English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (8 milliseconds)
English Persian
colloquialism عبارت مصطلح
colloquialisms عبارت مصطلح
Other Matches
search and replace خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
idiomatical مصطلح
word of mouth کلمات مصطلح
colloquial مصطلح اصطلاحی
enfranchize مصطلح کردن
ycleped موسوم مصطلح
yclept موسوم مصطلح
archaic غیر مصطلح
jargonic غیر مصطلح
bawdry شناعت [غیر مصطلح]
bawdry وقاحت [غیر مصطلح]
bawdry هرزگی [غیر مصطلح]
bawdry شهوت پرستی [غیر مصطلح]
barbarize با تعبیر بیگانه و غیر مصطلح امیختن
king's english اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
jargonize بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
acceptation قبول معنی عرف معنی مصطلح
terming عبارت
phrased عبارت
statements عبارت
termed عبارت
phrase عبارت
term عبارت
wordage عبارت
clause عبارت
clauses عبارت
phrases عبارت
worded عبارت
word عبارت
statement عبارت
expression عبارت
cl عبارت
experssion عبارت
expressions عبارت
protext عبارت پیشین
prolixity عبارت زاید
doxology عبارت تسبیحی
paragrapher عبارت نویس
phraseologist عبارت پرداز
wording عبارت سازی
context style of a expression سیاق عبارت
put into words به عبارت دراوردن
an exclamatory phrase عبارت تعجبی
the letter of the law عبارت قانون
an idiomatic experssion عبارت اصطلاحی
involution پیچدارکردن عبارت
relational expression عبارت رابطهای
trinomial دارای سه عبارت
range expression عبارت دامنه
assignment statement عبارت گمارشی
Verbosity. Rhetoric. عبارت پردازی
to wit <adv.> به عبارت دیگر
videlicet به عبارت دیگر
in fact به عبارت دیگر
in other words <adv.> به عبارت دیگر
affirmative عبارت مثبت
expressions افهار عبارت
expression افهار عبارت
mathematical term عبارت [ریاضی]
quotations اقتباس عبارت
quotation اقتباس عبارت
namely <adv.> به عبارت دیگر
term عبارت [ریاضی]
phraseology عبارت پردازی
passage عبارت فقره
To phrase. به عبارت در آوردن
passages عبارت فقره
Namely …viz …it consists of… عبارت است از ...
terming جمله عبارت
termed جمله عبارت
term جمله عبارت
metaphraze به عبارت دیگر در آوردن
it consists mainly بیشتر عبارت است از
passage عبارت منتخبه از یک کتاب
anastrophe تعویض کلمات یک عبارت
passages عبارت منتخبه از یک کتاب
pull out quote عبارت استخراج شده
facies عبارت مشخص یک طبقه
locus classicus عبارت نمونه ادبی
mixed mode experssion عبارت امیخته یاب
qualificative کلمه یا عبارت توصیفی
phrases فراز عبارت سازی
phrased فراز عبارت سازی
verbalism عبارت بی معنی پرحرفی
locution سبک عبارت پردازی
locutions سبک عبارت پردازی
limitation clause عبارت تعیین حدود
to express in worde به سخن یا عبارت دراوردن)
phrase فراز عبارت سازی
escalation ماده یا عبارت تعدیل
i.e مخفف به عبارت دیگر
landed a که عبارت از زمین است
lambs wool که عبارت از ابجوامیخته با سیب و قند
b. and b مخفف عبارت 'breakfast and bed'
B.Sc مخفف عبارت 'Science of Bachelor'
fisher equation این رابطه عبارت است از :
phraseography نشان گذاری بجای عبارت
equation of exchange به این ترتیب معادله عبارت از : PQ=V
restrictive جمله یا عبارت حصری یا محدودکننده
anastrophe قلب عبارت کلمات مقلوب
anaphora تکرار یک یا چند عبارت متوالی
worid عبارت پیغام خبر قول عهد
irishism عبارت یا اصطلاح یا رسوم مشخص ایرلندی
C.A.B.s مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
C.A.B مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
Afro-American نژاد آفریقایی آمریکایی [عبارت قدیمی]
well turned خوب ادا شده خوش عبارت
word order ترتیب وقوع کلمه در عبارت یا جمله
tongue twister کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue-twister کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
invert قلب عبارت معکوس کردن نسبت
inverting قلب عبارت معکوس کردن نسبت
inverts قلب عبارت معکوس کردن نسبت
florulent خوش عبارت دارای صنایع بدیعی
tongue-twisters کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
functional shift تغییر یک کلمه یا عبارت برحسب مقتضیات دستوری
C.I.A مخفف عبارت سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا
parachronism اشتباهی که عبارت است ازدیرترقراردادن تاریخ یک رویداد
to knock head چیزی که عبارت ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
diction عبارت انتخاب لغت برای بیان مطلب
vigmette ارایشی که عبارت است ازبرگها و پیچکهای تاک سرلوحه
statement خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
legal عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
semicolon که انتهای خط برنامه یا عبارت را در برخی زبان ها نشان میدهد.
Bye and take care of yourself! [leaving phrase] خداحافظ و مواظب خودت باش! [عبارت هنگام ترک ]
branches یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند
branch یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند
statements خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
machine address مقدار یک عبارت که تحت تاثیر جابجایی در برنامه نباشد
haplography اشتباهی که عبارت است ازیکبارنوشتن چیزی که بایددوبارنوشته شود
multi statement line خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
kotow سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
mutatis mutandis عبارت لاتینی به معنی تغییرات لازم را انجام دادن
kowtow سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
end عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
gong زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
gongs زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
ended عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
paragram جناسی که عبارت است ازتغییرحرف یا حروفی ازیک واژه تصحیف
hatched moulding گچ بری که عبارت است ازدورشته خطهای متوازی که همدیگر راقطع کر
ends عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
demurrer عبارت از ان است که خوانده ضمن تصدیق اصل افهارات خواهان
AFAIK خلاصه عبارت انگلیسی: تا آنجایی که خبر دارم که در ایمیل یا چت استفاده می شود
direct objects داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
indirect objects داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
object داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
objected داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
objecting داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
good offices عبارت است ازدخالت دولت ثالث به منظورپایان دادن به اختلافات دودولت
objects داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
ignoratio elenchi سفسطه منطقی که عبارت است از رد بیان یا افهار مخالف بابیان خود
kedgeree خوراک فرنگی که عبارت است ازماهی سردوبرنج جوشانده وتخم مرغ
optimize برنامهای که از بهینه ساز عبور کرده است تا هر که یا عبارت ناکارا را حذف کند
predicates تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicated تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicate تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicating تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
label 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
IF statement عبارت برنامه نویس کامپیوتری به معنای انجام یک عمل در صورتی که یک موقعیت درست است .
labeling 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labelled 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labels 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
leitmotif عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
IF statement عبارت زبان برنامه نویسی سطح بالا به معنای اینکه IF چیزی قابل انجام نیست
leitmotive عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
boolean algebra قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
algebra ساده کردن و تغییر دادن توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست ایجاد شده اند
cross elasticity of demand درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
desktop ترکیب نمایش گرافیکی . نشر رومیزی و چند رسانهای . این عبارت ابتدا توسط سیستم Apple استفاده شد
statements دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
statement دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
assertion 1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
equitable mortgage در CL عبارت است ازرهنی که در شرایط خاص خود به خود
wife's equity عبارت است از مقدار مناسب و معقولی ازاثاث البیت و ..... که زن میتواند برای خود و اطفالش نگهدارد و شوهر حق تصرف در ان یا انتقال دادنش راندارد
backgrounds امکانی که به کاربر داده میشود تا داده جدید را در حسن محاسبه مجدد عبارت وارد کند
tokens کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود
syntactic error خطای برنامه نویسی به علت اینکه عبارت برنامه دستور زبان را رعایت نکرده است
token کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود
background امکانی که به کاربر داده میشود تا داده جدید را در حسن محاسبه مجدد عبارت وارد کند
arc elasticity of demand عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
gurantee عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند
res ipsa loquitur این عبارت در دعاوی مربوط به جرم ناشی از بی احتیاطی و درحالاتی بکار می رود که برای اثبات بی احتیاطی هیچ دلیلی لازم نباشد
errors and omissions expected باستثنای اشتباهات وچیزهایکه از قلم افتاده این عبارت روی صورت حسابهانوشته میشود و یعنی مسئولیت اشتباهات بعهده شرکت نمیباشد
estate in remainder ملک معلق عبارت از ان است که شناسایی قانونی یک ملک منوط و موکول به تعیین تکلیف ملک دیگر باشد
parataxis مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
consisting شامل بودن عبارت بودن از
consisted شامل بودن عبارت بودن از
affirmatory کلمه اثبات عبارت اثبات
consist شامل بودن عبارت بودن از
arithmetic expression عبارت حسابی دستورالعمل حسابی
consists شامل بودن عبارت بودن از
phraseologically ازروی قاعده عبارت سازی به ایین سخن پردازی ازروی قاعده انشا
egoism یکی از اصول فلسفه ماکیاولی و عبارت است ازاعتقاد به خودپرستی وخودخواهی انسان که مبنای فلسفه او به نام اگوئیسم جهانی قرار گرفته است
levee en masse عبارت است از مسلح شدن افراد یک مملکت جهت مبارزه با دشمن پیش از رسیدن قوای خصم به خاک خودی این افراد که اشکارا سلاح حمل می کنندملزم به رعایت قوانین جنگ هستند
authoritarainism نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
arrest of judgment سرباز زدن قاضی از صدورحکم پس از اعلام نظر هیات منصفه به علت مطالبی که درمدارک ارائه شده به نظررسیده و انهارا غلط یا قابل نقض قلمداد کند . به عبارت دیگر خودداری قاضی ازصدور رای است تا رفع اشتباهات موجود
adverbs قیدی عبارت قیدی
adverb قیدی عبارت قیدی
dwelling house در CL درقوانین مربوط به هتک حرمت منازل و ورود در شب به منازل به قصد ارتکاب جرم مطرح میشود و عبارت ازمحلی است که عملا" و بالفعل محل سکنی باشد و یا ازملحقات عرفی محل سکنی محسوب شود
voluntary manslaughter قتل غیر عمد با سوء نیت نسبی عبارت از حالتی است که قاتل در اثر غلبه هیجان و غلیان احساسات مرتکب قتلی شودکه در ان رکن عمد به طورکامل موجود نیست و در عین حال قتل غیر عمد هم محسوب نمیشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com