Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
electrical insulation
عایق سازی الکتریکی
Other Matches
electrical insulator
عایق الکتریکی
electrostatic
ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
insulates
عایق سازی
insulating
عایق سازی
insulate
عایق سازی
wires
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wire
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
capacitance
توانایی یک عنصر برای ذخیره سازی بار الکتریکی
scanner
وسیله مبدل تصویر به سیگنال الکتریکی که قابل ذخیره سازی و نمایش در کامپیوتراست
scanners
وسیله مبدل تصویر به سیگنال الکتریکی که قابل ذخیره سازی و نمایش در کامپیوتراست
insulation
عایق کاری یا عایق بندی ایزولاسیون
optical
وسیلهای که تصویر را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند که قابل ذخیره سازی و نمایش روی کامپیوتر هستند
insulator
جسم عایق ماده عایق
insulator
عایق کننده روکش عایق
insulators
جسم عایق ماده عایق
insulators
عایق کننده روکش عایق
insulated instrument transformer
ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
reads
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
read
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
PSU
مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
insulation strength
استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
insulation testing apparatus
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
electrical and otherwise
الکتریکی و غیر الکتریکی
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
impediments
عایق
detent
عایق
impediment
عایق
insulation
عایق
drag chain
عایق
insulators
عایق
non conductor
عایق
floor insulator
عایق کف
waterproofed
عایق اب
insulant
عایق
waterproofs
عایق اب
waterproof
عایق اب
dielectric
عایق
insulator
عایق
cloggy
عایق
pawl
عایق
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
insulates
عایق کردن
insulating
عایق کردن
soundproof
عایق صدا
dielectric isolation
جداسازی با عایق
non conducting
عایق برق
insulated layer
لایه عایق
insulated plier
انبر عایق
drag hook
قلاب عایق
rainproof
عایق باران
insulated tongs
انبر عایق
insulation
عایق کاری
insulate
عایق کردن
adiabatic
عایق گرما
insulating bushing
بوش عایق
insulation
عایق گذاری
insulating cement
سیمان عایق
insulating compound
مواد عایق
rachet
گیره عایق
insulated wall
دیواره عایق
insulation board
صفحه عایق
battery insulator
عایق باتری
mica dielectric
عایق میکا
ideal dielectric
عایق کامل
cleat
عایق انگلیسی
braking
عایق مانع
braked
عایق مانع
brake
عایق مانع
insulation testing apparatus
عایق سنج
insulant
ماده عایق
circular loom
نای عایق
fish paper
عایق کاغذی
insulative
عایق کردن
laggin
عایق بندی
wall insulator
عایق دیوار
brakes
عایق مانع
insulated wire
سیم عایق
resistance
عایق مقاومت
obstruction
مانع عایق
obstructions
مانع عایق
insulating varnish
لعاب عایق
weatherproof
عایق هوا
slot insulation
عایق شیار
insulating material
مواد عایق
sound insulation
عایق صدا
insulated
عایق دار
insulating material
جسم عایق
non conducting
عایق گرما
insulating material
ماده عایق
gas electric generating set
مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
insulation voltage
ولتاژ عایق بندی
acoustical sound enclosure
محفظه عایق صوتی
insulation loss
تلف عایق بندی
insulating asphalt
اسفالت عایق بندی
lead in insulator
عایق سیم انتن
insulating brick
اجر عایق بندی
insulation resistance
مقاومت عایق بندی
weatherbeater
<adj.>
عایق رطوبتی، آب بند
insulation fault
نقص عایق کاری
insulation fault
نقص عایق بندی
insulation breakdown test
ازمایش شکست عایق
insulation of concrete
عایق کاری بتن
mess kit
فرف عایق غذاخوری
insulation defect
نقص عایق بندی
insulation protection
حفافت عایق بندی
insulation class
کلاس عایق بندی
acoustic ceiling
سقف عایق پوش
isolates
عایق دار کردن
isolate
عایق دار کردن
insulated gate field effect transistor
ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
damper
عایق تعدیل کننده
thermal insulation
عایق کاری گرمایشی
insulated conduit tube
لوله عایق شده
tightening material
مواد عایق کننده
to deaden a wall
عایق کردن دیوار
to deafen a wall
عایق کردن دیوار
flameproof
عایق شعله ضد اتش
insulated conductor
هادی عایق شده
heat insulation
عایق کاری حرارتی
insulated bearing
یاطاقان عایق شده
form insulation
عایق کاری قالب
utilidor
لوله عایق کننده
isolating
عایق دار کردن
insulates
با عایق مجزا کردن
insulated cable
کابل عایق شده
insulating
با عایق مجزا کردن
insulate
با عایق مجزا کردن
insulated intermediate layer
لایه میانی عایق
insulation tester
دستگاه ازمایش عایق بندی
asbestos mica
عایق پنبه نسوز و میکا
dewar
محفظه عایق حرارتی با دوجداره
bushing
عایق غلاف حیله گردان
insulation power factor
ضریب قدرت عایق بندی
insulated bearing housing
پوسته یاطاقان عایق شده
insulated cable
کابل عایق بندی شده
ferroxcube
مواد مغناطیسی عایق غیرفلزی
insulation indicator
دستگاه ازمایش عایق بندی
post-insulated connection
پس از پیوند عایق دار شده
insulation
روپوش کشی عایق کردن
clothing
عایق بندی روکش کشیدن
storm door
درب عایق هوای توفانی
winding insulation
عایق بندی سیم پیچی
insulation shielding
زره پوش کردن عایق بندی
quads
سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
ratchets
گیره عایق چرخ ضامن دار
ratchet
[گیره عایق چرخ ضامن دار]
cold plug
شمعی با الکترود عایق شده کوتاه
quad
سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
quadrangles
سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
quadrangle
سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
reefers
خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
weathertight
محفوظ در برابر باد و باران عایق هوا
insulation detector
دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
reefer
خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
kapton
نوعی پلاستیک عایق حرارتی باپوشش طلایی در فضاپیما
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
shields
کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
shields
کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
shield
کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
shield
کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
blanketed
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blankets
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanket
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
shields
, این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
shield
, این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
glass wool
تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
cross flow
دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
electrotechnical
الکتریکی
electric
الکتریکی
electrical
الکتریکی
braid shield
روکشی از الیاف بافته شده ولاستیک روی یک یا چند هادی عایق شده از یکدیگر
gastight
غیر قابل نفوذ در مقابل گاز عایق گاز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com