Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 164 (8 milliseconds)
English
Persian
convergent meniscus lens
عدسی هلالی همگرا
Other Matches
convergent lens
عدسی همگرا
meniscus lens
عدسی هلالی
diverging meniscus lens
عدسی هلالی واگرا
convergent
همگرا
convergent thinking
تفکر همگرا
convergent validity
اعتبار همگرا
de leval nozzle
نازل همگرا
convergence coil
پیچک همگرا
converges
همگراشدن همگرا بودن
converging
همگراشدن همگرا بودن
converged
همگراشدن همگرا بودن
converge
همگراشدن همگرا بودن
con di nozzle
نازل موتورجت با مقطع همگرا
convergent
خطوط متقارب ومتلاقی همگرا
embowed
هلالی
semilunar
هلالی
meniscus
هلالی
half moon
هلالی
falcated
هلالی
lunular
هلالی
arciform
هلالی
mooned
هلالی
lunate
هلالی
toric
هلالی
sigmoid
هلالی
lens distortion
خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
rarefaction
جریان مافوق صوت درمجرای همگرا که در ان فشارکاهش یافته و سرعت شدیداافزایش یابد
mikazuki uke ushiro geri
دفاع هلالی
mikazuki
دروی هلالی
moon knife
چاقوی هلالی
crescent
هلالی شکل
squinch
طاق هلالی
crescents
هلالی شکل
lunette
هلالی شکل
meniscus
نگارنده هلالی
engrailed
دارای کنگرههای هلالی
half-moon
سنگر نیم هلالی
scimitar
شمشیر هلالی شکل
lunule
هر عضو هلالی هلال
ravelin
نیم هلالی سنگر
lunulate
شبیه هلال هلالی
synodic period
دوره تناوب هلالی
torus
گچ بری بزرگ هلالی ته ستون
eyebrows
گچ بری هلالی بالای پنجره
eyebrow
گچ بری هلالی بالای پنجره
croissants
نان شیرینی هلالی شکل
lunulate
دارای اجزاء هلالی شکل
lunar month
ماه هلالی ,priod synodic lunation :syn
lentoid
عدسی
lentiform
عدسی
glass
عدسی
eyepiece
عدسی
eyepieces
عدسی
bifocal lens
عدسی
lens
عدسی
knurled head
سر عدسی اج دار
electrostatic lens
عدسی الکتروستاتیکی
eye piece
عدسی سر دوربین
floating reticle
عدسی مواج
lens coating
روکش عدسی
lensatic
عدسی دار
contact lenses
عدسی بساو
contact lenses
عدسی مماس
contact lens
عدسی بساو
vergency
تقارب عدسی
spherical lens
عدسی کروی
optical lens
عدسی اپتیکی
optical lens
عدسی نوری
ocular lens
عدسی چشمی
objective lens
عدسی شیئی
objective glass
عدسی شیئی
object glass
عدسی شیئی
contact lens
عدسی مماس
nummulite
شاهدانه عدسی
lenticulation
ایجاد عدسی
lenticular
عدسی وار
eyepieces
عدسی چشمی
wide angle
عدسی گسترش
wide-angle
عدسی گسترش
concave lens
عدسی کاو
compound lens
عدسی مرکب
cheese head
سر عدسی در پیچها
mushroom head
سر عدسی در پیچ ها
button head
سر عدسی در پیچ ها
lens
عدسی دوربین
biconvex lens
عدسی دوکوژ
double concave lens
عدسی مقعرالطرفین
double concave lens
عدسی دوکاو
biconcave lens
عدسی مقعرالطرفین
biconcave lens
عدسی دوکاو
achromatic lens
عدسی بی رنگ
achromate
عدسی اکروماتیک
eyepiece
عدسی چشمی
concave lens
عدسی مقعر
reticle
عدسی دوربین
lenticular
مرکب از عدسی
divergent lens
عدسی واگرا
focuses
کانون عدسی
focused
کانون عدسی
divergent lens
عدسی متباعد
double convex lens
عدسی دو کوژ
focus
کانون عدسی
electromagnetic lens
عدسی الکترومغناطیسی
electron lens
عدسی الکترونی
focussed
کانون عدسی
objectives
عدسی شیئی
cylindrical lens
عدسی استوانهای
objective
عدسی شیئی
convex lens
عدسی کوژ
convex lens
عدسی محدب
focussing
کانون عدسی
convergent lens
عدسی متقارب
focusses
کانون عدسی
eyepiece
عدسی سردوربین یامیکروسکپ
eyepieces
عدسی سردوربین یامیکروسکپ
parabolic lens
عدسی سهمی وار
zoomed
فاصله عدسی را کم و زیادکردن
plano concave lens
عدسی تخت کاو
plano concave lens
عدسی مسطح- مقعر
plano convex lens
عدسی تخت کوژ
relative aperture
ضریب کانونی عدسی
refractor
عدسی نور شکن
plano convex lens
عدسی مسطح- محدب
lens
بشکل عدسی در اوردن
focal
مربوط به کانون عدسی
zoom
فاصله عدسی را کم و زیادکردن
fixed reticle
عدسی ثابت دوربین
lens coating
پوشش روی عدسی
double convex lens
عدسی محدب الطرفین
lenticular nucleus
هسته عدسی شکل
lentiform nucleus
هسته عدسی شکل
line of collimation
خط تنظیم عدسی دوربین
biconvex lens
عدسی محدب الطرفین
mensicus
عدسی کاو- کوژ
astigmatic
نامنظمی عدسی چشم
anastigmat
عدسی غیر استیگمات
electronic lens
عدسی یا لنز الکترونی
zooms
فاصله عدسی را کم و زیادکردن
focal plane
افق مار بر کانون عدسی
trick
درجه بندی عدسی دوربین
twinkle box
عدسی هاو یک دیسک چرخان
glass
شیشه ذره بین عدسی
lensatic
قطب نمای عدسی دار
tricked
درجه بندی عدسی دوربین
condenser
الت تقصیر عدسی محدب
tricking
درجه بندی عدسی دوربین
burning glass
عدسی محدب یاایینه مقعر
linear perspective
پروژکتور دارای عدسی مخطط
field glass
عدسی درونی دوربین یاذره بین
zoom lenses
عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
spider
عدسی بزرگ نمای روی قطب نما
spiders
عدسی بزرگ نمای روی قطب نما
zoom lens
عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
nose piece
قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
object glass
عدسی دوربین یاریزبین که نزدیک تراست بچیزی که میخواهندببند
pantoscope
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
periscopic lens
شیشه عدسی که بوسیله ان انسان مستواندچیزهای دورترازچشم رس راهم به بیند
panoramic camera
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
wing photograph
نوعی عکس هوایی مایل که به وسیله دوربینهای چند عدسی گرفته میشود
interpupillary
واقع در بین دو مردمک چشم بین دو عدسی
bulls eye
عدسی نیم گرد یکجور شیرینی گرد
hyperfocal distance
مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
whisker
کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com