیم عایق
insulating cement سیمان عایق
insulating compound مواد عایق
insulating material مواد عایق
insulating material ماده عایق
brakes عایق مانع
mica dielectric عایق میکا
non conducting عایق گرما
non conducting عایق برق
laggin عایق بندی
insulating varnish لعاب عایق
insulative عایق کردن
insulation testing apparatus عایق سنج
insulation fault نقص عایق کاری
acoustical sound enclosure محفظه عایق صوتی
insulating asphalt اسفالت عایق بندی
insulation fault نقص عایق بندی
thermal insulation عایق کاری گرمایشی
tightening material مواد عایق کننده
insulated cable کابل عایق شده
insulation of concrete عایق کاری بتن
insulation protection حفافت عایق بندی
lead in insulator عایق سیم انتن
insulation loss تلف عایق بندی
insulation voltage ولتاژ عایق بندی
insulates با عایق مجزا کردن
insulation defect نقص عایق بندی
utilidor لوله عایق کننده
insulation resistance مقاومت عایق بندی
insulation class کلاس عایق بندی
insulating با عایق مجزا کردن
insulate با عایق مجزا کردن
weatherbeater <adj.> عایق رطوبتی، آب بند
insulation breakdown test ازمایش شکست عایق
acoustic ceiling سقف عایق پوش
heat insulation عایق کاری حرارتی
insulated gate field effect transistor ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
form insulation عایق کاری قالب
insulated conduit tube لوله عایق شده
insulated conductor هادی عایق شده
insulated intermediate layer لایه میانی عایق
insulated bearing یاطاقان عایق شده
damper عایق تعدیل کننده
mess kit فرف عایق غذاخوری
electrical insulation عایق سازی الکتریکی
isolate عایق دار کردن
flameproof عایق شعله ضد اتش
isolating عایق دار کردن
insulating brick اجر عایق بندی
isolates عایق دار کردن
asbestos mica عایق پنبه نسوز و میکا
post-insulated connection پس از پیوند عایق دار شده
dewar محفظه عایق حرارتی با دوجداره
insulated cable کابل عایق بندی شده
insulated bearing housing پوسته یاطاقان عایق شده
bushing عایق غلاف حیله گردان
storm door درب عایق هوای توفانی
ferroxcube مواد مغناطیسی عایق غیرفلزی
clothing عایق بندی روکش کشیدن
winding insulation عایق بندی سیم پیچی
insulation روپوش کشی عایق کردن
insulation tester دستگاه ازمایش عایق بندی
insulation indicator دستگاه ازمایش عایق بندی
insulation power factor ضریب قدرت عایق بندی
quads سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
quad سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
insulation shielding زره پوش کردن عایق بندی
ratchet [گیره عایق چرخ ضامن دار]
ratchets گیره عایق چرخ ضامن دار
cold plug شمعی با الکترود عایق شده کوتاه
insulation detector دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
quadrangles سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
quadrangle سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
reefer خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
weathertight محفوظ در برابر باد و باران عایق هوا
reefers خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
kapton نوعی پلاستیک عایق حرارتی باپوشش طلایی در فضاپیما
shields کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
blanket لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
shield کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
shield کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
shields کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
blankets لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanketed لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
fences دیوار
walls دیوار
wall دیوار
counter-scrap دیوار
cope سر دیوار
enclosure wall دیوار بر
alignment frontage بر دیوار
coping سر دیوار
partitions دیوار
bulwark دیوار
face wall دیوار بر
wall-to-wall از دیوار به دیوار
bulwarks دیوار
walls have ears دیوار
bulkhead دیوار
bulkheads دیوار
f. with the woll دیوار
fence دیوار
curtains دیوار
partition دیوار
wellhead سر دیوار
glass wool تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
shields , این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
shield , این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
gable wall دیوار لچکی
quay wall دیوار بارانداز
load bearing wall دیوار باربر
party walls دیوار مشترک
front wall دیوار جلو
partition wall دیوار تیغه
panel wall اگین دیوار
load bearing wall دیوار حمال
non bearing wall دیوار تیغه
weephole راه اب در دیوار
retaining wall دیوار حائل
render a wall استرکشی دیوار
rear wall دیوار پشت
weephole ابرو دیوار
tow brick wall دیوار دواجره
outer wall دیوار خارجی
mason up ساختن دیوار
petard بمب دیوار کن
outwall دیوار بیرونی
key wall دیوار اب بند
load-bearing دیوار باربر
load-bearing wall دیوار حمال
lie-by تو رفتگی دیوار
hollow walls دیوار دو جداره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com