English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English Persian
insulate عایق سازی
insulates عایق سازی
insulating عایق سازی
Search result with all words
electrical insulation عایق سازی الکتریکی
Other Matches
insulation عایق کاری یا عایق بندی ایزولاسیون
insulator عایق کننده روکش عایق
insulators عایق کننده روکش عایق
insulators جسم عایق ماده عایق
insulator جسم عایق ماده عایق
insulated instrument transformer ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
insulation strength استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
waterproofed عایق اب
non conductor عایق
insulators عایق
waterproof عایق اب
waterproofs عایق اب
cloggy عایق
insulant عایق
impediment عایق
floor insulator عایق کف
impediments عایق
insulator عایق
insulation عایق
detent عایق
pawl عایق
drag chain عایق
dielectric عایق
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
slot insulation عایق شیار
brakes عایق مانع
ideal dielectric عایق کامل
insulates عایق کردن
mica dielectric عایق میکا
insulation testing apparatus عایق سنج
insulant ماده عایق
braked عایق مانع
non conducting عایق گرما
obstructions مانع عایق
cleat عایق انگلیسی
non conducting عایق برق
circular loom نای عایق
insulate عایق کردن
brake عایق مانع
rachet گیره عایق
rainproof عایق باران
insulated عایق دار
braking عایق مانع
insulated layer لایه عایق
insulating material مواد عایق
insulating material جسم عایق
insulating material ماده عایق
insulating compound مواد عایق
insulating cement سیمان عایق
insulating bushing بوش عایق
fish paper عایق کاغذی
wall insulator عایق دیوار
battery insulator عایق باتری
insulating varnish لعاب عایق
adiabatic عایق گرما
dielectric isolation جداسازی با عایق
obstruction مانع عایق
sound insulation عایق صدا
insulative عایق کردن
drag hook قلاب عایق
electrical insulator عایق الکتریکی
insulation board صفحه عایق
soundproof عایق صدا
insulated wire سیم عایق
insulating عایق کردن
laggin عایق بندی
insulation عایق گذاری
insulated plier انبر عایق
insulated tongs انبر عایق
weatherproof عایق هوا
insulated wall دیواره عایق
resistance عایق مقاومت
insulation عایق کاری
to deaden a wall عایق کردن دیوار
tightening material مواد عایق کننده
thermal insulation عایق کاری گرمایشی
utilidor لوله عایق کننده
insulates با عایق مجزا کردن
insulating با عایق مجزا کردن
acoustic ceiling سقف عایق پوش
insulate با عایق مجزا کردن
form insulation عایق کاری قالب
flameproof عایق شعله ضد اتش
insulation of concrete عایق کاری بتن
insulating asphalt اسفالت عایق بندی
insulated intermediate layer لایه میانی عایق
insulated gate field effect transistor ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
insulated conduit tube لوله عایق شده
damper عایق تعدیل کننده
insulated conductor هادی عایق شده
insulated cable کابل عایق شده
insulated bearing یاطاقان عایق شده
lead in insulator عایق سیم انتن
insulating brick اجر عایق بندی
insulation breakdown test ازمایش شکست عایق
insulation protection حفافت عایق بندی
insulation fault نقص عایق بندی
insulation resistance مقاومت عایق بندی
acoustical sound enclosure محفظه عایق صوتی
insulation fault نقص عایق کاری
insulation voltage ولتاژ عایق بندی
insulation defect نقص عایق بندی
insulation class کلاس عایق بندی
mess kit فرف عایق غذاخوری
weatherbeater <adj.> عایق رطوبتی، آب بند
isolate عایق دار کردن
isolating عایق دار کردن
insulation loss تلف عایق بندی
isolates عایق دار کردن
heat insulation عایق کاری حرارتی
to deafen a wall عایق کردن دیوار
clothing عایق بندی روکش کشیدن
insulation روپوش کشی عایق کردن
winding insulation عایق بندی سیم پیچی
insulation tester دستگاه ازمایش عایق بندی
bushing عایق غلاف حیله گردان
dewar محفظه عایق حرارتی با دوجداره
asbestos mica عایق پنبه نسوز و میکا
ferroxcube مواد مغناطیسی عایق غیرفلزی
post-insulated connection پس از پیوند عایق دار شده
storm door درب عایق هوای توفانی
insulation indicator دستگاه ازمایش عایق بندی
insulated cable کابل عایق بندی شده
insulation power factor ضریب قدرت عایق بندی
insulated bearing housing پوسته یاطاقان عایق شده
ratchets گیره عایق چرخ ضامن دار
insulation shielding زره پوش کردن عایق بندی
quad سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
quads سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
ratchet [گیره عایق چرخ ضامن دار]
cold plug شمعی با الکترود عایق شده کوتاه
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
reefers خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
reefer خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
insulation detector دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
weathertight محفوظ در برابر باد و باران عایق هوا
quadrangle سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
quadrangles سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
kapton نوعی پلاستیک عایق حرارتی باپوشش طلایی در فضاپیما
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
shields کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
shield کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
shield کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
shields کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
blanketed لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blankets لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanket لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
shield , این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
shields , این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
glass wool تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
cross flow دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
braid shield روکشی از الیاف بافته شده ولاستیک روی یک یا چند هادی عایق شده از یکدیگر
gastight غیر قابل نفوذ در مقابل گاز عایق گاز
thick طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thicker طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thickest طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
insulation test ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
wire روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wires روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
insulator جدا کننده عایق کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
shield هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shields هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
retortion خم سازی
bridgework پل سازی
bridge building پل سازی
retortion کج سازی
individualization تک سازی
stylization مد سازی
local anasthesia سر سازی
repk lection پر سازی
compaction تو پر سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com