Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
insulation
عایق کاری یا عایق بندی ایزولاسیون
Search result with all words
insulation strength
استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
Other Matches
insulation detector
دستگاه ازمایش عایق بندی اشکارساز ایزولاسیون
insulation test
ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
insulation testing apparatus
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
insulation
عایق کاری
laggin
عایق بندی
insulator
عایق کننده روکش عایق
insulators
جسم عایق ماده عایق
insulator
جسم عایق ماده عایق
insulators
عایق کننده روکش عایق
insulation fault
نقص عایق کاری
insulation of concrete
عایق کاری بتن
form insulation
عایق کاری قالب
thermal insulation
عایق کاری گرمایشی
heat insulation
عایق کاری حرارتی
insulation fault
نقص عایق بندی
insulating asphalt
اسفالت عایق بندی
insulation voltage
ولتاژ عایق بندی
insulating brick
اجر عایق بندی
insulation class
کلاس عایق بندی
insulation loss
تلف عایق بندی
insulation protection
حفافت عایق بندی
insulation resistance
مقاومت عایق بندی
insulation defect
نقص عایق بندی
insulation tester
دستگاه ازمایش عایق بندی
winding insulation
عایق بندی سیم پیچی
insulation indicator
دستگاه ازمایش عایق بندی
clothing
عایق بندی روکش کشیدن
insulation power factor
ضریب قدرت عایق بندی
insulated cable
کابل عایق بندی شده
insulation shielding
زره پوش کردن عایق بندی
insulated instrument transformer
ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
insulant
عایق
pawl
عایق
non conductor
عایق
insulator
عایق
cloggy
عایق
insulators
عایق
floor insulator
عایق کف
insulation
عایق
waterproofed
عایق اب
waterproof
عایق اب
drag chain
عایق
dielectric
عایق
impediment
عایق
impediments
عایق
waterproofs
عایق اب
detent
عایق
weatherproof
عایق هوا
insulation board
صفحه عایق
insulating varnish
لعاب عایق
insulating material
مواد عایق
insulating material
جسم عایق
insulating material
ماده عایق
wall insulator
عایق دیوار
insulating compound
مواد عایق
insulates
عایق کردن
insulating cement
سیمان عایق
insulating bushing
بوش عایق
cleat
عایق انگلیسی
circular loom
نای عایق
slot insulation
عایق شیار
sound insulation
عایق صدا
insulation
عایق گذاری
rainproof
عایق باران
braking
عایق مانع
rachet
گیره عایق
brakes
عایق مانع
battery insulator
عایق باتری
braked
عایق مانع
insulated
عایق دار
insulating
عایق سازی
insulating
عایق کردن
brake
عایق مانع
adiabatic
عایق گرما
insulate
عایق سازی
insulant
ماده عایق
insulates
عایق سازی
insulate
عایق کردن
obstructions
مانع عایق
ideal dielectric
عایق کامل
drag hook
قلاب عایق
insulated plier
انبر عایق
electrical insulator
عایق الکتریکی
soundproof
عایق صدا
fish paper
عایق کاغذی
mica dielectric
عایق میکا
non conducting
عایق گرما
insulated tongs
انبر عایق
obstruction
مانع عایق
insulation testing apparatus
عایق سنج
insulated layer
لایه عایق
dielectric isolation
جداسازی با عایق
insulative
عایق کردن
insulated wire
سیم عایق
non conducting
عایق برق
resistance
عایق مقاومت
insulated wall
دیواره عایق
flameproof
عایق شعله ضد اتش
lead in insulator
عایق سیم انتن
insulate
با عایق مجزا کردن
weatherbeater
<adj.>
عایق رطوبتی، آب بند
insulates
با عایق مجزا کردن
insulating
با عایق مجزا کردن
mess kit
فرف عایق غذاخوری
insulated intermediate layer
لایه میانی عایق
insulated cable
کابل عایق شده
acoustical sound enclosure
محفظه عایق صوتی
insulated bearing
یاطاقان عایق شده
insulated conductor
هادی عایق شده
isolating
عایق دار کردن
electrical insulation
عایق سازی الکتریکی
isolate
عایق دار کردن
insulated conduit tube
لوله عایق شده
insulated gate field effect transistor
ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
isolates
عایق دار کردن
insulation breakdown test
ازمایش شکست عایق
acoustic ceiling
سقف عایق پوش
utilidor
لوله عایق کننده
damper
عایق تعدیل کننده
tightening material
مواد عایق کننده
to deaden a wall
عایق کردن دیوار
to deafen a wall
عایق کردن دیوار
asbestos mica
عایق پنبه نسوز و میکا
bushing
عایق غلاف حیله گردان
insulation
روپوش کشی عایق کردن
dewar
محفظه عایق حرارتی با دوجداره
ferroxcube
مواد مغناطیسی عایق غیرفلزی
storm door
درب عایق هوای توفانی
insulated bearing housing
پوسته یاطاقان عایق شده
post-insulated connection
پس از پیوند عایق دار شده
ratchet
[گیره عایق چرخ ضامن دار]
ratchets
گیره عایق چرخ ضامن دار
cold plug
شمعی با الکترود عایق شده کوتاه
quads
سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
quad
سیم چهارلای بهم پیچیده عایق
reefers
خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
quadrangle
سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
reefer
خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
weathertight
محفوظ در برابر باد و باران عایق هوا
quadrangles
سیم چهار لای بهم پیچیده عایق
kapton
نوعی پلاستیک عایق حرارتی باپوشش طلایی در فضاپیما
shield
کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
shield
کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
shields
کابل با دو سیم مسی عایق که دورهم پیچیده شده اند
shields
کابل با دو سیم مسی عایق که دور هم پیچیده شده اند
blanketed
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanket
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blankets
لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
glass wool
تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
shield
, این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
shields
, این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند
cross flow
دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
braid shield
روکشی از الیاف بافته شده ولاستیک روی یک یا چند هادی عایق شده از یکدیگر
gastight
غیر قابل نفوذ در مقابل گاز عایق گاز
thick
طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thicker
طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thickest
طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
wires
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wire
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
insulator
جدا کننده عایق کننده
insulators
جدا کننده عایق کننده
shield
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shields
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shaggy ugs
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
isolation
ایزولاسیون
insulance
مقاومت ایزولاسیون
insulation current
جریان ایزولاسیون
insulation defect
نقص ایزولاسیون
internal insulation
ایزولاسیون داخلی
grid insulation
ایزولاسیون شبکه
insulation class
کلاس ایزولاسیون
insulation level
سطح ایزولاسیون
leakage current
جریان ایزولاسیون
insulation voltage
ولتاژ ایزولاسیون
insulativity
مقاومت ایزولاسیون مخصوص
insulation measurement
سنجش و ازمایش ایزولاسیون
To do something slapdash.
کاری را سرهم بندی کردن ( سمبل کردن )
bumble
اشتباه کاری کردن سرهم بندی کردن
bumbled
اشتباه کاری کردن سرهم بندی کردن
bumbles
اشتباه کاری کردن سرهم بندی کردن
lattices
شبکه بندی شبکه کاری
lattice
شبکه بندی شبکه کاری
evaluation rating
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
blow torch
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes
راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
torch
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torching
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
insulation resistance
مقاومت الکتریکی مقاومت ایزولاسیون
stringing
خطوط خاتم کاری و منبت کاری
pence for any thing
میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
word warp
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
rating
طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings
طبقه بندی کردن درجه بندی
telescopic
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
glid
تذهیب کاری
[در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
defense classification
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com