Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
wall entrance
عبور از داخل دیوار
Other Matches
ratline
عملیات عبور دادن مواد وپرسنل بطور پنهانی از مرزیا داخل داخل منطقه دشمن
weephole
سوراخ عبور اب در دیوار بارباکان
air brick
اجر سوراخدار که در داخل ساختمان جهت عبور هواتعبیه میشود
partition wall
دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
counter fert
دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage
مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall
دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
retaining wall
دیوار نگهبان دیوار محافظ
intercommand
داخل قسمت داخل یکان
nuclide
کلیه مواد داخل هسته اتم اجزای شیمیایی داخل هسته
wading crossing
عبور از اب درقسمتهای قابل عبور
energy transition
عبور انرژی
[ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
island bases
پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
adjacent
نزدیک دیوار به دیوار
mortise dead lock
قفل داخل کار قفل داخل درب
traffic post
پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
partition
دیوار
fence
دیوار
partitions
دیوار
walls have ears
دیوار
wall-to-wall
از دیوار به دیوار
alignment frontage
بر دیوار
wellhead
سر دیوار
counter-scrap
دیوار
enclosure wall
دیوار بر
bulwark
دیوار
curtains
دیوار
wall
دیوار
bulkheads
دیوار
walls
دیوار
bulkhead
دیوار
face wall
دیوار بر
cope
سر دیوار
f. with the woll
دیوار
coping
سر دیوار
fences
دیوار
bulwarks
دیوار
mural
دیوار نما
dike
دیوار مانع
embankments
دیوار خاکی
enclosures
دیوار حصارکشی
cross wall
دیوار همبر
cranny
شکاف دیوار
sea dike
دیوار ساحلی
petard
بمب دیوار کن
septate
دیوار دار
seawall
دیوار یا سد دریایی
shear wall
دیوار برشی
side wall
دیوار پهلویی
curtain wall
دیوار پردهای
cut off
دیوار اببند
cut off wall
دیوار جداکننده
sidewall
دیوار پهلویی
sleeper wall
دیوار کرسی
spine wall
دیوار اساسی
murals
دیوار نما
wall insulator
عایق دیوار
cordon
سرپوش دیوار
vallation
دیوار خاکی
quay
دیوار ساحلی
quays
دیوار ساحلی
front wall
دیوار جلو
gable wall
دیوار سنتوری
gable wall
دیوار لچکی
gravity wall
دیوار وزنی
guide bank
دیوار هادی سد
tow brick wall
دیوار دو اجری
tow brick wall
دیوار دواجره
wall lining
پوشش دیوار
cordons
سرپوش دیوار
party walls
دیوار مشترک
party wall
دیوار مشترک
the pictures on the wall
ی روی دیوار
thickness of a wall
کلفتی دیوار
weephole
ابرو دیوار
weephole
راه اب در دیوار
thickness of a wall
ضخامت دیوار
wall paint
رنگ دیوار
wall opening
روزنه دیوار
wall lining
اندود دیوار
enclosure
دیوار حصارکشی
embankment
دیوار خاکی
batter of a wall
میل دیوار
outwall
دیوار بیرونی
posters
دیوار کوب
poster
دیوار کوب
panel wall
اگین دیوار
partition wall
دیوار تیغه
partition
دیوار تیغه
partitions
دیوار تیغه
counterfort
دیوار تکیه
counterfort
دیوار تقویتی
abutment
دیوار پشتیبان
cavity walls
دیوار دو جداره
one brick wall
دیوار یک اجره
outer wall
دیوار خارجی
non load bearing wall
دیوار تیغه
batter of a wall
شیب دیوار
bearing wall
دیوار باربر
bearing wall
دیوار بارگیر
sonic boom
دیوار صوتی
inwall
دیوار گرفتن
interior wall
دیوار داخلی
key wall
دیوار اب بند
load bearing wall
دیوار باربر
load bearing wall
دیوار حمال
clay wall
دیوار چینه
mason up
ساختن دیوار
an interstice in a wall
ترک در دیوار
cobwall
دیوار کاهگلی
common wall
دیوار مشترک
non bearing wall
دیوار تیغه
cavity walls
دیوار صندوقهای
coping
قرنیس دیوار
bay
فرورفتگی دیوار
retaining wall
دیوار حائل
lie-by
تو رفتگی دیوار
hollow walls
دیوار دو جداره
conservative wall
دیوار باغچه
sonic booms
دیوار صوتی
render a wall
استرکشی دیوار
niches
تو رفتگی در دیوار
niche
تو رفتگی در دیوار
dwarf wall
دیوار نیمه
quay wall
دیوار بارانداز
load-bearing wall
دیوار حمال
batter of wall
میل دیوار
load-bearing
دیوار باربر
bailey
دیوار بیرونی
allering
کنگره دیوار
retaining wall
دیوار ضامن
rear wall
دیوار پشت
cavity wall
دیوار دو جداره
cavity wall
دیوار صندوقهای
decorated wall
دیوار تزیینی
interiors
داخل
within
در داخل
intra
داخل
interiorly
از داخل
anie
داخل
aboard
داخل
interior
داخل
within
<prep.>
در داخل
inside
داخل
inside
<adv.>
<prep.>
در داخل
withindoors
در داخل
lineball
داخل
insides
داخل
pile planking
دیوار سپر فولادی
sanbar
دیوار شنی ساحلی
murals
واقع برروی دیوار
sacrp
دیوار درونی خندق
toe wall
دیوار پای خاکریز
toss ball against a wall
تمرین ابشار با دیوار
mural
واقع برروی دیوار
row stack
فاصله اماد از دیوار
adjoining
همجوار دیوار بدیوار
scarp
دیوار درونی خندق
lining of the wall
پوشش روی دیوار
our next neighhbour
همسایه دیوار بدیوارما
non load bearing wall
دیوار بار نبر
semidetached
دارای یک دیوار حائل
to deaden a wall
عایق کردن دیوار
pinup
ویژه نصب به دیوار
to deafen a wall
عایق کردن دیوار
to encircle with a wall
دیوار یا چینه کشیدن
rock work
دیوار کوه نما
walls
تیغه کشیدن دیوار
mason up
بالا اوردن دیوار
sea dike
دیوار کنار اب دریا
sconce mirror
اینه دیوار کوب
wall
تیغه کشیدن دیوار
bracket
طاقچه دیوار کوب
buttressing
دیوار پشت بند
point
[wall socket]
[British]
پریز روی دیوار
power outlet
پریز روی دیوار
socket
[wall socket]
پریز روی دیوار
cross wall
دیوار پلهای عرضی
screen
دیوار تخته حفاظ
abamurus
[مستحک کننده دیوار]
electrical outlet
پریز روی دیوار
buttressing
شمع پشتیبان دیوار
approach parapets
جان پناه دیوار
buttressed
دیوار پشت بند
buttressed
شمع پشتیبان دیوار
buttress
دیوار پشت بند
buttress
شمع پشتیبان دیوار
aumbry
[تورفتگی در دیوار کلیسا]
as white as a sheet
<idiom>
سفید مثل گچ دیوار
to lean against the wall
به دیوار تکیه دادن
bell's bund
دیوار هدایت کننده اب
buttresses
شمع پشتیبان دیوار
counter-fort
[شمع پشتیبان دیوار]
cut-splay
[گوشه کج آجر در دیوار]
dragon-bracket
طاقچه دیوار کوب
screened
دیوار تخته حفاظ
screening, screenings
دیوار تخته حفاظ
ha-ha
دیوار فرو رفته
abutment
بست دیوار نزدیکی
bracket
[ستون نگهدارنده دیوار]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com