Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 146 (8 milliseconds)
English
Persian
objective
عدسی شیئی
objectives
عدسی شیئی
object glass
عدسی شیئی
objective glass
عدسی شیئی
objective lens
عدسی شیئی
Search result with all words
nose piece
قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
Other Matches
indirect objects
شیئی
article
شیئی
articles
شیئی
objects
شیئی
objecting
شیئی
objected
شیئی
object
شیئی
direct objects
شیئی
love object
شیئی محبوب
lost article
شیئی گمشده
object choice
شیئی گزینی
object constancy
ثبات شیئی
found article
شیئی گمشده
object libido
متمرکزبر شیئی
goal object
شیئی هدف
stimulus object
شیئی محرک
object cathexis
نیروگذاری در شیئی
lens distortion
خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
flap
قسمت اویخته هر شیئی
flapped
قسمت اویخته هر شیئی
flaps
قسمت اویخته هر شیئی
reification
شیئی انگاری مفهومها
diffraction loading
منتجه نیروهای وارد بیک شیئی
pinpoint photograph
عکس تکی یا زوجی یک شیئی یا هدف
a white elephant
شیئی کم مصرف و جا تنگ کن اما گران قیمت
bugged
اطاق یا شیئی که حاوی یک وسیله استراق سمع پنهانی باشد
eyepieces
عدسی
lentiform
عدسی
lentoid
عدسی
lens
عدسی
eyepiece
عدسی
glass
عدسی
bifocal lens
عدسی
floating reticle
عدسی مواج
contact lenses
عدسی بساو
knurled head
سر عدسی اج دار
eye piece
عدسی سر دوربین
electrostatic lens
عدسی الکتروستاتیکی
electron lens
عدسی الکترونی
electromagnetic lens
عدسی الکترومغناطیسی
double convex lens
عدسی دو کوژ
divergent lens
عدسی متباعد
divergent lens
عدسی واگرا
lens coating
روکش عدسی
contact lenses
عدسی مماس
lensatic
عدسی دار
ocular lens
عدسی چشمی
optical lens
عدسی نوری
optical lens
عدسی اپتیکی
nummulite
شاهدانه عدسی
reticle
عدسی دوربین
meniscus lens
عدسی هلالی
spherical lens
عدسی کروی
vergency
تقارب عدسی
contact lens
عدسی مماس
lenticulation
ایجاد عدسی
contact lens
عدسی بساو
lenticular
عدسی وار
lenticular
مرکب از عدسی
cylindrical lens
عدسی استوانهای
convex lens
عدسی محدب
mushroom head
سر عدسی در پیچ ها
button head
سر عدسی در پیچ ها
achromatic lens
عدسی بی رنگ
eyepieces
عدسی چشمی
eyepiece
عدسی چشمی
wide angle
عدسی گسترش
biconvex lens
عدسی دوکوژ
double concave lens
عدسی مقعرالطرفین
wide-angle
عدسی گسترش
double concave lens
عدسی دوکاو
biconcave lens
عدسی مقعرالطرفین
biconcave lens
عدسی دوکاو
achromate
عدسی اکروماتیک
cheese head
سر عدسی در پیچها
focus
کانون عدسی
convex lens
عدسی کوژ
focused
کانون عدسی
focuses
کانون عدسی
convergent lens
عدسی متقارب
focussed
کانون عدسی
convergent lens
عدسی همگرا
focusses
کانون عدسی
concave lens
عدسی مقعر
focussing
کانون عدسی
concave lens
عدسی کاو
compound lens
عدسی مرکب
lens
عدسی دوربین
eyepiece
عدسی سردوربین یامیکروسکپ
eyepieces
عدسی سردوربین یامیکروسکپ
focal
مربوط به کانون عدسی
lens
بشکل عدسی در اوردن
parabolic lens
عدسی سهمی وار
plano concave lens
عدسی تخت کاو
plano convex lens
عدسی تخت کوژ
plano convex lens
عدسی مسطح- محدب
refractor
عدسی نور شکن
relative aperture
ضریب کانونی عدسی
plano concave lens
عدسی مسطح- مقعر
zoom
فاصله عدسی را کم و زیادکردن
zoomed
فاصله عدسی را کم و زیادکردن
zooms
فاصله عدسی را کم و زیادکردن
biconvex lens
عدسی محدب الطرفین
fixed reticle
عدسی ثابت دوربین
electronic lens
عدسی یا لنز الکترونی
lens coating
پوشش روی عدسی
lenticular nucleus
هسته عدسی شکل
lentiform nucleus
هسته عدسی شکل
astigmatic
نامنظمی عدسی چشم
anastigmat
عدسی غیر استیگمات
mensicus
عدسی کاو- کوژ
convergent meniscus lens
عدسی هلالی همگرا
line of collimation
خط تنظیم عدسی دوربین
diverging meniscus lens
عدسی هلالی واگرا
double convex lens
عدسی محدب الطرفین
condenser
الت تقصیر عدسی محدب
focal plane
افق مار بر کانون عدسی
trick
درجه بندی عدسی دوربین
burning glass
عدسی محدب یاایینه مقعر
tricked
درجه بندی عدسی دوربین
twinkle box
عدسی هاو یک دیسک چرخان
glass
شیشه ذره بین عدسی
lensatic
قطب نمای عدسی دار
tricking
درجه بندی عدسی دوربین
linear perspective
پروژکتور دارای عدسی مخطط
field glass
عدسی درونی دوربین یاذره بین
plan range
در شناسایی از روی عکس هوای فاصله افقی بین نقطه پای عمود هواپیما تا شیئی که روی زمین قرار گرفته است
zoom lenses
عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
spiders
عدسی بزرگ نمای روی قطب نما
spider
عدسی بزرگ نمای روی قطب نما
zoom lens
عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
object glass
عدسی دوربین یاریزبین که نزدیک تراست بچیزی که میخواهندببند
pantoscope
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
periscopic lens
شیشه عدسی که بوسیله ان انسان مستواندچیزهای دورترازچشم رس راهم به بیند
panoramic camera
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
wing photograph
نوعی عکس هوایی مایل که به وسیله دوربینهای چند عدسی گرفته میشود
bulls eye
عدسی نیم گرد یکجور شیرینی گرد
interpupillary
واقع در بین دو مردمک چشم بین دو عدسی
hyperfocal distance
مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
whisker
کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com