English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 180 (9 milliseconds)
English Persian
cylindrical lens عدسی استوانهای
Other Matches
lens distortion خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
cylindric استوانهای
cylinderical استوانهای
cylindrical استوانهای
cylindrically استوانهای
drum magazine مخزن استوانهای
shaft محور استوانهای
shafts محور استوانهای
shafts میله استوانهای
cylinderical fit رابط استوانهای
drum armature ارمیچر استوانهای
drum turret سر رولور استوانهای
drum switch جابجاگر استوانهای
drum controller نافم استوانهای
crown saw اره استوانهای
drum plotter رسام استوانهای
core sample نمونه استوانهای
cylindrical armature ارمیچر استوانهای
induction cylinder اهنربای استوانهای
can buoy بویه استوانهای
shaft میله استوانهای
mercator's projection تصویر مرکاتوریا استوانهای
drum pump پمپ استوانهای شکل
top hats کلاه مردانه استوانهای
top hat کلاه مردانه استوانهای
drum barrel پوسته یا روکش استوانهای
circular type gates دریچههای نوع استوانهای
single barrel culvert ابگذر استوانهای ساده
shaft furnace کوره استوانهای شکل
concrete core نمونه استوانهای بتن
cylindrical faceplate صفحه استوانهای تلویزیون
prill قرص استوانهای شکل
terete استوانهای شکل در برش عرضی
manhole محل دخول استوانهای شکل
multiple drum winding سیم پیچ استوانهای چندگانه
drum type boring machine دستگاه مته نوع استوانهای
manholes محل دخول استوانهای شکل
manubrium سلولهای استوانهای میان جدار داخلی
concertina سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
concertinaed سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
concertinaing سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
bicylindrical دارای دو سطح استوانهای بامحورهای موازی
concertinas سیم خاردار استوانهای شکل تا شونده
spools قرقره استوانهای برای پیچیدن نخ ماهیگیری
cylinderical limit gage دستگاه اندازه گیر رابط استوانهای
spool قرقره استوانهای برای پیچیدن نخ ماهیگیری
torose استوانهای شکل ودارای برجستگیهای متناوب
cylinders فشنگ خور استوانهای هفت تیر
cylinder فشنگ خور استوانهای هفت تیر
mud sill پایه تبر پی استوانهای که در گل فرو می کنند
pin wheel درساعت سازی چرخی که دندانههای استوانهای دارد
drum sorting مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
dummies کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
dummy کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
semirigid دارای مخزن گاز استوانهای شکل وقابل انحناء
glass عدسی
lentiform عدسی
bifocal lens عدسی
lens عدسی
eyepieces عدسی
eyepiece عدسی
lentoid عدسی
electron lens عدسی الکترونی
electromagnetic lens عدسی الکترومغناطیسی
double convex lens عدسی دو کوژ
electrostatic lens عدسی الکتروستاتیکی
eye piece عدسی سر دوربین
ocular lens عدسی چشمی
optical lens عدسی نوری
optical lens عدسی اپتیکی
spherical lens عدسی کروی
reticle عدسی دوربین
vergency تقارب عدسی
contact lens عدسی مماس
contact lens عدسی بساو
contact lenses عدسی مماس
contact lenses عدسی بساو
objective glass عدسی شیئی
object glass عدسی شیئی
floating reticle عدسی مواج
knurled head سر عدسی اج دار
lens coating روکش عدسی
lensatic عدسی دار
lenticular عدسی وار
lenticular مرکب از عدسی
lenticulation ایجاد عدسی
meniscus lens عدسی هلالی
objective lens عدسی شیئی
nummulite شاهدانه عدسی
divergent lens عدسی متباعد
achromate عدسی اکروماتیک
objectives عدسی شیئی
focus کانون عدسی
achromatic lens عدسی بی رنگ
objective عدسی شیئی
biconvex lens عدسی دوکوژ
wide angle عدسی گسترش
double concave lens عدسی مقعرالطرفین
double concave lens عدسی دوکاو
wide-angle عدسی گسترش
biconcave lens عدسی مقعرالطرفین
biconcave lens عدسی دوکاو
lens عدسی دوربین
eyepiece عدسی چشمی
eyepieces عدسی چشمی
focussing کانون عدسی
mushroom head سر عدسی در پیچ ها
focusses کانون عدسی
convergent lens عدسی همگرا
convergent lens عدسی متقارب
focuses کانون عدسی
convex lens عدسی کوژ
convex lens عدسی محدب
button head سر عدسی در پیچ ها
focused کانون عدسی
divergent lens عدسی واگرا
concave lens عدسی مقعر
focussed کانون عدسی
compound lens عدسی مرکب
concave lens عدسی کاو
cheese head سر عدسی در پیچها
crankpin قسمت استوانهای دسته میل لنگ که میلههای رابط بدان متصل میشود
hollow ware چینی یاشیشهای که بصورت استوانهای شکل ویا نظیر ان قالب گیری شده است
plano convex lens عدسی تخت کوژ
focal مربوط به کانون عدسی
eyepieces عدسی سردوربین یامیکروسکپ
refractor عدسی نور شکن
parabolic lens عدسی سهمی وار
eyepiece عدسی سردوربین یامیکروسکپ
relative aperture ضریب کانونی عدسی
lens بشکل عدسی در اوردن
plano convex lens عدسی مسطح- محدب
plano concave lens عدسی مسطح- مقعر
plano concave lens عدسی تخت کاو
zoom فاصله عدسی را کم و زیادکردن
mensicus عدسی کاو- کوژ
zoomed فاصله عدسی را کم و زیادکردن
diverging meniscus lens عدسی هلالی واگرا
electronic lens عدسی یا لنز الکترونی
biconvex lens عدسی محدب الطرفین
convergent meniscus lens عدسی هلالی همگرا
double convex lens عدسی محدب الطرفین
lens coating پوشش روی عدسی
lenticular nucleus هسته عدسی شکل
lentiform nucleus هسته عدسی شکل
astigmatic نامنظمی عدسی چشم
zooms فاصله عدسی را کم و زیادکردن
fixed reticle عدسی ثابت دوربین
line of collimation خط تنظیم عدسی دوربین
anastigmat عدسی غیر استیگمات
tricking درجه بندی عدسی دوربین
burning glass عدسی محدب یاایینه مقعر
twinkle box عدسی هاو یک دیسک چرخان
focal plane افق مار بر کانون عدسی
lensatic قطب نمای عدسی دار
trick درجه بندی عدسی دوربین
glass شیشه ذره بین عدسی
linear perspective پروژکتور دارای عدسی مخطط
condenser الت تقصیر عدسی محدب
tricked درجه بندی عدسی دوربین
field glass عدسی درونی دوربین یاذره بین
zoom lens عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
zoom lenses عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
spider عدسی بزرگ نمای روی قطب نما
spiders عدسی بزرگ نمای روی قطب نما
nose piece قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
object glass عدسی دوربین یاریزبین که نزدیک تراست بچیزی که میخواهندببند
pantoscope دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
periscopic lens شیشه عدسی که بوسیله ان انسان مستواندچیزهای دورترازچشم رس راهم به بیند
long bone که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
panoramic camera دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
sleeve target هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
wing photograph نوعی عکس هوایی مایل که به وسیله دوربینهای چند عدسی گرفته میشود
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
interpupillary واقع در بین دو مردمک چشم بین دو عدسی
bulls eye عدسی نیم گرد یکجور شیرینی گرد
hyperfocal distance مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
whisker کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
BNC connector متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com