English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
thermal insulation عایق کاری گرمایشی
Other Matches
insulation عایق کاری یا عایق بندی ایزولاسیون
insulation عایق کاری
insulation strength استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
heat insulation عایق کاری حرارتی
insulation of concrete عایق کاری بتن
form insulation عایق کاری قالب
insulation fault نقص عایق کاری
impedance heating گرمایشی امپدانسی
heating effect اثر گرمایشی
The heating doesn't work. این سیستم گرمایشی کار نمیکند.
heat resisting quality حالت و چگونگی مقاومت حرارتی ثبات گرمایشی
insulators جسم عایق ماده عایق
insulator جسم عایق ماده عایق
insulator عایق کننده روکش عایق
insulators عایق کننده روکش عایق
insulated instrument transformer ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
torches کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
blow torch کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torching کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torch کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
stringing خطوط خاتم کاری و منبت کاری
pence for any thing میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
pawl عایق
drag chain عایق
cloggy عایق
non conductor عایق
floor insulator عایق کف
detent عایق
insulators عایق
insulant عایق
insulator عایق
insulation عایق
waterproofs عایق اب
waterproofed عایق اب
dielectric عایق
impediments عایق
impediment عایق
waterproof عایق اب
glid تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
insulating cement سیمان عایق
obstructions مانع عایق
insulative عایق کردن
obstruction مانع عایق
insulated wall دیواره عایق
ideal dielectric عایق کامل
laggin عایق بندی
fish paper عایق کاغذی
drag hook قلاب عایق
dielectric isolation جداسازی با عایق
insulation testing apparatus عایق سنج
insulating material جسم عایق
insulation board صفحه عایق
insulating varnish لعاب عایق
insulating material مواد عایق
insulated wire سیم عایق
insulating material ماده عایق
insulating compound مواد عایق
insulated عایق دار
braking عایق مانع
brakes عایق مانع
insulant ماده عایق
resistance عایق مقاومت
insulated layer لایه عایق
insulated plier انبر عایق
weatherproof عایق هوا
insulated tongs انبر عایق
brake عایق مانع
braked عایق مانع
insulating bushing بوش عایق
soundproof عایق صدا
adiabatic عایق گرما
insulates عایق کردن
insulates عایق سازی
sound insulation عایق صدا
wall insulator عایق دیوار
insulate عایق سازی
slot insulation عایق شیار
insulate عایق کردن
non conducting عایق گرما
non conducting عایق برق
battery insulator عایق باتری
rainproof عایق باران
cleat عایق انگلیسی
insulation عایق گذاری
rachet گیره عایق
electrical insulator عایق الکتریکی
insulating عایق کردن
circular loom نای عایق
mica dielectric عایق میکا
insulating عایق سازی
damper عایق تعدیل کننده
insulation fault نقص عایق بندی
insulated gate field effect transistor ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
insulation defect نقص عایق بندی
insulation class کلاس عایق بندی
insulation breakdown test ازمایش شکست عایق
flameproof عایق شعله ضد اتش
insulating asphalt اسفالت عایق بندی
insulating brick اجر عایق بندی
utilidor لوله عایق کننده
insulated intermediate layer لایه میانی عایق
isolate عایق دار کردن
electrical insulation عایق سازی الکتریکی
acoustical sound enclosure محفظه عایق صوتی
insulation loss تلف عایق بندی
insulates با عایق مجزا کردن
weatherbeater <adj.> عایق رطوبتی، آب بند
insulating با عایق مجزا کردن
mess kit فرف عایق غذاخوری
isolating عایق دار کردن
isolates عایق دار کردن
tightening material مواد عایق کننده
lead in insulator عایق سیم انتن
insulate با عایق مجزا کردن
insulation voltage ولتاژ عایق بندی
insulated conductor هادی عایق شده
insulation protection حفافت عایق بندی
insulation resistance مقاومت عایق بندی
insulated cable کابل عایق شده
insulated conduit tube لوله عایق شده
acoustic ceiling سقف عایق پوش
to deaden a wall عایق کردن دیوار
to deafen a wall عایق کردن دیوار
insulated bearing یاطاقان عایق شده
post-insulated connection پس از پیوند عایق دار شده
storm door درب عایق هوای توفانی
insulation روپوش کشی عایق کردن
insulated cable کابل عایق بندی شده
insulation tester دستگاه ازمایش عایق بندی
insulation power factor ضریب قدرت عایق بندی
asbestos mica عایق پنبه نسوز و میکا
bushing عایق غلاف حیله گردان
ferroxcube مواد مغناطیسی عایق غیرفلزی
insulation indicator دستگاه ازمایش عایق بندی
winding insulation عایق بندی سیم پیچی
dewar محفظه عایق حرارتی با دوجداره
insulated bearing housing پوسته یاطاقان عایق شده
clothing عایق بندی روکش کشیدن
cold plug شمعی با الکترود عایق شده کوتاه
ratchets گیره عایق چرخ ضامن دار
ratchet [گیره عایق چرخ ضامن دار]
quad سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
quads سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
insulation shielding زره پوش کردن عایق بندی
quadrangles سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
quadrangle سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
reefers خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
reefer خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
weathertight محفوظ در برابر باد و باران عایق هوا
insulation detector دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
kapton نوعی پلاستیک عایق حرارتی باپوشش طلایی در فضاپیما
blanketed لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
shield کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
blankets لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
shields کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
shields کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
shield کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
blanket لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
shields , این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
shield , این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
glass wool تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
drilling pattern نمونه مته کاری الگوی مته کاری
cross flow دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
braid shield روکشی از الیاف بافته شده ولاستیک روی یک یا چند هادی عایق شده از یکدیگر
gastight غیر قابل نفوذ در مقابل گاز عایق گاز
plumbery سرب کاری کارخانه سرب کاری
mosaics موزاییک کاری معرق معرق کاری
thick طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thickest طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thicker طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
insulation test ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
wire روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wires روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
insulators جدا کننده عایق کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
shield هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shields هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
intent on doing anything کاری
plastering گچ کاری
curry powders کاری
curry powder کاری
inaction بی کاری
active کاری
impotence کاری
feckful کاری
currie کاری
flower piece گل کاری
electroplating اب کاری
plasterwork گچ کاری
curries کاری
parget گچ کاری
slobbery تف کاری
hypofunction کم کاری
curry کاری
under employment کم کاری
effective کاری
impotency کاری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com