English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 50 (4 milliseconds)
English Persian
dependent عایله موکول به
Other Matches
even tual موکول
contingents موکول
contingent موکول
dependance موکول
subjected موکول به
subject موکول به
dependent موکول
dependence موکول
subjects موکول به
subjecting موکول به
relegating موکول کردن
relegates موکول کردن
relegated موکول کردن
relegate موکول کردن
conditional موکول مقید
contingents موکول یا موقوف به
pend موکول بودن
contingent موکول یا موقوف به
eventual موکول بانجام شرطی
contango به بعد موکول کردن
deep freezes به بعد موکول کردن
shelved ببعد موکول کردن
shelve ببعد موکول کردن
postponements موکول ببعد کردن
subject to your approval موکول به تصویب شما
postponement موکول ببعد کردن
deep freeze به بعد موکول کردن
to lay on the table بوقت دیگر موکول کردن
to put something on the shelf <idiom> چیزی را به بعد موکول کردن
to put something into cold storage <idiom> چیزی را به بعد موکول کردن
postpone بتعویق انداختن موکول کردن
adjourns موکول بروز دیگر شدن
postponed بتعویق انداختن موکول کردن
adjourning موکول بروز دیگر شدن
postpones بتعویق انداختن موکول کردن
adjourned موکول بروز دیگر شدن
adjourn موکول بروز دیگر شدن
postponing بتعویق انداختن موکول کردن
adjourn بوقت دیگر موکول کردن خاتمه یافتن
esorow سندرسمی که اجرای ان موکول به تحقق شرطی باشد
adjourned بوقت دیگر موکول کردن خاتمه یافتن
adjourning بوقت دیگر موکول کردن خاتمه یافتن
adjourns بوقت دیگر موکول کردن خاتمه یافتن
to talk out a bill مذاکره کردن در باره لایحهای انقدرکه موکول ببعدگرد د
rain check <idiom> رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر
put off ازسرباز کردن ببعد موکول کردن
estate in remainder ملک معلق عبارت از ان است که شناسایی قانونی یک ملک منوط و موکول به تعیین تکلیف ملک دیگر باشد
modus vivendi توافقی که بین دو کشور بوجود می اید با این هدف که بعدا" شرایط ان دقیقتر و واضحتر تعیین شودهدف این نوع توافق حل مسائلی است که حل انها رانمیتوان به بعد موکول کرد
interdepend بهم موکول بودن مربوط بهم بودن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com