English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
English Persian
average عدد بدست آمده از جمع چندین عدد تقسیم آنها را بر تعداد این اعداد
averaged عدد بدست آمده از جمع چندین عدد تقسیم آنها را بر تعداد این اعداد
averages عدد بدست آمده از جمع چندین عدد تقسیم آنها را بر تعداد این اعداد
averaging عدد بدست آمده از جمع چندین عدد تقسیم آنها را بر تعداد این اعداد
Other Matches
flavonal dyes فلاون [مجموعه ای از رنگینه های زرد که از گیاهان مختلفی همچون زردچوبه، میمون و اسپرک بدست آمده و ریشه آنها از ترکیب کیتون می باشد.]
complemented که با کمک کردن همه اعداد از نه بدست می آید
complement که با کمک کردن همه اعداد از نه بدست می آید
complements که با کمک کردن همه اعداد از نه بدست می آید
complementing که با کمک کردن همه اعداد از نه بدست می آید
cross reference generator متغیر ها و اعداد ثابت با محل آنها در برنامه ایجاد میکند
inferences بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
inference بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
lost cluster تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
imparity غیر قابل تقسیم بودن اعداد بدوقسمت مساوی
finite precision numbers استفاده از تعداد بیتهای ثابت برای نمایش اعداد
point که تقسیم بین واحد کامل و بخش کسری آنها
decentralized computer network شبکهای که کنترل بین چندین کامپیوتر تقسیم شده است
arithmetic محاسباتی که روی اعداد انجام می شوند از قبیل جمع و تفریق و ضرب و تقسیم
yardage تعداد یاردهای بدست امده بازیگر یا تیم فوتبال امریکایی
activities تعداد فایل هایی که در حال حاضر در مقایسه با کل آنها استفاده شده اند
activity تعداد فایل هایی که در حال حاضر در مقایسه با کل آنها استفاده شده اند
volatility تعداد رکوردهایی که از یک سیستم کامپیوتری حذف یا لعنه می شوند در مقایسه با کل اعداد ذخیره شده
lengths تعداد داده هایی که در بافر ذخیره می شوند تا پردازنده آماده دریافت آنها شود
length تعداد داده هایی که در بافر ذخیره می شوند تا پردازنده آماده دریافت آنها شود
ply yarn نخ چندلا [در اثر تاباندن دو یا تعداد بیشتر رشته نخ بدور یکدیگر بوجود آمده و بسته به نیاز می تواند دولا، چهارلا، شش لا، نه لا و یا طنابی باشد. نخ یک لا فقط از به هم پیچیدن الیاف بوجود می آید.]
port وسیلهای که بین پورت ورودی /خروجی و چندین وسیله جانبی قرار دارد. و به کامپیوتر امکان دستیابی به تمام آنها را میدهد
decimal نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
decimals نقط های که نشان دهنده تقسیم بین تمام اعداد واحد و بخش کوچکتر کسری عددد دهدهی مثل ... است
fixed point notation = نمایش عدد که محل ارقام و نقط ه اعشاری را در کامپیوتر نگه می دارد تا بیشترین تعداد اعداد قابل مدیریت را محدود کند
chip وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
chips وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
prophet's green رنگ سبز نبی [این رنگ از ترکیب رنگ نیل یا همان رنگ آبی با رنگینه های زرد بدست آمده از گیاهان بوجود می آید و آنرا به رنگ اولین پرچم اسلام و یا گنبد حضرت خاتم الانبیا نسبت می دهند.]
spreadsheets 1-برنامه ایکه امکان اجرای محاسبات روی چندین ستون اعداد را برقرار کند. 2-چاپ محاسبات روی مقادیر عظیم کامپیوتر
spreadsheet 1-برنامه ایکه امکان اجرای محاسبات روی چندین ستون اعداد را برقرار کند. 2-چاپ محاسبات روی مقادیر عظیم کامپیوتر
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
fragmentation حافظه اختصاص یافته به چندین فایل که به بخشهای آزاد و کوچکتری تقسیم میشود و آن قدر کوچک هستند که قابل استفاده نیستند ولی کلا فضای زیادی اشغال می کنند
complementation سیستم اعداد برای نشان دادن اعداد مثبت و منفی
leontief matrix اجزاء ماتریس لئونتیف در قطراصلی اعداد مثبت و سایراجزاء ان اعداد منفی یا صفرهستند .
random number روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد
coincidence function پردازش دو یا چند سیگلنال ورودی و خروجی آنها تابع AND آنها باشند
algebra استفاده از حروف در برخی عملیات محاسباتی مشخص برای جانشین کردن اعداد ناشناخته یا یک محدودهای از اعداد ممکن
hex سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F
hexadecimal notation سیستم اعداد به همراه اعداد مبنا و A تا F
residue check بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
salami technique کلاه برداری کامپیوتری توسط تراکنشهای جدا وکوچک که دنبال کردن آنها وتشخیص آنها مشکل است
campus environment محل بزرگی که چندین اتصال کاربر با چندین شبکه دارد مثل دانشگاه یا بیمارستان
communication پردازندهای که شامل چندین تابع handshaking وتشخیص خطا برای چندین اتصال بین وسایل است
polygenetic دارای چندین نیا یا چندین تخم
multivalent دارای چندین قدر چندین بنیانی
divisor عملوندی که برای تقسیم مقسوم علیه در عمل تقسیم به کار می روند
fissiparous تولیدکننده سلولهای جدیدبوسیله تقسیم سلولی یاشکاف تقسیم شونده
vernier درجه یا تقسیم بندی فرعی تقسیم بدرجات جزء
combinatorics محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی
manager برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
managers برنامهای که رکوردها را نگهداری میکند و به آنها دستیابی دارد و آنها را پردازش میکند
regenerates 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerate 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerating 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
round تعداد تیر تعداد شلیک دور
roundest تعداد تیر تعداد شلیک دور
drawings روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
drawing روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
base band 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
baseband 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
oddest ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odd ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odder ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
trellis coding روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند
subdivided بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdividing بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivides بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivide بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
unstuck ور آمده
sectors کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sector کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
I have prompted this . این را من مایه آمده ام
updated edition ویرایش به روز آمده
She has had a windfall . She has come into some easy money . پول مفت گیرش آمده
Burglars have broken in. دزد ها [با زور] آمده بودند تو.
to send home به خانه [از جایی که آمده اند] برگرداندن
I have been down that path. مزه اش را چشیده ام ( بسرم آمده است )
to turn around برگشتن [به جایی که از آنجا آمده اند]
Except what is mentioned in paragraph 3. باستثنای آنچه درپاراگراف 3 آمده است
The rental agreement has exprired. تاریخ قرارداد اجاره سر آمده است
to head back برگشتن [از جایی که دراصل آمده اند]
He is very primitive and uncuth . مثل اینکه از پشت کوه آمده
to turn back برگشتن [به جایی که از آنجا آمده اند]
cowl-dormer [پنجره جلو آمده زیر سقف ساختمان]
eyebrow window [پنجره جلو آمده زیر سقف ساختمان]
dormer [پنجره جلو آمده زیر سقف ساختمان]
A word spoken is an arrowlet fly. <proverb> سخنى که بر زبان آمده خدنگى است که رها گشته .
Afro- پیشنود به معنی آمریکایی که خانواده او از آفریقا آمده باشند.
The damage can't have been caused accidentally. آسیب نمی تواند به طور تصادفی پیش آمده باشد.
nomograph سیستم گرافیکی برای حل یک مقدا رکه از دوتای دیگر آمده است
nomogram سیستم گرافیکی برای حل یک مقدا رکه از دوتای دیگر آمده است
rollover صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
Anyone can count the seeds in an apple, but only Gold can count the number of apples in a seed. هر کسی نمی تواند تعداد دانه های داخل یک سیب را بشمارد اما فقط خدا می تواند تعداد سیب های نهفته در یک دانه را بشمارد
emerging traffic جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
As mentioned below. مذکور درزیر [آنچه درزیر آمده است]
octal notation یا اعداد 0 تا 7
numerics اعداد
quatrefoil چهار وجهی [این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
harmonic mean اعداد متقابل
numeric 1-مربوط به اعداد. 2-
numerary وابسته به اعداد
odd numbers اعداد فرد
cardinals اعداد اصلی
number range محدوده اعداد
rational numbers اعداد منطقی
rational numbers اعداد گویا
arabic numeral اعداد انگلیسی
odd numbers اعداد فرد
arithmomania وسواس اعداد
random numbers اعداد تصادفی
real numbers اعداد حقیقی
binary numbers اعداد دودوئی
round numbers اعداد سرراست
complex number اعداد مختلط
theory of numbers نظریه اعداد
real numbers اعداد واقعی
congrunet numbers اعداد هم نهشت
cardinal اعداد اصلی
ordinal numbers اعداد ترتیبی
Roman numeral اعداد رومی
matrixes جدول اعداد
numerical مربوط به اعداد
even اعداد جفت
matrix جدول اعداد
spinning wheel چرخ ریسندگی [این وسیله از یک چرخ چوبی شکل بزرگ و چند قطعه چوب بوجود آمده و توسط دست یا پا به حرکت در می آید.]
cardinals اعداد اصلی [ریاضی]
5, 7, 9 are odd numbers . 5؟7؟9 اعداد فرد هستند
packed decimal اعداد بسته شده
transfinite ماوراء اعداد محدود
numeric مجموعه کلیدها با اعداد
Cardinal numbers اعداد کاردینال [ریاضی]
FMS کنترل اعداد کامپیوتری
statistics واقعیتها به صورت اعداد
decimal number system سیستم اعداد دهدهی
decimal number system سیستم اعداد اعشاری
number system دستگاه اعداد [ریاضی]
random number generator مولد اعداد تصادفی
numeric آرایه حاوی اعداد
theory of numbers نظریه اعداد [ریاضی]
Mersenne prime اعداد مرسن [ریاضی]
system of numeration دستگاه اعداد [ریاضی]
rational numbers اعداد منطقی [ریاضی]
numerative دستگاه اعداد [ریاضی]
numerative system دستگاه اعداد [ریاضی]
number completion test ازمون تکمیل اعداد
numbering system دستگاه اعداد [ریاضی]
themselves [for their part] <adv.> از طرف آنها
on their part <adv.> از طرف آنها
for their part <adv.> از طرف آنها
meanest مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر
quantifies بیان اثر چیزی با اعداد
quantify بیان اثر چیزی با اعداد
floating point calculation محاسبات اعداد نمایی یا علمی
quantifying بیان اثر چیزی با اعداد
notations روش نوشتن یا نمایش اعداد
test element حروف و اعداد ازمایش مدار
meaner مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر
mean مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر
to add equals اعداد مساوی را با هم جمع کردن
notation روش نوشتن یا نمایش اعداد
reference number اعداد مبنای نشانه روی
unsigned که اعداد منفی را نشان نمیدهد
numerals اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
geometry of numbers نظریه هندسی اعداد [ریاضی]
quantified بیان اثر چیزی با اعداد
numeral اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
inverts تغییر اعداد در محیط دودویی
inverting تغییر اعداد در محیط دودویی
alphanumeric حروف روی و اعداد عربی
numerology مبحث معانی رمزی اعداد
alphabet code flag پرده مخابره حروف یا اعداد
setting up ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد
set ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد
floating point number اعداد ممیز شناور [ریاضی]
keypad و 0 تا 9 برای اعداد 0 در مبنای شانزده
sets ریاضی مربوط به مجموعههای اعداد
prime number theorem قضیه اعداد اول [ریاضی]
analytic number theory نظریه تحلیلی اعداد [ریاضی]
numeric که فقط حاوی اعداد هستند
invert تغییر اعداد در محیط دودویی
multiple چندین
Several persons ( people ). چندین تن
multipoint با چندین خط وط
ten چندین
multifold چندین
several چندین
lot چندین
in such a way as to enable them به طوری که آنها بتوانند
channelled یچ کردن بین آنها
channel یچ کردن بین آنها
channeling یچ کردن بین آنها
channeled یچ کردن بین آنها
channels یچ کردن بین آنها
Send them in two at a time . آنها رادو تا دوتابفرست تو
rules وعملیات روی آنها
Ask each and every one of them . ازیک یک آنها بپرسید
I need them urgently. من آنها را فوری میخواهم.
I need them tonight. من آنها را امشب میخواهم.
I need them today. من آنها را امروز میخواهم.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com