English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
verbalism عبارت بی معنی پرحرفی
Other Matches
mutatis mutandis عبارت لاتینی به معنی تغییرات لازم را انجام دادن
bagpipe پرحرفی
loquacity پرحرفی
talkativeness پرحرفی
badinage پرحرفی
garrulously از روی پرحرفی
gashed پرحرفی کردن
gashes پرحرفی کردن
gash پرحرفی کردن
gashing پرحرفی کردن
verbomania پرحرفی مرضی
chattiness وراجی پرحرفی
yack پرحرفی وراجی
zero compression روندی که حافظه را ازصفرهای مقدم بدون معنی که در سمت چپ ارقام بابیشترین معنی قرار دارند پاک میکند
search and replace خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
logorrhea پرحرفی وبیهوده گویی
acceptation قبول معنی عرف معنی مصطلح
signifies معنی دادن معنی بخشیدن
signifying معنی دادن معنی بخشیدن
signify معنی دادن معنی بخشیدن
expression عبارت
phrase عبارت
termed عبارت
statements عبارت
statement عبارت
expressions عبارت
phrases عبارت
clauses عبارت
clause عبارت
wordage عبارت
phrased عبارت
terming عبارت
term عبارت
cl عبارت
experssion عبارت
word عبارت
worded عبارت
an idiomatic experssion عبارت اصطلاحی
relational expression عبارت رابطهای
range expression عبارت دامنه
put into words به عبارت دراوردن
wording عبارت سازی
paragrapher عبارت نویس
phraseology عبارت پردازی
mathematical term عبارت [ریاضی]
terming جمله عبارت
term عبارت [ریاضی]
termed جمله عبارت
term جمله عبارت
the letter of the law عبارت قانون
colloquialism عبارت مصطلح
context style of a expression سیاق عبارت
in other words <adv.> به عبارت دیگر
involution پیچدارکردن عبارت
trinomial دارای سه عبارت
protext عبارت پیشین
prolixity عبارت زاید
To phrase. به عبارت در آوردن
colloquialisms عبارت مصطلح
to wit <adv.> به عبارت دیگر
Verbosity. Rhetoric. عبارت پردازی
Namely …viz …it consists of… عبارت است از ...
assignment statement عبارت گمارشی
passages عبارت فقره
phraseologist عبارت پرداز
quotation اقتباس عبارت
quotations اقتباس عبارت
namely <adv.> به عبارت دیگر
in fact به عبارت دیگر
an exclamatory phrase عبارت تعجبی
expressions افهار عبارت
doxology عبارت تسبیحی
affirmative عبارت مثبت
videlicet به عبارت دیگر
expression افهار عبارت
passage عبارت فقره
facies عبارت مشخص یک طبقه
it consists mainly بیشتر عبارت است از
locus classicus عبارت نمونه ادبی
limitation clause عبارت تعیین حدود
passages عبارت منتخبه از یک کتاب
passage عبارت منتخبه از یک کتاب
metaphraze به عبارت دیگر در آوردن
anastrophe تعویض کلمات یک عبارت
locution سبک عبارت پردازی
locutions سبک عبارت پردازی
i.e مخفف به عبارت دیگر
pull out quote عبارت استخراج شده
escalation ماده یا عبارت تعدیل
phrases فراز عبارت سازی
landed a که عبارت از زمین است
phrased فراز عبارت سازی
phrase فراز عبارت سازی
mixed mode experssion عبارت امیخته یاب
to express in worde به سخن یا عبارت دراوردن)
qualificative کلمه یا عبارت توصیفی
B.Sc مخفف عبارت 'Science of Bachelor'
lambs wool که عبارت از ابجوامیخته با سیب و قند
restrictive جمله یا عبارت حصری یا محدودکننده
equation of exchange به این ترتیب معادله عبارت از : PQ=V
phraseography نشان گذاری بجای عبارت
b. and b مخفف عبارت 'breakfast and bed'
anaphora تکرار یک یا چند عبارت متوالی
fisher equation این رابطه عبارت است از :
anastrophe قلب عبارت کلمات مقلوب
tongue-twisters کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue twister کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue-twister کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
inverting قلب عبارت معکوس کردن نسبت
inverts قلب عبارت معکوس کردن نسبت
worid عبارت پیغام خبر قول عهد
C.A.B.s مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
C.A.B مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
well turned خوب ادا شده خوش عبارت
irishism عبارت یا اصطلاح یا رسوم مشخص ایرلندی
word order ترتیب وقوع کلمه در عبارت یا جمله
invert قلب عبارت معکوس کردن نسبت
Afro-American نژاد آفریقایی آمریکایی [عبارت قدیمی]
florulent خوش عبارت دارای صنایع بدیعی
to knock head چیزی که عبارت ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
parachronism اشتباهی که عبارت است ازدیرترقراردادن تاریخ یک رویداد
C.I.A مخفف عبارت سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا
diction عبارت انتخاب لغت برای بیان مطلب
functional shift تغییر یک کلمه یا عبارت برحسب مقتضیات دستوری
branches یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند
branch یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند
haplography اشتباهی که عبارت است ازیکبارنوشتن چیزی که بایددوبارنوشته شود
statements خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
statement خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
vigmette ارایشی که عبارت است ازبرگها و پیچکهای تاک سرلوحه
Bye and take care of yourself! [leaving phrase] خداحافظ و مواظب خودت باش! [عبارت هنگام ترک ]
kowtow سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
multi statement line خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
semicolon که انتهای خط برنامه یا عبارت را در برخی زبان ها نشان میدهد.
kotow سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
legal عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
machine address مقدار یک عبارت که تحت تاثیر جابجایی در برنامه نباشد
rigmarole بی معنی
drift معنی
rigmaroles بی معنی
fool begged بی معنی
equipollent هم معنی
drifted معنی
drifting معنی
pointless بی معنی
drifts معنی
irrationable بی معنی
insensate بی معنی
synonymous هم معنی
innuendos معنی
hokum بی معنی
of no significance بی معنی
innuendoes معنی
innuendo معنی
neer do well or well بی معنی
meaning less بی معنی
intendment معنی
meaningless بی معنی
frothy بی معنی
implication معنی
to explain away معنی
purports معنی
definition معنی
definitions معنی
meaningful پر معنی
meaningfully پر معنی
meaning معنی
signification معنی
meanings معنی
purporting معنی
purported معنی
purport معنی
abstract معنی
abstracting معنی
abstracts معنی
significance معنی
significant پر معنی
significantly پر معنی
implications معنی
unmeaning بی معنی
tosh بی معنی
semantics معنی
dullest بی معنی
dulling بی معنی
dulls بی معنی
irrational بی معنی
effected معنی
purporst معنی
duller بی معنی
dumb بی معنی
dulled بی معنی
witless بی معنی
effect معنی
dumbest بی معنی
translation معنی
effecting معنی
dumber بی معنی
dull بی معنی
gongs زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
ends عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com