| Total search result: 201 (13 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| declarative statement |
عبارتی در برنامه که به کامپایلر یا مفسر |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| declarations |
عبارتی در برنامه به کاپایلر یا مفسر حالت |
| declaration |
عبارتی در برنامه به کاپایلر یا مفسر حالت |
| cross reference generator |
بخشی از اسمبلر یا کامپایلر یا مفسر که لیستی از برچسبهای برنامه |
| diagnostics |
تابعی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکندخطاهای کد برنامه را بیابد |
| remark |
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد |
| remarking |
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد |
| remarks |
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد |
| remarked |
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد |
| rem |
عبارتی در برنامه BASICکه توسط مفر نادیده گرفته میشود و به برنامه نویس امکان نوشتن یادداشتهای اضافی میدهد |
| targetted |
برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود |
| targeting |
برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود |
| targetting |
برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود |
| targets |
برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود |
| targeted |
برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود |
| target |
برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود |
| Perl |
زبان برنامه نویسی مفسر |
| practical extraction and report language |
زبان برنامه نویسی مفسر |
| source |
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر |
| versions |
کپی یا برنامه یا عبارتی که با بقیه فرق میکند |
| version |
کپی یا برنامه یا عبارتی که با بقیه فرق میکند |
| statement |
دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,.... |
| statements |
دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,.... |
| interpreted |
زبان برنامه سازی که توسط مفسر اجرا میشود |
| interpreting |
زبان برنامه سازی که توسط مفسر اجرا میشود |
| interprets |
زبان برنامه سازی که توسط مفسر اجرا میشود |
| interpret |
زبان برنامه سازی که توسط مفسر اجرا میشود |
| cbasic |
یک کامپایلر مشهور زبان برنامه نویسی که بسیارسریعتر از مترجم BASIC میباشد |
| compiler |
خصوصیتی در کامپایلر که به برنامه نویس کمک میکند خطاها را پیدا کند |
| run duration |
1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند |
| object |
برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است |
| objects |
برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است |
| objecting |
برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است |
| indirect objects |
برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است |
| direct objects |
برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است |
| objected |
برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است |
| symbol |
لیست بر چسب ها و نام ها در کامپایلر یا اسجلر که مربوط به آدرس آنها در برنامه که ماشین است |
| narrative statement |
عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی در شروع برنامه اختصاصی میدهد |
| machine |
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است |
| machined |
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است |
| machines |
زبان برنامه نویسی که روی کامپیوتری که کامپایلر مناسب دارد قابل ترجمه و اجرا است |
| scholiast |
مفسر مفسر اثار ادبی کهن |
| tables |
لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه |
| tabling |
لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه |
| table |
لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه |
| tabled |
لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه |
| common |
داده یا دستور برنامه به صورت استاندارد که توسط سایر پردازنده ها یا کامپیوتر هاو مفسر ها قابل فهم است |
| commonest |
داده یا دستور برنامه به صورت استاندارد که توسط سایر پردازنده ها یا کامپیوتر هاو مفسر ها قابل فهم است |
| commoners |
داده یا دستور برنامه به صورت استاندارد که توسط سایر پردازنده ها یا کامپیوتر هاو مفسر ها قابل فهم است |
| interpreters |
مفسر عکس هوایی مفسر |
| interpreter |
مفسر عکس هوایی مفسر |
| object code |
خروجی یک کامپایلر یا اسمبلرکه خود کد ماشینی قابل اجرابوده یا برای پردازش بیشتربه منظور تولید چنین کدی مناسب است کد مقصود برنامه مقصود |
| to invert a phrase |
عبارتی را پس و پیش کردن عبارتی را قلب کردن |
| command.com |
در -MS DOS فایل برنامهای که حاوی مفسر دستورات سیستم عامل است این برنامه همیشه در حافظه مقیم است و دستورات سیستم را تشخیص میدهد و به عمل تبدیل میکند |
| api |
مجموعهای از توابع و دستورات برنامه استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد با برنامه از طریق برنامه کاربردی دیگر واسط شود |
| compiler |
کامپایلر |
| one pass compiler |
کامپایلر تک گذر |
| native compiler |
کامپایلر اختصاصی |
| metacompiler |
فوق کامپایلر |
| precompiler |
پیش کامپایلر |
| or rather <conj.> |
و یا به عبارتی |
| and ... respectively <conj.> |
و یا به عبارتی |
| and accordingly <conj.> |
و یا به عبارتی |
| phrasal |
عبارتی |
| commentator |
مفسر |
| glossator |
مفسر |
| explicator |
مفسر |
| exegete |
مفسر |
| glossographer |
مفسر |
| interpreter |
مفسر |
| interpreters |
مفسر |
| annotator |
مفسر |
| paraphraser |
مفسر |
| expounder |
مفسر |
| paraphrast |
مفسر |
| commentators |
مفسر |
| characteristically |
مفسر |
| characteristic |
مفسر |
| automatic programming |
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار |
| optimizing compiler |
کامپایلر بهینه سازی |
| phrase structure |
با ساخت عبارتی |
| transfer interpreter |
مفسر انتقال |
| image interpreter |
مفسر عکس |
| watfiv |
IV FORTRAN Waterloo یک کامپایلر فرترن |
| precompiled code |
کد خروجی کامپایلر و آماده اجرا |
| A passage frome the book of gulistan. |
عبارتی از کتاب گلستان |
| a pejorative term |
عبارتی تنزل دهنده |
| spotter |
کمک مفسر رادیویی |
| mystagogue |
مفسر اسرار دین |
| source |
برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس |
| object oriented |
روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود |
| newer |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
| newest |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
| new |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
| new- |
دستور برنامه که حافظه اصلی برنامه فعلی را پاک میکند و آماده پذیرش وارد کردن برنامه جدید میشود |
| it is a passage from gulistan |
فقره یا عبارتی از گلستان است |
| landing schedule |
برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود |
| swops |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| swapped |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| swopping |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| swopped |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| swaps |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| job |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
| jobs |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
| swap |
توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی |
| source |
که بعداگ توسط کامپایلر به کد ماشین تبدیل میشود |
| an idiomatic experssion |
عبارتی که دارای ساختمان ویژهای باشد |
| catch-phrase |
واژه یا عبارتی که جلب توجه کند |
| catch-phrases |
واژه یا عبارتی که جلب توجه کند |
| dynamic data exchange |
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 روشی که در آن دو برنامه فعال می توانند دادههای خود را رد و بدل کنند یک برنامه از سیستم عامل می خواهد تا بین دو برنامه اتصال برقرار کند |
| metacompilation |
کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود |
| phraseograph |
عبارتی که نشانی برای ان درست شده است |
| interpretative |
کدی که توسط نامه مفسر به کار می رود |
| p code |
روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر |
| transliteration |
نقل عین تلفظ کلمه یا عبارتی از زبانی بزبان دیگر |
| attestation clause |
عبارتی که در ذیل اسنادبلافاصله قبل از اسامی گواهی کنندگان امضا |
| modular |
بخشهای کوچک نوشته شده در برنامه از کد کامپیوتر که مناسب برنامه سافت یافته است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است |
| Send To command |
دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد |
| wrming message |
پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود |
| salvoes |
شرط یا عبارتی در سند که راه گریزی برای شخص باقی می گذارد |
| break clause |
عبارتی درقرارداد که در ان نحوه نقض قرارداد شرح داده شده است |
| salvo |
شرط یا عبارتی در سند که راه گریزی برای شخص باقی می گذارد |
| preemptive multitasking |
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت |
| statements |
عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد |
| statement |
عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد |
| Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code |
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری |
| glossarist |
کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر |
| commanded |
کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند |
| command |
کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند |
| commands |
کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند |
acrostic |
جدول شعر کوتاهی که حرف اول و وسط و آخر بندهای آن با هم عبارتی را برساند جابجا شونده |
| assembly |
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند |
| applet |
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3- |
| average clause |
عبارتی که در بیمه نامه دریایی درج میشود و حاکی از ان است که برخی از کالاهااز شمول این خسارت خارج میباشد |
| precatory words |
عبارتی در وصیتنامه که دران موصی تقاضایی از موصی له کرده باشد |
| searched |
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها |
| search |
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها |
| searches |
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها |
| searchingly |
1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها |
| sans recours |
عبارتی که فهرنویس وقتی به نمایندگی ازجانب دیگری فهر نویسی میکند قبل ار امضا می نویسد وبنابراین شخصا" مسئوولیتی در قبال نکول نخواهد داشت |
| disclaimers |
عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد |
| disclaimer |
عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد |
| business |
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند. |
| compiler |
نرم افزاری که برنامه کد گذاری شده را به برنامه با کد ماشین تبدیل میکند |
| parameters |
استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی |
| source computer |
کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود |
| executives |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |
| businesses |
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند. |
| iterate |
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود |
| sequential |
حالتی که هر دستور برنامه در برنامه در محلهای پیاپی ذخیره شده اند |
| parameter |
استفاده از برنامه برای بررسی پارامترها و تنظیم سیستم یا برنامه به درستی |
| iterative routine |
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود |
| goto |
دستور برنامه نویسی که جهش به نقط ه یا تابعی دیگر در برنامه دارد |
| executive |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |
| supervisory |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند |
| scheduled wave |
امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه |
| subprogram |
1-زیر تابع در یک برنامه . 2-برنامهای که با برنامه اصلی فراخوانی شود |
| stop |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
| synthetic address |
زبان برنامه نویسی که برنامه اصلی به آن نوشته شده است |
| developments |
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش |
| stopping |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
| calling |
مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه |
| stops |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
| stopped |
دستور برنامه نویسی کامپیوتر که اجرای برنامه را متوقف میکند |
| development |
مجموعه برنامه هایی که به برنامه نویس امکان نوشتن ویرایش |
| chapters |
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد |
| c |
زبان برنامه نویسی سطح بالا برای برنامه نویس ساخت یافته |
| debugger |
نرم افزاری که به برنامه نویس کمک میکند خطاهای برنامه را پیدا کند |
| chapter |
بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد |
| dropping |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
| dynamic link library |
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است |
| concurrent |
اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت |
drop |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
| statement |
دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند |
conditional |
دستور برنامه سازی که جهش به بخشی از برنامه میکند در صورت برقراری شرطی |
| toolkit |
مجموعه توابعی که به برنامه نویس درنوشتن و رفع اشکال برنامه کمک میکند |
| statements |
دستور برنامه که کنترل برنامه را طبق خروجی یکرویداد مجدداگ هدایت کند |
| optimum schedule |
مطلوبترین برنامه اجرائی برنامه ایکه مخارج پروژه رابه حداقل می رساند |
| drops |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
| dropped |
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود |
| drags |
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود |
| compiling |
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |
| functions |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
| coding |
صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد |
| compile |
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |
| pl/m |
زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود |
| functioned |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
| object oriented |
زبان برنامه نویسی که برای برنامه نویس شی گرا مثل C++ به کار می رود |
| compiled |
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |
| source language |
1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه |
function |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
| dragged |
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود |
| drag |
به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود |
| compiles |
تبدیل برنامه سطح بالا به برنامه کد ماشین که خود قابل اجرا است |
| main line program |
بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند |
| macro |
زبان برنامه نویسی که به برنامه نویس امکان تعریف و استفاده از دستورات ماکرو میدهد |
| section |
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه |
| hook |
نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند |
| transfers |
دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد |
| transfer |
دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد |
| transferring |
دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد |