English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 95 (6 milliseconds)
English Persian
italicism عبارات و اصطلاحات ایتالیایی
Other Matches
she'll مخفف عبارات زیر will she shall she
phraseogram خط یا خطوط نماینده عبارات
parallelism ترادف عبارات اشتراک وجه
interpolator کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
interpolate در میان عبارات دیگر جا دادن داخل کردن
interpolated در میان عبارات دیگر جا دادن داخل کردن
interpolates در میان عبارات دیگر جا دادن داخل کردن
interpolating در میان عبارات دیگر جا دادن داخل کردن
textualist کسیکه درنقل یا اقتباس عبارات چالاک است
flowerily چنانکه دارای عبارات پرصنعت یاتعارف امیزباشد
marchesa زن ایتالیایی
Italian ایتالیایی
Italians ایتالیایی
bocci بولینگ ایتالیایی
italianism ایتالیایی مابی
italianize ایتالیایی کردن
sbirro پاسبان ایتالیایی
foxtail millet ارزن ایتالیایی
leghorn کلاه سبدی ایتالیایی
Italianate سبک معماری ایتالیایی
job استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
jobs استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
conversion لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
conversions لیست کدهای اصلی یا عبارات و معادل آنها به زبان یا حالت دیگر
inverted commas نام این دو نشان که در سوی عبارات نقل قول شده می گذارند
tarantella رقص تند دو نفری ایتالیایی
spaghetti westerns فیلم کابویی یا وسترن ایتالیایی
spaghetti western فیلم کابویی یا وسترن ایتالیایی
malpighian وابسته به کالبد شناس ایتالیایی
eustachian پیداشده توسط پزشک ایتالیایی
kwic روش شاخص بندی اطلاعات توسط کلمات یا عبارات از قبل تعیین شده
terminologies اصطلاحات
terminology اصطلاحات
cantoria [واژه ای ایتالیایی برای گالری یا تریبون]
giuoco piano جوئوکو پیانو در بازی شطرنج ایتالیایی
fallopian پیداشده توسط فلوپیوس کالبدشناس ایتالیایی
italian game بازی شطرنج ایتالیایی جوئوکو پیانو
Pre-Raphaelite هر نقاش ایتالیایی پیش از دوران رافائل
Pre-Raphaelites هر نقاش ایتالیایی پیش از دوران رافائل
ravioli نوعی غذای ایتالیایی از گوشت و نشاسته
turkism اصطلاحات ترکی
nomenelature فهرست اصطلاحات
grammatical term اصطلاحات دستوری
architectural terms اصطلاحات معماری
nomenclauture فهرست اصطلاحات
nomanclature مجموعه اصطلاحات
nautical terms اصطلاحات دریایی
irredentism سیاست اعاده نقاط ایتالیایی زبان بایتالیا
grappa نوعی کنیاک خالص وبی رنگ ایتالیایی
minaei از اصطلاحات داوری کاراته
medical terminology اصطلاحات پزشکی یا طبی
nomenclature مجموعه اصطلاحات نامگذاری
jargon اصطلاحات مخصوص یک صنف
technic اصطلاحات وقواعد فنی
terminological وابسته به مجموعه اصطلاحات
inkhorn دارای اصطلاحات قلنبه
terminology اصطلاحات علمی یافنی
terminologies اصطلاحات علمی یافنی
briticism اصطلاحات خاص انگلیس
botanical terms اصطلاحات گیاه شناسی
technical اصطلاحات وقواعد فنی
spumone بستنی میوه ومغز بادام ومیوه جات ایتالیایی
spumoni بستنی میوه ومغز بادام ومیوه جات ایتالیایی
terminological وابسته به اصطلاحات علمی وفنی
terminology لفظ گذاری مجموعه اصطلاحات
souithernism لغت و اصطلاحات مخصوص جنوب
nomenclature نام گذاری فهرست اصطلاحات
technicalization استفاده از اصطلاحات یاروشهای فنی
terminologies لفظ گذاری مجموعه اصطلاحات
patavinity لهجه ولایتی اصطلاحات محلی
gallicism اصطلاحات و لغات ویژه فرانسوی
nomenclature فهرست واژه ها و اصطلاحات یک علم یا یک فن
germanism اصطلاحات ویژه زبان المانی
cant اصطلاحات مخصوص یک صنف یا دسته
anglicist متخصص اصطلاحات و قواعدزبان انگلیسی
irredentist طرفدار برگرداندن همه جاهایی که ایتالیایی حرف میزنند به ایتالیا
pompeian وابسته به شهر ایتالیایی که زیر خاکسترهای اتش نشانی پنهان است
lingua زبان یا عضو زبانی شکل اصطلاحات خاص
law french اصطلاحات امیخته با فرانسه که در زبان حقوقی بکارمیرود
computerese استفاده کنندگان از کامپیوتر مجموعه اصطلاحات کامپیوتری
ink hard terms اصطلاحات غلنبه که حاکی ازعلم فروشی باشد
metaphrast کسیکه در تبدیل عبارات ادبی یادرتبدیل نظم به نثریانثربه نظم دست دارد
This dictionary has many examples of how idioms are used . این فرهنگ مثالهای زیادی از کاربرد اصطلاحات دارد
pidgins انگلیسی دست وپا شکسته ومخلوط با اصطلاحات چینی
pidgin انگلیسی دست وپا شکسته ومخلوط با اصطلاحات چینی
king's english اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
machiavellism اصول عقایدماکیاولی فیلسوف وسیاستمدار ایتالیایی قرن 51که فلسفه استبداد جدید نیزنامیده میشود
wimp آدم دست و پا چلفته [شمال آلمان] [خفت آور ] [اصطلاحات نوجوانان]
jargonize بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
pierrot دلقک صامت ایتالیایی دلقک
pierrots دلقک صامت ایتالیایی دلقک
special drawing rights این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
technicality اصطلاحات فنی نکته فنی
technicalities اصطلاحات فنی نکته فنی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com