English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
multiplicand عددی که در دیگری ضرب شود
Other Matches
num lock key کلیدی که کارایی قسمت عددی صفحه کلید را از کنترل نشانه گر به ورودی عددی تط بیق میدهد
test بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند
tested بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند
tests بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند
minuend عددی که از آن عددی کم میشود
subrogate بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن
letters نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
recode کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
letter نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
to pass one's word for another از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
piracy چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
countersignature امضای پس ازامضای دیگری تصدیق امضای دیگری
numerical عددی
numerals عددی
numeral عددی
scalar عددی
numeric عددی
numeric pad لائی عددی
numeric format فرمت عددی
numeric character set دخشگان عددی
numeric data دادههای عددی
numeric data داده عددی
numeric punch منگنه عددی
numeric code رمز عددی
numeric format قالب عددی
memory for digits حافظه عددی
numeric constant ثابت عددی
numeric representation نمایش عددی
scalar product حاصلضرب عددی
scalar quantity کمیت عددی
numerical value ارزش عددی
numerical scale مقیاس عددی
numerical control کنترل عددی
numerical analysis انالیز عددی
numerical ability توانایی عددی
numeric word کلمه عددی
numeric subset زیرمجموعه عددی
scalar value مقدار عددی
numeric character کاراکتر عددی
numeric character دخشه عددی
arithmetic progression تصاعد عددی
digital computer کامپیوتر عددی
cardinal utility مطلوبیت عددی
alphameric الفبا عددی
alphameric الفبا- عددی
number base مبنای عددی
alphanumeric الفبا عددی
number index شاخص عددی
numeric alphabetic عددی و الفبایی
n/c کنترل عددی
numeralization عددی نمودن
numeral system سیستم عددی
number representation نمایش عددی
number system سیستم عددی
multiplier عددی که ضرب میکند
numerical analysis تجزیه و تحلیل عددی
fixed numeric format قالب عددی ثابت
digraphic substitution رمز نویسی عددی
automatic digital network شبکه عددی کامپیوتری
pseudoscalar quantity کمیت شبه عددی
dac مبدل عددی به قیاسی
alphanumeric character دخشههای الفبا عددی
numeric keyboard صفحه کلید عددی
numeric coprocessor کمک پردازنده عددی
numeric coding برنامه نویسی عددی
numeric keypat قسمت کلید عددی
root از عددی ریشه گرفتن
roots از عددی ریشه گرفتن
numeric صفحه کلید عددی
algorithm محاسبه عددی حساب رقومی
numeric coprossor socket [پریز کمک پردازنده عددی]
alphanumeric display terminal ترمینال نمایش الفبا عددی
computer numerical control کنترل عددی توسط کامپیوتر
alphanumeric sort مرتب نمودن الفبا عددی
subtrahend عددی که از عدددیگر کسر میشود
algorithms محاسبه عددی حساب رقومی
number average molecular weight میانگین عددی وزن مولکولی
digraphic substitution استفاده ازرمز عددی در پیامها
non numeric programming برنامه ریزی غیر عددی
number average degree of polymerization میانگین عددی درجه بسپارش
hexadecimal number system سیستم عددی شانزده شانزدهی
index number عددی که دلالت برحجم کند
octal number system سیستم عددی هشت هشتی
default numetic font فونت عددی پیش فرض یاقراردادی
supernumerary بیش از اندازه عادی فوق عددی
amplitude تبدیل سیگنال آنالوگ به حالت عددی
denary notation سیستم عددی در مبنای ده با استفاده از اعداد 0 تا 9
real number عددی که با بخش کسری همراه است .
quantization تبدیل سیگنال آنالوگ به صورت عددی
dash number عددی که با یک خط فاصله ازشماره اصلی جدا شده
intelligence quotient عددی که هوش و زیرکی شخص را نشان میدهد
subtrahend در عمل تفریق , عددی که از عدد دیگر کم شود
floating عددی که به صورت اعشاری نمایش داده شود
type متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
texts حروف الفبا عددی برای ارسال اطلاعات
primed عددی که فقط قابل قسمت به خودش و یک باشد
dibit عددی که از دو بیت دودویی تشکیل شده است
mods باقی مانده تقسیم عددی بر عدد دیگر
typed متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
types متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
text حروف الفبا عددی برای ارسال اطلاعات
mod باقی مانده تقسیم عددی بر عدد دیگر
calculators ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد
primes عددی که فقط قابل قسمت به خودش و یک باشد
maximum بزرگترین عددی استفاده میشود یا مجاز است
calculator ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد
prime عددی که فقط قابل قسمت به خودش و یک باشد
negative عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد
negatives عددی که تعداد تفریق از صفر را نشان میدهد
rational number عددی که به عنوان تقسیم دو عدد کامل نوشته میشود
type متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد
notation سیستم اعداد پایه دو عددی که فقط ارقام 0 و 1 را دارد
key کد عددی برای معرفی کلیدی که انتخاب شده است
alphamosaic برای ایجاد حروف گرافیکی و الفبا عددی در تلتکس
typed متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد
types متغیری که هر نوع داده مثل عددی , متن و... را می پذیرد
binary سیستم عددی پایه که فقط اعداد ۱و۰ را دارد
notations سیستم اعداد پایه دو عددی که فقط ارقام 0 و 1 را دارد
alphanumeric ی از حروف الفبا- عددی که به عنوان یک واحد دستکاری و استفاده میشود
American Standard Code for Information Interchange کدی که حروف الفبا عددی را به صورت کد دودویی بیان میکند
numerical indicator tube هر گونه لامپ الکترونی که توانایی نمایش اشکال عددی را دارد
string فضای ذخیره سازی برای مجموعهای از حروف الفبا- عددی
ascii کدی که حروف الفبا- عددی را به صورت کد دو دویی نمایش میدهد
augend عددی که عدد دیگر به آن اضافه میشود تا حاصل بدست آید
ten's complement عددی که با افزودن یک به متمم نهم یک عدد دهدهی به دست آید
alphanumeric عملوندی که میتواند شامل حروف الفبا- عددی مانند رشته ها باشد
string بخشی از حافظه که رشتههای حروف الفبا عددی در آن ذخیره شده اند
f رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقداردهدهی عدد 51 است
e رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده متنافر با مقداردهدهی عدد 41 است
globally متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
global متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
cetane rating اشل عددی برای سنجش میزان بهسوزی سوختهای موتورهای دیزل
underflow نتیجه عملیات عددی که برای بیان با دقت کامپیوتر بسیار کوچک است
quantizer وسیله تبدیل سیگنال ورودی آنالوگ به عددی که توسط کامپیوتر قابل پردازش است
foxes شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
fox شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
foxing شکل لغوی رقمی در سیستم عددی مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 51است
waveform تبدیل وذخیره سازی یک حالت موج به صورت عددی با استفاده از مبدل آنالوگ / دیجیتال
string متغیر در زبان کامپیوتری که میتواند شامل حروف الفبا- عددی و نیز اعداد باشد
digitize سطح حساس که موقعیت قلم را به حالت عددی تبدیل میکند تا رسم ها وارد کامپیوتر شوند
quantization خطای تبدیل سیگنال آنالوگ به عددی با توجه به دقت محدوده ساده یا سیگنالی که به سرعت تغییر میکند
critical raynold's number عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
f key برنامه کمکی مکینتاش که توسط فشار دادن کلیدهای Command و Shift باکلیدهای عددی از صفر تا 9اجرا میشود
number cruncher یک برنامه یا کامپیوتر که برای انجام مقادیر بزرگی ازمحاسبه و سایر دستکاریهای عددی طراحی شده است محاسبه
led یک واحد نمایش الفبا عددی متداول که هر گاه با ولتاژبه خصوصی تغذیه شود می درخشد دیود ناشر نور
string سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control total جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
slewing سرعت حرکت ابزارهای ماشینی کنترل شده عددی ازیک محل به محل دیگر
zone bits بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند
isotopy دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
random number روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد
fdm انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
suffix notation عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
keypad مجموعه ده کلید با طرح . شامل شده در بیشتر صفحه کلیدها به صورت کلیدهای جداگانه برای وارد کردن حجم زیاد داده عددی
clamper مداری که سطح سیگنال را از نوک اسکن کردن یا سایر وسایل ورودی به بیشترین حد محدود میکند زودتر از وقتی که به یک مقدار عددی تبدیل شود
thirds به دیگری
third به دیگری
another دیگری
t' other دیگری
tother دیگری
analogues نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
dogs شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
dogging شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
dog شکل لغوی رقمی در سیستم عددی بر مبنای شانزده که متنافر با مقدار دهدهی 31است و به شکل D نوشته میشود
auxiliaries پردازنده جانبی مثل آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی کار کند تا سرعت اجرا را افزایش دهد
IBM صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای تابعی است و در سمت چپ کلیدهای اصلی قرار دارد و نوشته عددی جداگانه ندارد
auxiliary پردازنده جانبی مثل آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی کار کند تا سرعت اجرا را افزایش دهد
at second hand از قول دیگری
onother's money پول دیگری
consecutively یکی پس از دیگری
other متفاوت دیگری
common of pasturage حق چرادرزمین دیگری
others متفاوت دیگری
We have no other way (alternative). را ه دیگری نداریم
in turn <idiom> یکی پس از دیگری
heteronomous پیروقانون دیگری
follow suit <idiom> از دیگری تقلیدکردن
at another time در زمان دیگری
coprocessor پردازنده جانبی مخصوص مشابه آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی برای افزایش سرعت اجرا کار کند
noisy mode سیستم محاسبات اعداد اعشاری که عددی غیر از صفر به محل کمترین ارزش در حین نرمالسازی عدد اعشاری افزوده میشود
number cruncher کامپیوتر کاملا" عددی کامپیوتر محاسباتی
transports انتقال از یک مسیر به دیگری
transporting انتقال از یک مسیر به دیگری
impersonates خودرابجای دیگری جا زدن
impersonated خودرابجای دیگری جا زدن
predecease مرگ قبل از دیگری
transported انتقال از یک مسیر به دیگری
another kettle of fish <idiom> کاملا متفاوت از دیگری
personifies رل دیگری بازی کردن
personified رل دیگری بازی کردن
impersonate خودرابجای دیگری جا زدن
transport انتقال از یک مسیر به دیگری
one after a یکی درپی دیگری
ratios نسبت یک عدد به دیگری
one country or another این یا یک کشور دیگری
personifying رل دیگری بازی کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com